فهرست مطالب

مجله آموزش پرستاری
پیاپی 1 (پاییز 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/09/10
  • تعداد عناوین: 9
|
  • سرمقاله
    مسعود فلاحی خشکناب * صفحه 0
    قال رسول الله (ص): اطلب العلم من المهد الی اللحد چنین گفت پیغمبر راستگوی ز گهواره تا گور دانش بجوی ایزد یکتا را شکر گزار هستیم بخاطر تمام نعمت هایی که به انسان عطا نموده است و سلامتی مهمترین این نعمت هاست که باید بتوانیم از این نعمت الهی استفاده نموده و در حفظ و ارتقای آن بکوشیم. دنیای ما سریعا در حال تغییر است، پیشرفت های علمی روز بروز بیشتر شده و روی زندگی جوامع بشری تاثیر بس شگرفی می گذارد، در این راستا انجمن علمی پرستاری ایران رسالت خود می داند که جهت انتشار یافته های تحقیقات در حیطه های مختلف اقدام نماید. آموزش پرستاری یکی از ارکان حرفه پرستاری بوده و مرتبا با تغییر و ارتقای تکنولوژی های آموزشی، بطور پویا در حال تغییر است، در این راه، دانشمندان و اساتید پرستاری روز بروز با تحقیقات خود تلاش می نمایند روش های نوین آموزشی را در حرفه پرستاری بکار گیرند. آموزش با توجه به اینکه از نقش های اصلی پرستاران است و پرستاران موظف به آموزش به دانشجویان، آموزش به بیماران و خانواده های انها و آموزش به افراد سالم جامعه هستند و از طرفی آموزش به خود و تلاش در جهت بروز بودن نیز از کدهای اخلاقی و استانداردهای حرفه ای پرستاران می باشند. تلاش پرستاران در جهت انجام پژوهشهای مرتبط به روش های آموزش به بیماران، خانواده ها، دانشجویان، همکاران پرستار و خود آموزی، انجمن علمی پرستاری را بر آن داشت تا امکان انتشار نتایج این پژوهشها را در نشریه ای تخصصی با نام آموزش پرستاری فراهم آورد تا همه همکاران در ایران و جهان بتوانند از نتایج پژوهشهای انجام شده در حوزه آموزش پرستاری بهره مند گردند. انجمن علمی پرستاری ایران پس از 2 سال تلاش پیگیر، افتخار دارد که همزمان با اعیاد سعید قربان و غدیر اولین شماره فصلنامه آموزش پرستاری را که شامل مقالات پژوهشی در حوزه آموزش می باشد تقدیم عزیزان نماید. امیداست دست اندرکاران این فصلنامه در این مسیر پر تلاطم از همکاری کلیه اساتید، دانش پژوهان، دانشجویان و محققین علوم سلامتی بهره مند گردند.
    کلیدواژگان: سرمقاله
  • مهرنوش پازارگادی، طاهره اشک تراب، خانم شراره خسروی * صفحات 1-13
    مقدمه
    در آموزش بالینی پرستاری، دانشجویان از نظر میزان دستیابی به برآیندهای آموزش بالینی مورد ارزشیابی قرار می گیرند. ارزشیابی دانشجویان اساسا بر عهده مربیان پرستاری می باشد. فرآیندی که همواره، هم برای مربیان و هم دانشجویان چالش برانگیز بوده است. دانشجویان به عنوان افراد تحت ارزشیابی دارای تجربیات و نقطه نظراتی در این زمینه می باشند که توجه به آن ها اهمیت به سزایی دارد. هدف از انجام این پژوهش تبیین تجارب و دیدگاه های دانشجویان پرستاری در ارتباط با خصوصیات مربی در ارزشیابی بالینی می باشد.
    روش
    پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی صورت گرفته است. جامعه مورد مطالعه، دانشجویان ترم 4 تا 8 پرستاری دانشکده های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1 وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در شهر تهران بودند. نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف انجام شد. گردآوری داده ها از طریق جلسات گروه متمرکز صورت گرفت که در نهایت 40 دانشجوی پرستاری در 6 گروه متمرکز در پژوهش شرکت نمودند.
    یافته ها
    طی تحلیل داده ها 3 درون مایه و 7 طبقه پدیدار شدند. درون مایه ها و طبقات استخراج شده شامل موضوعات حرفه ای (صلاحیت، حضور و مشارکت، مهارت بازخورد و ارزشیابی)، ویژگی های فردی (علاقه، احترام و حمایت) و ضرورت های ارزشیابی (عدالت، ارزشیابی عملی) می باشند.
