فهرست مطالب

پژوهش در آموزش علوم پزشکی - سال دهم شماره 4 (زمستان 1397)

مجله پژوهش در آموزش علوم پزشکی
سال دهم شماره 4 (زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1398/01/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • رزیتا رضایی، اسماعیل اکبری* صفحات 1-2
    نامه به سردبیر برنامه تحول و نوآوری در آموزش عالی سلامت که بر مبنای دوازده سیاست کلی تدوین و به دانشگاه های علوم پزشکی کشور که در قالب کلان مناطق سازماندهی شده اند (1)، ابلاغ شد. دو بسته مهم این برنامه که توسط دانشگاه های کلان مناطق در حال پی گیری هست، «بسته آموزش پاسخ گو و عدالت محور» و «آمایش سرزمینی، ماموریت گرایی، تمرکز زدایی و توانمندسازی دانشگاه ها» می باشد. هر دو بسته بر مبنای دو سیاست کلان (نهادینه سازی رویکرد آموزش پاسخ گو در نظام سلامت و گسترش عدالت در آموزش عالی سلامت) طراحی شده اند. مطالعات زیادی از جنبه های مختلف برنامه تحول و نوآوری را بعد از اجرا مورد بررسی قرار داده اند (2). آن چه هم در سند گسترش جغرافیایی در آموزش عالی سلامت و هم در بسته آموزش پاسخ گو و البته جدی تر در بسته آمایش سرزمینی مورد توجه قرار گرفته است، راه اندازی مجتمع های عالی سلامت (به تعداد 240 مورد تا پایان 1404) در کشور است. بر اساس سند گسترش جغرافیایی در آموزش عالی سلامت، توصیه شده تا در شهرهای کم تر برخوردار با استفاده از توان آموزشی موجود در شبکه های بهداشت و درمان، مجتمع ها راه اندازی شوند تا بتوانند دوره های مهارتی، حرفه ای، مقاطع کاردانی و حتی بعضی از رشته های کارشناسی را بر اساس نیاز منطقه پرورش دهند. ن نگارندگان این سطور اعتقاد دارند که راه اندازی مجتمع عالی سلامت با روح عدالت طلبی که اساس سند گسترش جغرافیایی در آموزش عالی سلامت و برنامه تحول و نوآوری در آموزش عالی سلامت است، در تناقض کامل هست. توسعه رشته های کاردانی (ویا حتی کارشناسی) در قالب مجتمع عالی سلامت در مناطق کم تر برخوردار باعث می شود جوانان مستعد این مناطق با توجه به تخصیص امتیازات بومی، به مقاطع پایین تحصیلی سوق داده شوند. در مقابل جوانان مناطق برخوردار امکان ادامه تحصیل در رشته/مقاطع بالاتر را دارند. این مسئله در بلندمدت، ناخودآگاه جوانان مناطق کم تر برخوردار را به سمت رشته های کاردانی مهارتی و حرفه ای سوق خواهد داد که می تواند باعث هدررفت جوانان مستعد کشور شود. به علاوه در سند گسترش جغرافیایی آموزش عالی سلامت، یکی از اهداف راه اندازی مجتمع عالی سلامت، برگزاری دوره های مهارتی و حرفه ای مرتبط با رشته های علوم پزشکی است. این در حالی است که در مورخ 95/04/13 آیین نامه نظام آموزش مهارتی و حرفه ای وزارت بهداشت به دانشگاه ها ابلاغ شد که اجرای آن به اداره آموزش مداوم دانشگاه ها سپرده شده است. به این ترتیب تاسیس مجتمع عالی سلامت برای برگزاری دوره های مهارتی و حرفه ای یک موازی کاری محسوب می شود.
    کلیدواژگان: تحول، نوآوری، عدالت، آموزش عالی
  • مینا رنجبر دلبر، شیرین حسنوند*، طاهره طولابی، فرزاد ابراهیم زاده، نسرین گله دار صفحات 3-11
    مقدمه
    نقشه مفهومی، ابزاری مفید برای ارائه مراقبت طبق فرآیند پرستاری است. با توجه به دسترسی فراگیران به تلفن همراه و همچنین نقش این ابزار در افزایش مهارت های آنان در استفاده از فرآیند پرستاری، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اثربخشی فرآیند پرستاری به شیوه نقشه مفهومی با تلفن همراه بر خودکارآمدی دانشجویان در کارورزی مراقبت ویژه انجام شده است.
    روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی دو گروهه ، 68 دانشجوی سال چهارم پرستاری دانشگاه علوم پزشکی لرستان در نیم سال دوم سال تحصیلی 95- 94 با تخصیص تصادفی طبقه ای در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. درگروه مداخله تدریس فرایند پرستاری به روش نقشه مفهومی مبتنی بر نرم افزار و در گروه کنترل تدریس به روش سنتی ارائه شد. خودکارآمدی فراگیران قبل و بعد از مداخله با «آزمون خودکارآمدی بالینی» مشتمل بر چهار حیطه سنجیده شد. مدیریت داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و تحلیل داده ها از طریق آماره های توصیفی و آزمون دقیق فیشر، استقلال مجذور کای و من ویتنی انجام شد .
    یافته ها
    نمره کل خودکارآمدی آزمودنی ها قبل از مطالعه در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت، اما پس از مداخله درصد افزایش نسبی نمره خودکارآمدی بالینی کل (0/001>p) و ابعاد آن شامل بررسی (0/005=p)، تشخیص (0/002=p)، اجرا (0/005=p)و ارزشیابی (0/001>p)در گروه مداخله بیش از گروه کنترل بود .
    نتیجه گیری
    اجرای فرآیند پرستاری به شیوه نقشه مفهومی منجر به افزایش خودکارآمدی فراگیران در عملکرد بالینی می شود. با توجه به دسترسی آسان فراگیران به تلفن همراه، استفاده از این شیوه "با استفاده از نرم افزار مبتنی بر تلفن همراه" در آموزش دانشجویان پرستاری توصیه می شود.
    کلیدواژگان: نقشه مفهومی، برنامه کاربردی تلفن همراه، خودکارآمدی، دانشجویان، پرستاری
  • سعیده ایمانی، لیلا معصومی، محمدرضا امیری* صفحات 12-22
    مقدمه
    یکی از شایع ترین اضطراب ها در آموزش عالی، اضطراب پژوهش است که آن احساس ترس و عدم اطمینان در رابطه با انجام پژوهش و خلق تولیدات علمی معتبر و اثرگذار می باشد. هدف این پژوهش، بررسی میزان اضطراب پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی همدان و عوامل مرتبط با آن بود.
    روش ها
    این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل 725 نفر (کلیه دانشجویان ارشد و دکترای تخصصی دانشگاه علوم پزشکی همدان 96-1394) بود که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، حجم نمونه مورد نیاز 252 نفر بدست آمد که از این تعداد 193 پرسشنامه تکمیل شد. ابزار اصلی پرسشنامه محقق ساخته و روش نمونه گیری به شیوه تصادفی بود که داده ها پس از گردآوری و استخراج، با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS، Smart PLS و آزمون های آنالیز واریانس، t تک نمونه ای، کای دو و t مستقل تحلیل گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین اضطراب پژوهش دانشجویان (2/58) یعنی کم تر از حد متوسط (3) است. از سوی دیگر، بین میانگین اضطراب پژوهش و مقطع تحصیلی تفاوت معنی دار آماری وجود داشت (0/05>p) بدین معنی که میانگین اضطراب پژوهش در بین دانشجویان کارشناسی ارشد به طور معنی داری بیشتر از دانشجویان دکتری بود. ابعاد دانش و مهارت های روش شناسی تحقیق 0/9 و سواد اطلاعاتی 0/86 ، بیشترین سهم را در ایجاد اضطراب پژوهش داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که اکثر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی همدان در فرآیند انجام پژوهش اضطراب ندارند. ضعف دانش و مهارت های روش شناسی تحقیق، موثرترین عامل ایجاد اضطراب پژوهش در دانشجویان بوده که سبب اثرات منفی بر عملکرد پژوهشی دانشجویان می شود. بنابراین توجه به عوامل به وجود آورنده آن از سوی مسئولین مربوطه را می طلبد.
    کلیدواژگان: اضطراب پژوهش، دانشجو، دانشگاه، علوم پزشکی
  • مهدی محمدی*، رضا ناصری جهرمی، اطهر راسخ جهرمی، زینب مختاری، مرضیه علامه زاده، مینا تن آسان صفحات 23-30
    مقدمه
    پرستاری حرفه ای است که در متن محیط کار، ارتباطات گوناگونی را در طیف وسیعی از تفاوت های فرهنگی و اجتماعی برقرار می سازد. کامفورت از کنار هم قرارگرفتن ابتدای معادل لاتین هفت موضوع ارتباطات، جهت گیری و فرصت، ذهن آگاهی، خانواده، نظارت، پیام های تطبیقی اساسی و تکراری و تیم تشکیل شده است. این مطالعه با بررسی تاثیر دوره آموزشی کامفورت بر نگرش پرستاران به مهارت های ارتباطی انجام گرفت.
