فهرست مطالب

راهبرد اجتماعی فرهنگی - پیاپی 27 (تابستان 1397)

فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی
پیاپی 27 (تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/04/12
  • تعداد عناوین: 14
|
  • جابر مقدم پور*، فرهاد درویشی سه تلانی ، حاکم قاسمی ، عین الله کشاورز ترک صفحات 7-45
    در جمهوری اسلامی ایران، بالندگی فرهنگ و مراقبت از آن مورد تاکید قرار دارد و در این عرصه آنچه مهم جلوه می نماید، کاربست مفاهیم آینده پژوهانه در فعالیت های دیده بانی فرهنگی است. چرا که دیده بانی فرهنگی متضمن «پویش نشانه های تحولات فرهنگی» ، «شناسایی بهنگام موضوعات پیش برنده و بازدارنده فرهنگی» ، «پایش و مسئله‏ شناسی فرهنگی» و «پشتیبانی از آینده‏ نگاری و سیاستگذاری فرهنگی» است؛ مفاهیمی که در فعالیت‏ های موسوم به رصد فرهنگی در کشور، آنچنان که باید، مورد توجه قرار نگرفته‏ اند. در پژوهش حاضر، با تبیین مولفه‏ های کلیدی دیده‏ بانی و همچنین مختصات فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران، چارچوب ریخت‏ شناسانه دیده‏ بانی فرهنگی ارائه شده است تا بستری برای فعالیت‏ های دیده‏ بانی سازمان‏ های فرهنگی فراهم آورد. پژوهش حاضر، روش ریخت‏ شناسی که روشی کیفی است را به‏ کار گرفته است؛ تحلیل ریخت‏ شناسانه برای ساختاردهی موضوعات چندبعدی و غیرکمی کاربرد دارد و بر فضای پارامترها و وضعیت‏ های آن‏ ها- به جای تاکید بر روابط علی - تاکید دارد. مطابق روش مذکور، با کاوش ادبیات (متن‏ کاوی) و تشکیل گروه خبره 5 نفره و گفتگوهای تخصصی، 15 پارامتر برای چارچوب ریخت‏ شناسانه دیده‏ بانی فرهنگی طراحی شده است و وضعیت‏ های آن‏ ها ذیل پارامترهای محتوا و کارکرد (سطوح فرهنگ، عناصر فرهنگ، بافتار پویش، ابعاد و مولفه‏ های کلیدی، محصولات و خروجی‏ ها و کارکرد پشتیبانی) و پارامترهای قالب (نوع انجام فعالیت، گام‏ های اصلی، دامنه، رویکرد انجام، تناوب انجام، افق زمانی، منابع، روش کلی و کاربر) ارائه شده است. زمینه ریخت‏ شناسانه دیده‏ بانی فرهنگی به منظور انتخاب مسیرها برای انجام دیده‏ بانی فرهنگی، گزینه‏ هایی را بر اساس پارامترها و ارزش‏ ها ارائه می‏ کند. انتخاب این گزینه‏ ها به اهداف مد نظر و نیازهای کاربران بستگی دارد.
    کلیدواژگان: افق‏ پویی، فرهنگ اسلامی‏ ایرانی، تجزیه و تحلیل ریخت‏ شناسانه، آینده‏ نگاری فرهنگی
  • آمنه میان آبادی ، محمدرضا جرگه ، حجت میان آبادی* ، مهدی کلاهی صفحات 47-78
    استفاده ناپایدار از منابع آب- همچون آبیاری ناکارآمد، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی، سدسازی و تبخیرسازی، پمپاژ رودخانه ها و زوال دریاچه ها و تالاب ها- به مشکلی جهانی تبدیل شده است. تا چند سال اخیر دانشمندان، علم هیدرولوژی را بدون در نظر گرفتن نقش و اثر تلفیقی دخالت انسان بر محیط زیست و برعکس، مورد مطالعه قرار می‏دادند. اما بعدها روشن شد که بدون آن، بررسی یک چرخه هیدرولوژی با خطا همراه خواهد بود. به همین دلیل مفهوم جدیدی به نام هیدرولوژی اجتماعی معرفی شد که به اثرات تلفیقی انسان-آب می‏پردازد. بر اساس نتایج مطالعات صورت گرفته و با توجه به اهمیت نقش انسان در تغییرات محیطی به‏ویژه بر پاسخ هیدرولوژیکی حوضه‏ها، مطالعه حوضه‏های آبریز در قالب هیدرولوژی اجتماعی ضروری به‏نظر می‏رسد. بنابراین به منظور حل چالش‏های آبی موجود در حوضه‏های آبریز، نیاز است که متخصصان هیدرولوژی، مدیریت منابع آب، جامعه شناسی و اقتصاد با مفاهیم جدید بین‏رشته‏ای از جمله هیدرولوژی اجتماعی آشنا شوند. در این مقاله، ضمن معرفی این مفهوم، تفاوت آن با مدیریت جامع منابع آب و جامعه‏شناسی آب شرح داده می شود. همچنین انواع مختلف بررسی سیستم تلفیقی انسان-آب در هیدرولوژی اجتماعی شامل هیدرولوژی اجتماعی تاریخی، هیدرولوژی اجتماعی مقایسه‏ای، و هیدرولوژی اجتماعی فرآیندی معرفی می شوند. در انتها، چالش‏های پیش روی هیدرولوژی اجتماعی بررسی می گردند.