    نتیجه گیری
    تعیین چگونگی پیشرفت دانشجویان پرستاری در آموزش بالینی از نقش های مهم و پرچالش مربی بالینی می باشد. خصوصیات و رفتارهای مربی بر فرآیند یادگیری و ارزشیابی دانشجویان پرستاری در محیط های بالینی تاثیرگذار است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان دیدگاه های روشنی در مورد این موضوع مهم دارند. آنان تجارب و دیدگاه های خود را از خصوصیات مربی در ارزشیابی بالینی مورد بحث قرار داده و چالش هایی را که در این ارتباط با آن روبه رو هستند بیان نمودند. مساله مهم این است که توجه به بیانات دانشجویان به عنوان افراد تحت ارزشیابی، به کاهش مشکلات موجود در این زمینه کمک خواهد نمود و توجه به دیدگاه ها و تجربیات آنان توسط افراد دست اندرکار آموزش بالینی و به خصوص مربیان اهمیت بسیاری دارد.
    کلیدواژگان: دانشجوی پرستاری، مربی پرستاری، آموزش بالینی، ارزشیابی
  • نسرین حنیفی، سرور پرویزی *، سودابه جولایی صفحات 14-24
    مقدمه
    بالین، مهم ترین عرصه برای آشنایی بیشتر دانشجویان پرستاری با قلمرو تازه ای است که بعدها عمر حرفه ای خود را در آن خواهند گذراند. پرستاران نقش چشمگیری را در ایجاد این شناخت دارند. هدف از این مطالعه تبیین درک دانشجویان و مربیان از نقش پرستاران در انگیزش یادگیری بالینی دانشجویان پرستاری است.
    روش
    در این مطالعه با لحاظ کردن اخلاقیات پژ‍وهش شانزده دانشجوی پرستاری و چهار مربی پرستاری از دانشگاه های علوم پزشکی تهران و زنجان مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرار گرفتند. داده های به دست آمده از این مصاحبه ها پس از ضبط و نسخه برداری به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    «گذار از چالش های حرفه پرستاری» و «بازتاب عملکرد پرستاران بر انگیزش یادگیری بالینی دانشجویان» به عنوان طبقات اصلی استخراج شدند که اولین طبقه اصلی سه زیرطبقه و دومین طبقه اصلی چهار زیرطبقه داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد که «دشواری ها و شیرینی های حرفه»، «شرایط فرهنگی و اجتماعی»، «بیماری سازمانی در انتصابات پرستاری و چیدمان پرستاران»، «عملکرد مبتنی بر دانش»، «اقتدار تصمیم گیری در برابر روتین زدگی»، «رعایت حقوق بیمار یا نقض حریم حقوقی» بیمار به طور غیرمستقیم بر انگیزش یادگیری دانشجویان تاثیرگذار بوده است. اما «ارتباط پرستاران با دانشجویان» به طور مستقیم بر انگیزش یادگیری دانشجویان اثرگذار بوده است. آگاهی پرستاران از میزان تاثیر خود بر انگیزش یادگیری بالینی دانشجویان می تواند در قطع چرخه معیوب تربیت پرستاران بی انگیزه بسیار حایز اهمیت باشد. همچنین بر پایه نتایج این پژوهش، ایجاد انگیزش در یادگیری بالینی دانشجویان پرستاری، نیازمند بهسازی شرایط حرفه پرستاری و توانمندسازی پرستاران است.
    کلیدواژگان: یادگیری بالینی، انگیزش، پرستار، مطالعه کیفی، دانشجوی پرستاری
  • فرشته آئین *، آقای سید علی محمد هاشمی نیا، آقای جعفر مقدسی صفحات 25-37
    مقدمه
    آموزش بالینی پرستاری جزء حیاتی برنامه درسی این رشته است که نیازمند مشارکت موثر و ارتباط اثربخش و هدفمند دانشکده و بیمارستان و حمایت آموزشی از دانشجویان در بالین است. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات دانشجویان و پرستاران بالینی از اجرای مدل پرسپتورشیپ در آموزش کارآموزی در عرصه دانشجویان پرستاری انجام گرفته است.
    روش
    این مطالعه یک مطالعه کیفی با رویکرد آنالیز محتوا بود که به بررسی تجربیات دانشجویان پرستاری و پرستاران پرسپتور از اجرای مدل پرسپتورشیپ در کارآموزی در عرصه دانشجویان پرستاری پرداخته است. پس از اجرای مدل پرسپتورشیپ به مدت یک سال، جمع آوری داده ها از طریق انجام مصاحبه عمیق با 15 دانشجوی پرستاری و 3 پرستار پرسپتور که با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شده بودند انجام گردید.