    روش ها
    این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل دانشگاه علوم پزشکی جهرم در سال 96 (316 نفر) بود. تعداد 60 نفر از پرستاران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمون و کنترل (در هر گروه 30 نفر) تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه سنجش نگرش مهارت های ارتباطی پرستاران بود که در پیش و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. یک هفته پس از برگزاری پیش آزمون، دو جلسه آموزشی کامفورت که هر یک به مدت 4 ساعت برای نفرات گروه آزمون تشکیل و سپس پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار پیش آزمون در گروه آزمایش 1/34± 3/69 و در گروه کنترل 0/09± 3/78 و در پس آزمون در گروه آزمایش 1/04±3/44 و در گروه کنترل 0/27±4/77 بود. نتایج نشان داد که دوره آموزشی کامفورت بر تغییر نگرش پرستاران به مهارت های ارتباطی موثر بوده و 27 درصد کل واریانس موجود در تغییر نگرش پرستاران به مهارت های ارتباطی مربوط به دوره آموزشی کامفورت بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نقش موثر آموزش کامفورت در تغییر نگرش پرستاران به مهارت های ارتباطی، آموزش این دوره می تواند جزء برنامه های توسعه فردی و حرفه ای پرستاران قرار گیرد.
    کلیدواژگان: دوره آموزشی، کامفورت، مهارت ارتباطی
  • محمد امینی، حمید رحیمی*، مسود کیانی صفحات 31-40
    مقدمه
    فرهنگ کلاسی با توجه به باورها و ارزش های ضمنی و صریح خود می تواند از یک سو مروج فضایی آزاد، برانگیزاننده و دلگرم کننده برای ایجاد یادگیری در فراگیران باشد و از سوی دیگر هم ممکن است محیطی سرد، منفی و غیرمنعطفی را به وجود آورد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی فرهنگ کلاسی از دیدگاه دانشجویان علوم پزشکی کاشان بود.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی- پیمایشی جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی96-1395 به تعداد 2148 بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد فرهنگ کلاسی در قالب 8 سئوال بسته پاسخ در طیف پنج درجه ای لیکرت بود. روایی سازه پرسشنامه به روش تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 0/88 تایید گردید. تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های t تک نمونه ای، t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که نمره بدست آمده فرهنگ کلاسی به میزان (2/64±34/53) بالاتر از نمره 30 است و اکثریت دانشجویان، فرهنگ کلاسی موجود در دانشگاه را باز می دانستند. دانشجویان پسر با نمره (97/2±17/35) فرهنگ کلاسی را نسبت به دانشجویان دختر با نمره (2/1±33/91) بازتر گزارش و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (0/05< P). اما بین دیدگاه دانشجویان در مورد وضعیت فرهنگ کلاسی برحسب دانشکده محل تحصیل و مقطع تحصیلی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05< P).
    نتیجه گیری
    طبق نتایج، فرهنگ کلاسی موجود در دانشگاه علوم پزشکی کاشان از نوع باز بود. این امر به ویژه در دانشگاه های علوم پزشکی که فارغ التحصیلان آن در سطوح و مقاطع مختلف باید با همنوعان خود ارتباطی انسانی، مثبت و متعادل برقرار نمایند، ضرورتی دو چندان دارد تا از این طریق، اطمینان بیشتری برای اجرای کیفی وظایف و مسئولیت های مورد نظر آن ها فراهم شود.