    کلیدواژگان: هیدرولوژی اجتماعی، جامعه ‏شناسی آب، مدیریت جامع منابع آب و سرزمین، رفتار نوظهور، هم تکاملی
  • محمد زرشگی ، مریم افشاری* صفحات 79-102

    آمایش سرزمین به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برای تراکم زدایی از تهران به شمار می رود که در قانون اساسی، قوانین برنامه های پنج ساله توسعه و ضوابط ملی آمایش سرزمین بر وجوب آن از جانب نهادهای ذی صلاح تاکید شده است. همچنین تاکنون دو بار ضوابط ملی آمایش سرزمین در سال های 1383 و1394 به ترتیب توسط هیات وزیران و شورای آمایش سرزمین به تصویب رسیده است. باید افزود که هرچند بررسی تحولات آمایش سرزمین طی سال های گذشته مبین تکوین و تکامل جایگاه این مهم در نظام قانونگذاری کشور است و مقوله آمایش سرزمین به رغم فراز و نشیب های فراوان از پشتوانه های قانونی بسیار مستحکمی در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است،اما هیچگاه به طور جدی به مرحله اجرا درنیامده و پیامد آن ایجاد گونه های مختلف تمرکز امکاناتی (سیاسی-اداری، علمی-آموزشی، اقتصادی-مالی، اجتماعی-فرهنگی، بهداشتی-درمانی، صنعتی و…) در کلانشهر تهران است. این مهم را نباید از نظر پنهان داشت که مشکلات تهران ریشه در نظام سیاسی-اداری و فضایی کشور داشته و نباید حل مسائل تهران را در خود این کلانشهر، بلکه در سطح ملی جستجو نمود. لذا در تحقیق پیش رو به مبحث تراکم زدایی که اساسا موضوعی بین رشته ای است، در پرتو اجرایی نمودن آمایش سرزمین پرداخته می شود. تحقیق حاضر از لحاظ روش شناسی یک تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده که با نگرش کاربردی به بررسی اهمیت آمایش سرزمین در راستای تراکم زدایی از تهران می پردازد.
    کلیدواژگان: آمایش سرزمین، تراکم زدایی از تهران، تمرکزگرایی، برابری
  • زهرا مسعودی نیا ، علی رشیدپور* ، رضا ابراهیم زاده صفحات 103-138
    فرهنگ و اقتصاد رابطه ای دوسویه و متاثر از یکدیگر دارند، در این بین اقتصاد فرهنگ، به بسترهای اقتصادی یک مقوله فرهنگی پرداخته و متناسب با اهداف فرهنگی و تحلیل های اقتصادی، به تخصیص بهینه منابع به تولید و توزیع کالاها و خدمات فرهنگی می پردازد. آنچه مهم است، به کارگیری راهبردهایی متناسب، کارآمد و مقتضی است که باید با توجه به نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات تنظیم و اجرا گشته تا رونق اقتصاد فرهنگ و ثمرات متعددش را به دنبال داشته باشد. لذا این تحقیق با هدف بررسی راهبردهای موثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد که نمونه گیری هدفمند با تنوع حداکثری و مصاحبه عمیق تا رسیدن به حداشباع اطلاعات یعنی 20 نفر انجام شد. افراد از بین صاحبنظران و عوامل باتجربه علمی یا عملی در حوزه های گوناگون اقتصاد فرهنگ، از اصفهان، تهران و قم انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل براساس روش استویک کولایزی کن انجام شد. کدگذاری با استخراج 448 مفهوم معنادار آغاز و طی چهار سطح در 16 مضمون اصلی خلاصه و طبقه بندی و به توصیفی مرکب از پدیده پرداخته شد. یافته ها عبارتند از: «تدوین سیاست های کارآمد» ، «گفتمان سازی» ، «بهبود فضای کسب وکار فرهنگی» ، «اصلاح قوانین حق مالکیت و تعهدات اجرایی» ، «مداخله قاعده مند دولت و واگذاری به بخش خصوصی» ، «قاعده مندشدن حمایت های کارشناسی شده» ، «ایجاد پایگاه داده های دقیق» ، «ایجاد نهاد متولی و به کارگیری مدیران کارآمد» ، «شریان سازی سالم اقتصادی و شکل گیری بازار» ، «بهره گیری از ظرفیت های متنوع داخلی» ، «برندسازی شبکه ای» ، «شبکه سازی سالم تولید و توزیع» ، «راه اندازی کسب وکارهای کوچک» ، «نظارت کارآمد» ، «فراهم آوردن زیرساخت» «ایجاد شهرهای خلاق».