    یافته ها
    یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با دانشجویان کارورز و پرستاران پرسپتور، 10 تم را پدیدار ساخت که عبارت بودند از: هدفمند شدن کارورزی، همکاری بیشتر دانشجو، به دام انداختن فرصت های یادگیری، مسوولیت پذیری در قبال آموزش دانشجو، دفاع از حقوق دانشجو، احساس امنیت در مقابل سردرگمی، تعلق به تیم پرستاری، پذیرش تدریجی مدل، کسب استقلال و ارزشیابی عادلانه بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدل پرسپتورشیپ می تواند به عنوان یکی از مدل های مناسب در آموزش بالینی دوره کارآموزی در عرصه دانشجویان پرستاری با فراهم کردن شرایط مناسب یادگیری به منظور شکل دهی مهارت های اساسی و توانمندی های حرفه ای دانشجویان پرستاری مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مدل پرسپتورشیپ، کارآموزی در عرصه، دانشجویان پرستاری
  • داود شجاعی زاده، غلامرضا شریفی زاد، آذر طل *، محمدرضا مهاجری تهرانی، فاطمه الحانی صفحات 38-47
    مقدمه
    امروزه توانمندسازی بیمار به عنوان یک برنامه موثر در راستای تغییر رفتار در کنترل دیابت به شمار می آید. این مطالعه به منظور بررسی ارزشیابی الگوی توانمندسازی بر بهبود دیسترس دیابت و کنترل دیابت در بیماران دیابتی نوع 2 شهر اصفهان طراحی و اجرا شد.
    روش
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار بود که 140 بیمار در دو گروه مداخله و مقایسه پس از انجام پیش آزمون با انجام تخصیص تصادفی به روش بلوک های چهارتایی تصادفی شده وارد شدند. در مرحله پیش آزمون، کلیه اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با سلامت و بیماری از بیماران اخذ گردید. سپس افراد گروه مداخله، در پنج گروه چهارده نفری تقسیم شده و در الگوی توانمندسازی با استفاده از استراتژی حل مساله گروهی و حمایت همسالان که براساس سازه های مدل طراحی شده بود شرکت نمودند. افراد گروه مقایسه آموزش رایج مرکز را طبق روال قبل ادامه دادند و به صورت جداگانه بدون تماس با گروه مداخله به تکمیل پرسشنامه ها اقدام نمودند. اهداف توانمندسازی در این مطالعه با مفهوم دیسترس دیابت و کنترل دیابت با شاخص HbA1C مورد بررسی قرار گرفت. در پیگیری بلافاصله و سه ماه بعد ابزار دیسترس دیابت بررسی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار آماری SPSS v.11.5 و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.
    یافته ها
    دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (05/0)
    کلیدواژگان: برنامه آموزشی، الگوی توانمندسازی، دیسترس دیابت
  • محمود بخشی*، محمدرضا آهنچیان، رعنا امیری صفحات 48-60
    مقدمه
    به علت اهمیت نقش خودتنظیمی و جهت گیری اهداف در فرآیندهای آموزش و یادگیری، ضروری است که فاکتورهای موثر در توسعه آن ها، مورد بررسی قرار گیرند. به نظر می رسد، تفکر انتقادی یکی از سازه های مرتبط با خودتنظیمی یادگیری و جهت گیری هدفی در دانشجویان باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه میان تفکر انتقادی با انواع هدف گرایی و خودتنظیمی در دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود انجام شد.
    روش
    پژوهش به روش توصیفی همبستگی بر روی 104 نفر از دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود انجام شد. نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان 290 دانشجوی این رشته انتخاب شد. با استفاده از سه پرسشنامه سنجش جهت گیری های هدفی Midgely و همکاران (1998)؛ پرسشنامه راهبردهای انگیزشی یادگیری Pintrich و De Groot (1990)؛ و پرسشنامه سنجش مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب)، داده های مورد نظر جمع آوری شد. پیش از اجرای ابزار، روایی و پایایی آن ها اندازه گیری و تایید شد.