    کلیدواژگان: فرهنگ کلاس، دانشجو، دانشگاه
  • خدامراد مومنی، فرناز رادمهر* صفحات 41-50
    مقدمه
    درگیری تحصیلی به عنوان اساسی برای تلاش های اصلاح گرایانه در حوزه تعلیم و تربیت، عامل بسیار مهمی در رسیدن به تجربه یادگیری است که موفقیت تحصیلی دانشجویان را به شکل غیر مستقیم تضمین می نماید. بنابراین، هدف پژوهش حاضرپیش بینی درگیری تحصیلی براساس سازه های خودکارآمدی و خودناتوان سازی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی بود.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی- همبستگی جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته های پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، پرستاری، بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 369 نفر(212 نفر دختر و 157 نفر پسر) و به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های درگیری تحصیلی شافلی و همکاران (1996)، خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2001) و خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمرپلستر (2011) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام و آزمون t گروه های مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در بین دختران و پسران، خودکارآمدی با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری ( پسر 0/05> p، دختر 0/001>p) و خودناتوان سازی تحصیلی با درگیری تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (0/05> p). نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که در بین دختران، متغیرهای خودکارآمدی و خودناتوان سازی تحصیلی با هم 14 درصد و در بین پسران خودکارآمدی و خودناتوان سازی تحصیلی با هم 12 درصد واریانس درگیری تحصیلی را پیش بینی می کنند. از سویی دیگر نتایج t مستقل نشان داد که درگیری تحصیلی و خودکارآمدی در بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد به طوری که درگیری تحصیلی (0/01> p) و خودکارآمدی (0/01> p) در بین دختران بیشتر از پسران است. اما از نظر متغیر خودناتوان سازی تحصیلی در بین دختران و پسران، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در میان دختران و پسران بین خودکارآمدی با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و خودناتوان سازی تحصیلی با درگیری تحصیلی رابطه منفی وجود دارد و از سویی دیگر درگیری تحصیلی و خودکارآمدی در بین دختران بیشتر از پسران بود. اما از نظر خودناتوان سازی تحصیلی در بین آن ها تفاوتی مشاهده نشد. نتایح این پژوهش می تواند به برنامه ریزان و مجریان آموزش عالی، جهت اتخاذ سیاست های مناسب آموزشی به منظور درگیری تحصیلی دانشجویان و عوامل موثر بر آن یاری رساند.
    کلیدواژگان: درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، خودناتوان سازی، دانشجویان
  • علی افشاری، مظفر غفاری* صفحات 51-60
    مقدمه
    یکی از چالش های آموزش پزشکی، بی علاقگی تحصیلی دانشجویان می باشد. مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری بی علاقگی تحصیلی دانشجویان براساس متغیرهای حس انسجام، خوددلسوزی و هوش شخصی صورت گرفت.
    روش ها
    ‎روش مطالعه همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود که تعداد 250 نفر از دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 97- 1396 به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های حس انسجام، مقیاس خوددلسوزی، هوش شخصی، خرده مقیاس بی علاقگی تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، بوت استراپ و سوبل از طریق نرم افزارهای آماری SPSS و Amos مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج حاکی از آن بود که متغیر خوددلسوزی و عامل های حس انسجام در تعامل با نقش واسطه ای هوش شخصی در تبیین بی علاقگی تحصیلی دانشجویان موثر است که در مجموع 48 درصد از واریانس بی علاقگی تحصیلی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. اثر مستقیم هوش شخصی (0/27-)، حس انسجام (0/20-) و خوددلسوزی (0/4-) در برآورد بی علاقگی تحصیلی دانشجویان معنی دار بود. اثر غیرمستقیم حس انسجام (0/11) و خوددلسوزی (0/08) با میانجی گری هوش شخصی بر میزان بی علاقگی تحصیلی دانشجویان معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اثر غیرمستقیم حس انسجام و خوددلسوزی بر میزان بی علاقگی تحصیلی، به نظر می رسد هوش شخصی ارتباط بین حس انسجام و خودلسوزی با بی علاقگی تحصیلی را تعدیل می کند.