    یافته ها
    براساس نتایج میانگین اهداف پیشرفت 4/19±92، یادگیری خودتنظیمی 7/14±5/103 و تفکر انتقادی 7/2±2/9 بود. بین اهداف پیشرفت و یادگیری خودتنظیمی همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (01/0>p)، اما بین تفکر انتقادی با یادگیری خودتنظیمی و اهداف پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری مشاهده نشد و فقط مولفه تحلیل تفکر انتقادی با مولفه شناخت یادگیری خودتنظیمی ارتباط مثبت معنادار داشت (01/0>p). سه متغیر جهت گیری هدفی تبحری، عملکردی-رویکردی و مولفه تحلیل در تفکر انتقادی 9/39% در پیش بینی خودتنظیمی یادگیری دانشجویان پرستاری نقش داشتند (000/0=p). مدل نهایی رگرسیون نشان داد دانشجویانی که اهداف تبحری و توانایی تحلیل بالاتری دارند، راهبردهای خودتنظیمی بهتری در یادگیری خود دارند.
    نتیجه گیری
    از آنجا که تفکر انتقادی، یکی از مولفه های موثر در فرآیندهای شناختی دانشجویان است، شاید بالا بودن سطح تفکر انتقادی دانشجویان و استفاده آن ها از استراتژی های پردازش عمیق در یادگیری خود، باعث بهبود جهت گیری های هدفی و انتخاب راهبردهای خودتنظیمی موثرتر در آن ها بشود. در صورتی که هدف، توسعه حرفه ای و تربیت پرستارانی است که توانایی کنترل اهداف خود را داشته و خود راهبر باشند، باید رسالت دانشکده های پرستاری، ترویج و آموزش تفکر انتقادی به دانشجویان باشد و استادان پرستاری در مورد استفاده از روش های سنتی تدریس و ارزشیابی مبتنی بر اندازه گیری محفوظات تجدیدنظر کنند.
    کلیدواژگان: تفکر انتقادی، راهبردهای خودتنظیمی، اهداف پیشرفت، دانشجویان پرستاری
  • ندا مهزداد، شعله بیگدلی، آقای حسین ابراهیمی * صفحات 61-69
    مقدمه
    ارزشیابی از عملکرد بالینی برای حرفه های بهداشتی و از جمله آموزش پرستاری یک چالش است. طبق نتایج پژوهش های انجام شده، روش های ارزشیابی مورد استفاده در اکثر دوره های آموزش بالینی، با اهداف آموزشی تناسبی ندارد. این پژوهش با هدف «ارزشیابی مهارت های بالینی دانشجویان پرستاری از طریق خودارزشیابی، ارزشیابی همتا و ارزشیابی مدرس بالینی» در بخش های داخلی- جراحی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 انجام شد.
    روش
    در این مطالعه تحلیلی-مقطعی با استفاده از روش سرشماری کلیه دانشجویان سال چهارم کارشناسی پرستاری انتخاب و پس از اتمام کارورزی توسط خود، همتا و مدرس بالینی مورد ارزشیابی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها برگه جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و برگه ارزشیابی مهارت های بالینی دانشجویان کارورز در عرصه بود. از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی زوجی و ضریب همبستگی پیرسون) برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    براساس نتایج حاصل از تحقیق در حیطه مهارت بالینی و حیطه مسوولیت پذیری و احترام، بین میانگین نمره ارزشیابی مدرس بالینی با خودارزشیابی و ارزشیابی همتا اختلاف معناداری مشاهده گردید. هرچند در این دو حیطه بین ارزشیابی همتا و خودارزشیابی اختلاف معناداری مشاهده نشد. در حیطه ارتباط بین سه نوع ارزشیابی تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین در دو حیطه مهارت و ارتباط، بین خودارزشیابی با ارزشیابی همتا و نیز در دو حیطه ارتباط و مسوولیت پذیری بین ارزشیابی مدرس بالینی با خودارزشیابی همبستگی معناداری مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود تفاوت معنادار بین نمرات سه روش مختلف ارزشیابی و عدم وجود همبستگی معنادار بین آن ها، پیشنهاد می شود به منظور بالا بردن دقت و احساس مسوولیت دانشجویان در کارورزی بالینی و نیز توسعه تفکر انتقادی، بهبود مهارت های ارتباطی، خودآموزی و احترام به دیگران، خودارزشیابی و ارزشیابی از همکلاسی ها به عنوان یکی از فعالیت های بالینی دانشجویان مدنظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: خودارزشیابی، ارزشیابی همتا، ارزشیابی مدرس، دانشجویان پرستاری
  • زهرا خادمیان، محبوبه مقارئی *، نادره شکراییان صفحات 70-77
    مقدمه
    بیماری های دستگاه ادراری شیوع بالایی دارند و با توجه به تاثیر زیاد این بیماری ها بر کیفیت زندگی بیماران، آموزش حین ترخیص از اهمیت زیادی برخوردار است. به منظور افزایش اثربخشی برنامه های آموزشی، استفاده از روش آموزشی مناسب که منطبق بر نیازها و شرایط بیمار باشد ضروری است. از این رو این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر دو روش آموزش چهره به چهره و آموزش با کتابچه بر میزان یادگیری بیماران تحت عمل های جراحی دستگاه ادراری انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است و بر 200 بیمار که تحت عمل های جراحی سنگ های ادراری (110 نفر) و جراحی پروستات (90 نفر) قرار گرفته بودند و برای آن ها دستور ترخیص صادر شده بود، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که هر کدام میزان آگاهی بیماران از مراقبت های مربوط به هر یک از تشخیص ها و جراحی های ذکر شده را مورد بررسی قرار می داد. روش کار بدین صورت بود که واحدهای پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری مستمر انتخاب شده و به طور تصادفی صرف نظر از تشخیص بیماری، در یکی از دو گروه آموزشی قرار گرفتند (تعداد نمونه در هر گروه آموزشی 100 نفر بود). پس از انجام پیش آزمون، برنامه آموزشی اجرا شد و مجددا میزان آگاهی آن ها با ابزاری مشابه بررسی شد.
    یافته ها
    براساس نتایج آزمون t تفاوت آماری معناداری بین میزان یادگیری در دو روش آموزشی ذکر شده مشاهده نشد. نتایج آزمون همبستگی نیز نشان داد که در آموزش چهره به چهره میزان یادگیری با افزایش سن کاهش (004/0=p و 28/0-=r) و با افزایش تعداد روزهای بستری (014/0=p و 24/0=r) و سطح تحصیلات (006/0=p و 27/0=r) افزایش یافت.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این پژوهش نمی توان گفت یکی از روش های آموزشی ذکر شده بر دیگری ارجحیت دارد، اما با توجه به این که میانگین سنی واحدهای پژوهش نسبتا بالا (99/53 سال) و سطح تحصیلات اغلب آن ها ابتدایی (5/79%) بود و این دو عامل یادگیری بعد از آموزش چهره به چهره را کاهش می دهند، استفاده هم زمان از سایر روش های آموزشی برای این بیماران توصیه می شود. همچنین با توجه به این که یکی از موانع اجرای آموزش به بیمار کمبود وقت پرستاران می باشد، می توان استفاده از کتابچه های آموزشی را توصیه کرد.
    کلیدواژگان: آموزش به بیمار، مطالب آموزشی، کتابچه آموزشی، آموزش چهره به چهره، جراحی های دستگاه ادراری
  • خانم مژگان لطفی، وحید زمانزاده، خانم زهرا شیخ علی پور * صفحات 78-85
    مقدمه
    اتاق عمل سیستم پیچیده ای است که شخص، تکنولوژی و بیماران را در یک محیط فیزیکی برای رسیدن به پیامدهای مطلوب در بیماران هماهنگ می سازد. به همین منظور تقویت دانش و مهارت های لازم پرستاران در محیط های اتاق عمل ضروری است. این در حالی است که مطالعات نشان می دهد، فارغ التحصیلان فاقد مهارت مورد نیاز برای انجام کارهای بالینی می باشند. با توجه به عدم کارآیی فارغ التحصیلان در اعمال بالینی، در دسترس نبودن مداوم مربی برای دانشجو و عدم همکاری پرسنل بخش در آموزش بالینی نیاز به تغییر روش آموزش بالینی احساس می شود. مدل همکار آموزش بالینی یکی از روش های آموزش بالینی است که در حل مشکلات موجود کمک کننده است. این مطالعه با هدف بررسی سطع شایستگی مورد انتظار عملکرد دانشجویان اتاق عمل بعد از کاربرد این مدل آموزشی صورت گرفت.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه پیش تجربی از نوع دانش پژوهی است. کلیه دانشجویان اتاق عمل ترم 2 شامل 28 نفر در این پژوهش شرکت داشتند که در حال گذراندن واحد کارآموزی بخش استریلیزاسیون در اتاق عمل مرکز آموزشی درمانی سینا، دانشگاه علوم پزشکی تبریز بودند. شیوه استفاده از این مدل به این صورت بود که ابتدا براساس سرفصل درسی، برنامه درس بالینی دانشجویان شامل (اهداف درسی، لاگ بوک، شیوه ارزشیابی و...) تدوین گردید. دانشجویان به 5 گروه حداکثر 6 نفر تقسیم شده و به مدت 3 روز در هفته به مدت 9 روز در بخش استریلیزاسیون حضور پیدا می کردند. از مدل همکار آموزش بالینی برای آموزش بالینی این دوره از دانشجویان استفاده گردید. در پایان دوره سطع شایستگی عملکرد دانشجویان با بررسی 25 لاگ بوک تکمیل شده توسط آن ها، مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج در خصوص سطح شایستگی عملکرد دانشجویان اتاق عمل نشان داد: اغلب دانشجویان (بیش از 80% آن ها) به سطح شایستگی خود در خصوص اغلب عملکردهای تعریف شده در لاگ بوک مربوطه، نمره 4 یا 5 داده بودند (مقیاس نمره دهی 5-1) 76/033/3=X، 65/3-01/3=CI. توانایی بسته بندی کلیه ابزار برای استریل کردن با حداکثر شایستگی و توانایی کار با محلول های شیمیایی ضدعفونی کننده و استریل کننده با حداقل شایستگی انجام شده بود. نتایج در خصوص رضایتمندی نشان داد که بیش از 70% دانشجویان معتقد بودند راهنمایی لازم در خصوص پک کردن و آماده سازی ابزار جراحی و استفاده از اتوکلاو همیشه به آن ها ارایه شده است. همچنین ارتباط با سرپرستار، پذیرش دانشجو توسط پرسنل در اغلب موارد رضایت داشتند ضمن این که توانسته بودند از گزارش کار خود توسط مربی بازخود بگیرند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه با مطالعات مشابه هم خوانی دارد، لذا با توجه به جوان بودن دوره آموزشی کارشناسی اتاق عمل و کمبود اعضای هیات علمی متخصص در زمینه اتاق عمل در دانشکده های پرستاری و مامایی، استفاده از این مدل آموزشی که عمدتا بر مشارکت و همکاری افراد ماهر شاغل بیمارستان ها در آموزش بالینی تاکید دارد، نقش موثر و کمک کننده ای در آموزش دوره کارشناسی اتاق عمل خواهد داشت.