    کلیدواژگان: حس انسجام، خودلسوزی، بی علاقگی تحصیلی، هوش شخصی
  • میرحسین آقایی، مصطفی روشن زاده، علی تاج آبادی* صفحات 61-69
    مقدمه
    آموزش پرستاری به عنوان بخشی از نظام آموزش عالی با سرعت زیادی درحال گسترش است. نادیده انگاشته شدن کیفیت مطالب آموزشی و کارایی دانش آموختگان نگرانی عمده ای محسوب می شود. با توجه به مطالعات اندک در خصوص مقایسه ساختار آموزشی کارشناسی ارشد پرستاری کودکان ایران با سایر کشورها، این مطالعه با هدف مقایسه برنامه آموزش کارشناسی ارشد پرستاری کودکان در ایران و تورنتو کانادا انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی- تطبیقی در سال 1397 انجام گردید. جهت مقایسه عناصر تشکیلدهنده برنامه آموزشی کارشناسی ارشد پرستاری کودکان ایران و کانادا، با جستجوی اینترنتی، اطلاعات لازم جمع آوری و با استفاده از الگوی چهار مرحله ای جرج اف بردی تطبیق برنامه ها انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که کوریکولوم آموزشی هر دو دانشکده تمام وقت، حضوری و با تاکید بر اصل دانشجو محوری است. در دانشکده پرستاری تورنتو به خلاقیت دانشجویان و مشارکت دانشجویان در آموزش تاکید بیشتری شده و پژوهش و آموزش مبتنی بر شواهد جز ارکان برنامه آموزشی آن ها محسوب می شود. از نظر ساختار دوره و نحوه پذیرش دانشجویان تفاوت های فراوانی دارند، اما به طور کل شباهت هایی نیز در اهداف، نقش ها و توانمندی ها وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که یکی از مشخصات برجسته برنامه آموزشی تورنتو، نقش رهبری فارغ التحصیلان و آموزش فرامرزی حرفه ای آن ها است.
    نتیجه گیری
    برنامه کارشناسی ارشد پرستاری کودکان در ایران با توجه به نیازهای در حال گسترش این رشته و انتظارات فارغ التحصیلان در مقایسه با دانشگاه تورنتو نیاز به تغییراتی دارد. لذا توصیه می شود برنامه کارشناسی ارشد پرستاری کودکان در ایران در راستای تقویت برنامه آموزشی از استانداردهای به روز دنیا با توجه به بسترهای آموزشی خود استفاده نماید.
    کلیدواژگان: مطالعه تطبیقی، برنامه درسی، کارشناسی ارشد، پرستاری کودکان، کانادا، ایران
|
  • M RanjbarDelbar, Sh Hasanvand*, T Toulabi, F Ebrahimzadeh, N Galehdar Pages 3-11
    Introduction
    Computerized concept mapping is a useful tool for providing nursing care. Considering the availability of mobile for learners and the role of it in increasing the skills of nursing students, this paper aimed to investigate the effects of nursing process effectiveness with conceptual mapping via mobile phone on nursing students' self-efficacy in intensive care course.
    Methods
    In this randomized clinical trial, 68 fourth grade nursing students from Lorestan University of Medical Sciences in second semester 2015-2016 were selected and by stratified block randomization classified into intervention and control groups. The intervention group received nursing process with concept map and software, and the control group received traditional teaching. The self-efficacy of learners was measured with clinical self-efficacy questionnaire consist of 4 dimensions. Data were analyzed using descriptive statistics, Fisher's exact test, chi square test, and Mann–Whitney through SPSS.
    Results
    The total score of self-efficacy of the subjects before the study did not differ significantly between the two groups, but after the intervention, the relative increase percentage of total self-efficacy score (p<0.001) and its dimensions included an assessment (p=0.005), diagnosis (p=0.002), implementation, (p=0.002) and evaluation (p<0.001) in intervention group were more than control group.
    Conclusion
    The implementation of nursing process with concept map leads to increasing the self-efficacy of learners in clinical practice. Considering easy access to mobile, it is recommended to be used this method with mobile-based application in teaching nursing students.
    Keywords: Concept Mapping, Mobile Applications, Self Efficacy, Students, Nursing
  • S Imani, L Masomi, MR Amiri* Pages 12-22
    Introduction
    One of the most common anxieties in higher education is research anxiety. That is a kind of fear and unreliability to do research and creating effective, valid and scientific   production. The purpose of this study is to determine the research anxiety level and its related factors among Graduate Students in Hamedan University of Medical Sciences.
    Methods
    This is a descriptive survey study. The statistical population includes 725 students (all Master, and PhD students of Hamedan University of Medical Sciences in 1394-96), that by using the Cochran sample size formula 193 students randomly selected and participated in this study. For gathering data, a researcher made questionnaire was used and collected data were analyzed  by Smart PLS software platforms, and ANOVA, T Test, T single sample and Chi-squared test through SPSS.
    Results
    Based on findings, the average research anxiety among the population of the study is (2.85) so that, it is lower than the average value (3). On the other hand, there’s a meaningful statistical difference between the average of research anxiety in different levels of graduate studies (P-value < 05/0) that means research anxiety in MS students is more than PHD students . Moreover, dimensions of knowledge and research methodology skills (0.9) and information literacy (0.86) have the most impacts to cause research anxiety.
    Conclusion
    The results demonstrate that the most of the graduate students in Hamedan University of Medical Sciences are not anxious in the process of science production. But, lack of knowledge and research methodology skills are the most effective reasons for research anxiety among students. This can cause some negative effects on research performance of students, and it is necessary the authorities address the effective reasons.
    Keywords: Research Anxiety, Student, University, Medical Sciences
  • M Mohammadi*, R Naseri Jahromi, A Rasekh Jahromi, Z Mokhtari, M Allamezade, M Tanasan, R Nasri Jahromi Pages 23-30
    Introduction
    Nursing is a profession that establishes various communications in a wide range of cultural and social differences in the work environment. COMFORT included putting together the initial letter of the words (communication, Orientation & opportunity, mindfulness, family, oversight, Reiterative and Radically Adaptive Messages, Team). The purpose of this research was to study the effect of COMFORT education on nurses’ attitudes towards communication skills.
    Methods
    This study was pseudo-experimental with pre-test & post-test design that carried out on Jahrom University of medical sciences during the 2017. 60 nurses were selected through random sampling method and divided into two groups of test and control. For gathering data, communication skills attitude scale (CSAS) questionnaire was used in pre-test & post-test. One week after pre-test, two educational sessions of COMFORT performed, each one in 4 hours  and then post-test was given. Data were analysed by co-varience test through SPSS.
    Results
    Mean and standard deviation in pre-test of experimental group was (3.69±1.34) and in control group was (3.78±0.09) also, mean and standard deviation in post test of experimental and control group was (3.44±1.04) and (4.77±0.27) respectively. The findings indicated that COMFORT education has effect on changing of nurses’ attitudes towards communication skills,  So that, %27  of  Total Varience  in  changing  nurses’ attitude towards communication skills related to COMFORT education.  
    Conclusions
    Considering effective role of COMFORT education in changing nurses’ attitude towards communication skills, training this course can be part of nurses' individual and professional development plans.
    Keywords: educational course, COMFORT, Communication Skill
  • M Amini, H Rahimi*, M Kiani Pages 31-40
    Introduction
    Class culture, based on its implicit and explicit beliefs and values, can, on the one hand, promote free, motivational and confidential environment for learning in learners, and on the other hand, it may create a cold, negative, and irrational environment. Thus the purpose of this research was to evaluate class culture from the viewpoint of students in Kashan University of Medical sciences.
    Method
    This is a descriptive survey research. The statistical population consisted of 2148 students in Kashan University of Medical Sciences in academic years 2016-17 that 200 ones through stratified randomized sampling chosen as sample. Data gathering tool was class culture standard questionnaire with 8 items response close in term of Likert five scale. Questionnaire construction validity confirmed through factor analysis. Questionnaire reliability was estimated by Cronbach Alpha coefficient equal to 0.88. Data analyzed by descriptive (frequency, percentage, mean & standard deviation) and inferential level (one sample t-test, independent t-test, one way Anova & structural equation modeling) through SPSS .
    Result
    Findings showed class culture score (34.53±2.64) was upper than 30 score and the majority of students considered the class culture in university as open. Male students with score of 35.17±2.97 reported more open class culture than female students with a score of 33.91±2.1, and this difference was statistically significant (p<0.05). But there was no significant difference between students' viewpoints on the status of classroom culture in terms of college and degree of academic (p<0.05).
    Conclusion
    based on results, the class culture in Kashan University of Medical Sciences is open. This is especially important in medical science  universities whose graduates at different levels and courses should have a positive balanced humanistic relationship with their peers, in order to be more confident in the quality of the duties and responsibilities involved.
    Keywords: Class Culture, Student, University
  • Kh Momeni, F Radmehr* Pages 41-50
    Introduction
    Academic engagement as a basis for reformist efforts in the field of education is very important in achieving learning experience so that indirectly guarantees students' academic achievement. Therefore, the purpose of this study was to predict academic engagement based on self-efficacy and academic self-handicapping of medical students.
    Method
    This is a descriptive- correlation research. The statistical population consisted of all students of medical, dentistry, pharmacy, nursing, health and paramedical sciences of Kermanshah University of Medical Sciences who were studying in the academic year of 2017-18. The sample size was 369 subjects (212 girls and 157 boys) based on Krejcie and Morgan tables and were selected by stratified sampling method. The tools  were used included Shafley et al. (1996) academic engagement questionnaires, academic self-efficacy McIlroy and Bunting (2001), and schwinger& stiensmeier-pelster academic self- handicapping (2010).Data were analyzed using Pearson Correlation Coefficient, multiple regression analysis, and independent t-test through SPSS.