    کلیدواژگان: مدل همکار آموزشی بالینی، شایستگی بالینی، روش های آموزش بالینی
|
  • Dr Mehrnoosh Pazargadi, Dr Tahereh Ashktorab, Mrs Sharareh Khosravi * Pages 1-13
    Introduction
    During clinical education, students are evaluated to ensure their success in achieving clinical learning’s outcomes. Evaluation as an important role of nurse instructors brings challenges to both students and instructors. Students’ perspectives have a crucial importance in improving the quality of the evaluation process in the educational system. The purpose of this study was to determine nursing students` experiences and perspectives on the clinical characteristics of instructors` in clinical evaluation.
    Methods
    A qualitative design using a content analysis approach was used to gather and analyze data. A purposive sampling method was utilized to choose 40 nursing students from schools of nursing and midwifery in Tehran, Iran. Six semi-structured focus group interviews were held with the students to collect data.
    Results
    Three themes and seven subthemes were developed during data analysis: “professional issues” (competency, presence and engagement, skill of feedback and evaluation), “personal characteristics” (interest, respect and support), evaluation necessities (justice, practical evaluation).
    Conclusion
    Evaluation of nursing students` in clinical practice is one of the most important and challenging roles of nurse instructors. Attending to students’ perspectives can help remove barriers to the implementation of a high quality evaluation process.
    Keywords: Nursing student, nurse instructor, clinical education, evaluation
  • Dr Nasrin Hanifi, Dr Soroor Parvizi *, Dr Soodabeh Joolaee Pages 14-24
    Introduction
    Clinical practice is the most important place to familiarize nursing students with the realities of nursing practice. In this respect, nurses play a significant role in the familiarization process. The purpose of this study was to explore nursing students and instructors’ understanding on the role of nurses in the development of motivating for clinical learning in nursing students.
    Methods
    A qualitative design with a content analysis approach was used to gather and analyze data. 16 nursing students and 4 nurse instructors from two Medical Science Universities were interviewed using semi-structured interviews.
    Results
    During data analysis two categories were developed: “Transition from the challenges of nursing profession” and “impact of nurses’ performance on students’ motivation for clinical learning”. Each category had three and four subcategories, respectively.
    Conclusion
    It was indicated that nursing profession’s issues, cultural and social conditions, organizational issues, evidence-based practice, decision making based on authority rather than routines, respecting patients’ rights or violating their legal privacy indirectly affected students’ motivation for learning. But nurses’ relationship with students directly affected their motivation for learning. Nurses’ awareness of their role in students’ motivation for clinical learning play a significant role in improving the quality of clinical education. In addition, inspiring clinical learning in students requires the optimization of nursing profession conditions as well as nurses’ empowerment.
    Keywords: Clinical learning, motivation, nurse, qualitative research, nursing students
  • Dr Fereshteh Aieen *, Mr Ali Mohammad Hasheminia, Mr Jafar Moghadasi Pages 25-37
    Introduction
    The success of clinical education as a critical element of nursing curriculum, needs the effective collaboration and interaction between nursing schools and clinical settings. The aim of this study was to explore the perspectives experiences of preceptors and students on the implementation of the preceptorship model in clinical practice training.
    Methods
    A qualitative design with a content analysis approach was used to collect and analyze data. Semi-structured interviews were conducted with nursing students and nurse preceptors chosen using purposive sampling. They were consisted of 15 nursing students and 3 nurse preceptors after participating in a perceptorship program in clinical practice.
    Results
    Data analysis was result in the development of 10 themes: “becoming goal-oriented”, “becoming cooperative”, “capturing learning opportunities”, “responsibility regarding student's teaching”, “security vs. confusion”, “belonging to the nursing team”, “student advocacy”, “gradual acceptance of the model”, “acquiring independence”, and “fair evaluation”.
    Conclusion
    The preceptorship model is a suitable teaching method in clinical practice, which provides good learning opportunities in order to transfer fundaments skills and professional competences to nursing students.
    Keywords: Preceptorship model, clinical practice, nursing students
  • Dr Davood Shojaeezadeh Pages 38-47
    Introduction
    Patient empowerment is an effective way to reach behavioral changes in diabetes control. The purpose of this study was conducted to investigate the effect of the educational program based on the empowerment model on distress and diabetes control in patients with type 2 diabetes.
    Methods
    A RCT was conducted with 140 patients with type 2 diabetes randomly allocated to intervention and control group. In the intervention group, patients were divided to five groups with 14 patients in each group and participated in the empowerment model-based education program. In the control group, the traditional education was held. Patients’ empowerment and diabetes control were assessed using the diabetes distress questionnaires and HbA1C, respectively.
    Results
    It was revealed that a diabetes distress was reduced significantly in the intervention group in comparison to the control group. It was also found that with decreasing diabetes distress, the level of HbA1C diminished in the intervention group.
    Conclusion
    Education based on the empowerment model in the intervention group resulted in reducing diabetes distress and improving diabetes control in comparison to the traditional education.
    Keywords: Educational program_empowerment model_diabetes distress_type 2 diabetes_HbA1C
  • Mr Mahmood Bakhshi *, Dr Mohammadreza Ahanchian, Mrs Rana Amiri Pages 48-60
    Introduction
    Understanding the factors affecting the development of self-regulatory learning and goal orientation in students is important, because of their main role in the teaching and learning process. Critical thinking is one of the constructs related to students’ self-regulatory learning and goal orientation. The purpose of this study was to investigate the relationship between critical thinking with goal orientation and self-regulatory learning in nursing students of Islamic Azad University, Shahroud Branch.
    Methods
    A descriptive-correlational study with 104 undergraduate nursing students was conducted. A stratified random sampling method was used to choose the students. Data was gathered using the Student Achievement Goal Orientation Questionnaire by Midgely et al. (1998), Motivated Strategies for Learning Questionnaire by Pintrich and De Groot (1990), and Critical Thinking Skills Questionnaire, California (Form B).
    Results
    The mean of students’ goal achievement was 92±19.4, self-regulated learning was 103.5±14.7, and critical thinking was 9.2±2.7. A significant positive correlation was reported between goal achievement and self-regulatory learning (P<0.01), but there was no significant correlation between critical thinking with self-regulatory learning and goal achievement. The analysis component of critical thinking was correlated with the cognitive component of being self-regulatory (P<0.01). Three variables including mastery goal orientation, approach-performance goal orientation, and the analysis of critical thinking were 39.9% effective in predicting self-regulatory learning (P=0.000). In the regression analysis, it was shown that students with higher mastery goal orientation and more ability to analysis have better self-regulatory strategies.
    Conclusion
    While critical thinking is one of the effective components of cognitive processes in students. In this respect, the higher level of critical thinking in students and their use of deep processing strategies in their own learning, may improve their goal orientation and their ability to choose more effective self-regulatory strategies. If the aim of the nursing profession is to train nurses who are able to control their own purposes and be self-directed, the mission of nursing schools must be to promote and teach critical thinking to students. Furthermore, nurse instructors must change their traditional method of teaching and evaluation of learning outcomes.