    Results
    The results showed that there was a positive and significant relationship between self-efficacy and academic engagement among male and female (male p<0.05, female p<0.001)    but there was a negative and significant relationship between academic self-handicapping with academic engagement (p<0.05). The results of multiple stepwise regression analysis showed that self-efficacy and self-handicapping variables among girls were 14% and among boys self-efficacy and academic  self-handicapping together 12% of variance in academic engagement Predicted. On the other hand, the results of independent T-test showed that there was a significant difference between academic engagement and self-efficacy among male and female students, so that academic engagement (P<0.01) and self-efficacy (P<0.001) among girls were higher than Of boys, but there was no significant difference between girls and boys in terms of academic handicapping.
    Conclusion
    The results of this study showed that there is a positive relationship between  self-efficacy and academic engagement among girls and boys, and academic self-efficacy has a negative relationship with academic engagement. On the other hand, academic engagement and  self-efficacy among girls are more than boys but there was no difference between them in terms of self-handicapping. The results of this research can help planners and implementers of higher education to adopt appropriate educational policies in order to engage students in academic studies and the factors affecting it.
    Keywords: Academic Engagement, Academic Self-Efficacy, self-handicapping, Students
  • A Afshari, M Ghaffari* Pages 51-60
    Introduction
    One of the challenges of medical education is academic cynicism. The present study aimed at designing structural model of students’ academic cynicism based on sense of coherence, self-compassion and personal intelligence.   
    Methods
    This is a correlation study via structural equation modeling.Statistical population  include 250 medical students of west Azerbaijan in 2017-18 academic years that have been selected by cluster sampling method. For collecting data, Sense of coherence questionnaire, self-compassion scale, personal intelligence questionnaire and academic unwillingness subscale were used. Data were analyzed by Pearson correlation coefficient, Bootstrap and Sobel test through SPSS and Amos software.
    Results
    The results indicated that sense of coherence and self-compassion are interacting with the intermediate role of personal intelligence in explaining the students' academic unwillingness are effective that totally 48% of the variance of academic willingness is explained through the variables of the model. The direct effect of personal intelligence (-0.27), sense of coherence (-0.20) and self-efficacy (-0.4) were significant in estimating students' academic unwillingness. The indirect effect of sense of coherence (0.11) and self-compassion (0.08) by mediating personal intelligence on the students' academic unwillingness is significant.
    Conclusion
    Considering the indirect effect of coherence and self-compassion on the degree of academic unwillingness, it seems that personal intelligence modulates the relationship between sense of coherence and self-compassion with academic unwillingness.
    Keywords: Sense of Coherence, Self-Compassion, Academic Cynicism, Personal Intelligence
  • M Aghaei, M Roshanzadeh, A Tajabadi* Pages 61-69
    Introduction
    Nursing education as part of the higher education system exapands  rapidly in the world in recent decades.Neglecting of the quality of educational contents and efficacy of graduated is an important cocerned. Due attention to few studies have been done on comparing the educational structure of the MSc nursing school of pediatric in Iran with other countries, this study aimed to compare the MSc nursing curriculum for pediatric in Iran and Toronto.
    Method
    This descriptive - comparative study was carried out in 2018. In order to comparing  the elements of the Iranian and Canadian MSc nursing curriculum for pediatric, necessary data  wsa collected through Internet search and the four-step model of George Beredy was used to  compare curriculum.
    Result
    Results show that curriculum in both faculties is full-time, in-person, and emphasis on student-centered principal. At the nursing faculty of Toronto, more emphasis is placed on students creativity and students participation in education,  also, evidence-based education and  research are among the core elements of their curriculum. Regarding the structure of the course and acceptance conditions, there are many differences, but in general there are similarities in goals, roles and abilities. The leadership role of graduated students and professional cross-border education are Toronto curriculum profile.
    Conclusion
    The MSc curriculum of Pediatric nursing in Iran compared to the University of Toronto needs to be modified in light of the growing needs of this field and the expectations of graduates. Therefore, it is recommended to strengthening educational program, the curriculum of Pediatric nursing in Iran follows the world-wide educational standards according to its educational bases.
    Keywords: Comparative study, Curriculum, Master, Pediatric Nursing, Canada, Iran