    Keywords: Critical thinking, self, regulatory strategies, goal achievement, nursing students
  • Dr Neda Mehrdad, Dr Sholeh Bigdeli, Mr Hosein Ebrahimi * Pages 61-69
    Introduction
    Evaluation of the clinical skills of nurses and other healthcare professionals is a challenge. Studies indicate that methods used to evaluate nursing students’ skills are not appropriate to educational aims. The purpose of this study was to evaluate the clinical skills of nursing students by themselves, peers and the clinical teacher in medical and surgical wards of hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences.
    Methods
    A cross-sectional design was used to conduct this study. All junior nursing students attending a medical-surgical internship program were chosen. At the end of the internship program, students’ clinical skills were evaluated by themselves, peers and the clinical teacher. Nursing Students’ Clinical Skills’ Form was used for data collection and descriptive and inferential statistics were used for data analysis.
    Results
    In the domains of clinical skills, and responsibility - respect, there were significant differences between the clinical teacher, peers, and students’ scores. However, no such a significant difference was reported between the scores of self- and peer evaluation. In the domains of clinical skills and communication, there were no significant differences between all scores. Moreover, in clinical skills and communication domains, a significant correlation was found between peer and self- scores. In responsibility - respect and communication domains, a significant correlation was shown between the scores of self and clinical teacher.
    Conclusion
    In order to improve students’ feelings of responsibility, critical thinking and communication skills, self-learning, and respect to others during the internship program, it is suggested to consider the self-, peer, and clinical teacher’s evaluation as the student’s activity in clinical practice.
    Keywords: Self evaluation, peer evaluation, clinical teacher evaluation, nursing students
  • Mrs Zahra Khademian, Mrs Mahboobeh Moghareie *, Mrs Nadereh Shokraiean Pages 70-77
    Introduction
    Urinary disorders can affect patient’s quality of life extensively. Therefore, providing education using teaching methods that are congruent with patients’ needs are necessary for patients at the discharge time. Thus, this study was performed aimed to compare the effect of face to face teaching and the educational booklet on patient’s learning after urologic surgical procedures.
    Methods
    A clinical trial design was used with 200 patients discharged after surgeries for urolithiasis (n=110) and prostatic hypertrophy (n=90). Two researcher-made questionnaires were used to evaluate patients’ knowledge on self-care for each of the diseases. Patients were selected through consecutive sampling and were randomly assigned into two teaching groups (n=100 in each group) regardless of their diseases. After a pretest, education was provided to them and a post-test was held using the same questionnaires after the intervention.
    Results
    No significant difference was found in patients’ learning between the two teaching methods. It was found that in the face to face teaching method, patients’ learning was related to the educational level (r=0.27, P=0.006), duration of hospitalization (r=0.24, P=0.014) and age (r= -0.28, P=0.004).
    Conclusion
    Both the educational methods had the same effect regarding provision of education to patients with urinary system disorders. However, patients’ age and educational level negatively impacted their learning in the face to face method. Thus, applying more than one method in education to such patients is recommended.
    Keywords: Patient education, teaching materials, booklet, face to face teaching, urologic surgical procedures
  • Mrs Mojhgan Lotfi, Dr Vahid Zamanzadeh, Mrs Zahra Sheikhalipor * Pages 78-85
    Introduction
    The operating room is a complicated system, which coordinates the person, technology, and patient in a physical environment to achieve optimal outcomes. Therefore, improving knowledge and skills of nurses in the operating room is essential. However, the studies indicate that nursing students may not be prepared enough to practice in clinical settings. Due to the lack of students’ efficiency in clinical situations, the shortage of nurse instructors, lack of education-practice cooperation, there is a need to change clinical teaching methods. The purpose of this study was to investigate the effect of peer clinical education model on the expected level of competency in operating room students.
    Methods
    This was a pre-experimental design. All operating room freshman students, including 28 people who were passing their clinical course in the Central Sterilization Room at a teaching hospital participated in this study. At the beginning of implementing this model, the curriculum outline such as course objectives, logbook, and evaluation practices was developed. Students were divided into five groups with maximum six members in each. The peer clinical teaching method was used to teach students. At the end, the expected level of competency in operating room students was evaluated.
    Results
    Most students (80%) estimated their competency level to be 4 to 5 (X=3.33±0.76, CI=3.01-3.65). They showed a maximum competency in packaging instruments for sterilizing and the minimum competency in working with chemical disinfectant solutions. In addition, over 70% of students believed that they gained necessary guidance on the packing and preparing surgical instruments and using autoclave. They were also satisfied for making communication with the head nurse, and being accepted by ward’s staff.
    Conclusion
    Since this educational model emphasizes on the collaboration between skillful staff during clinical training, its implementation in nursing education is recommended.
    Keywords: Peer clinical teaching, clinical competency, educational teaching methods