    کلیدواژگان: اقتصاد، فرهنگ، اقتصاد فرهنگ، راهبرد
  • مهدی عبدالحمید* ، مهدی محمدی ، حسین بابایی مجرد صفحات 139-162
    اشتغال زنان به عنوان موضوعی چالشی در سطح جامعه مطرح است و همین موضوع، عامل مدخلیت علم خط‏مشی‏گذاری عمومی است که متکفل شناسایی و حل مشکلات عمومی می‏باشد. در بستر فهم تمایز احساس و ادراک مشکل در خط مشی گذاری عمومی، در خصوص اشتغال زنان، ادراک مشکل، گویای وجود یک جو عمومی در اجتماع که جهت‏ده انتخاب زنان و هدایتگر اختیار ایشان است که این جریان، عامل ایجاد کننده اضطرار اجتماعی جهت اشتغال زنان، درون جامعه می‏باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد تبیین خط مشی های اشتغال زنان از منظر اضطرار اجتماعی است. جهت دستیابی به خط مشی های اشتغال زنان، از روش پژوهش آمیخته کمک گرفته شد؛ در این راستا، در مرحله نخست، از روش کتابخانه ای و مصاحبه در قالب گروه کانونی و در مرحله دوم از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری جهت ارائه الگوی نهایی خط مشی های اشتغال زنان بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حکایت از هفت خط مشی تعدیل تقاضا؛ گفتمان سازی خانه داری به عنوان شغل؛ ترویج مشاغل خانگی؛ پرهیز از جوزدگی در انتخاب شغل؛ مدح کنش آگاهانه؛ تبیین حسن فعلی؛ حذف عوامل ایجادکننده اضطرار اجتماعی دارد. نتایج حاصل از ماتریس تحلیل قدرت نفوذ-وابستگی نشان از این دارد که اثرگذارترین مولفه در الگوی خط مشی های اشتغال زنان، تبیین حسن فعلی می باشد که مبین ارجحیت خط مشی های نرم به نسبت خط مشی های دیگر در عرصه اشتغال زنان است.
    کلیدواژگان: اشتغال زنان، خط ‏مشی‏گذاری عمومی، اضطرار اجتماعی، ترابط فعل و فاعل، مدل سازی ساختاری-تفسیری
  • پیمان علی محمدی * صفحات 163-199
    کشور ایران ازلحاظ قومی دارای وضعیت ناهمگن است و هر یک از این اقوام با فرهنگ و آداب ورسوم و هویتی خاص که امروزه «سبک زندگی» خوانده می‏شود، از یکدیگر شناخته می‏شوند. شناخت سبک زندگی هر قوم با شرایط و ویژگی‏های خاص آن قوم، مجموعه تصمیم گیران کلان کشوری را در تدوین سیاست‏های کلان مدیریتی یاری می‏کند. به همین دلیل سبک زندگی قوم بلوچ ایرانی به عنوان یکی از کهن‏ترین اقوام ایرانی به ویژه در دوره پس از وقوع انقلاب اسلامی، موردمطالعه قرارگرفته است تا با شناسایی دقیق گرایش های مردم بلوچ درزمینه انتخاب نوع سبک زندگی خود نسبت به عوامل موثر در آن آگاهی کافی کسب شود. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش پیش رو، پرسش نامه است و پس از انتخاب جامعه آماری با استفاده از روش تصادفی ساده، بین پاسخ دهندگان توزیع و نتایج حاصله از آن با نرم افزارهای تحلیل آماری مورد ارزیابی قرارگرفته است. جامعه آماری این تحقیق به سه گروه اصلی تقسیم شده است که گروه اول از بین افراد بلوچ دارای تحصیلات دانشگاهی، گروه دوم از بین افراد دارای بلوچ تحصیلات حوزوی اهل تسنن و گروه سوم نیز از بین نمایندگان بلوچ شوراهای شهر و روستا انتخاب شده است. بر اساس نتایج کسب شده از پژوهش حاضر، بین انواع احساس از خود و نوع سبک زندگی انتخابی کنشگران جامعه قومی بلوچ، رابطه وجود دارد؛ زیرا افراد بر اساس میزان تعلق به یکی از سه نوع احساس از خود آرمانی، وانمودی و وجودی به ترتیب دارای سبک زندگی مدرن، نیمه مدرن نیمه سنتی و سنتی هستند. یافته‏های پژوهش اثبات می‏کند نوع آرمانی احساس از خود در بین گروه افراد دارای تحصیلات دانشگاهی، نوع وانمودی احساس از خود در بین گروه نمایندگان شوراهای شهر و روستا و نوع وجودی احساس از خود در بین گروه تحصیل‏کردگان حوزوی و طیف مذهبی قوت دارد؛ لذا اثبات می‏شود هرچه کنشگران جامعه قومی بلوچ، دارای تحصیلات دانشگاهی بالاتری باشند، نسبت به نهادهای فرهنگی مدرن گرایش بیشتری از خود نشان داده و دارای سبک زندگی مدرن‏تر و گرایش های قومی و مذهبی ضعیف‏تری هستند، لیکن هرچه تحصیلات به سمت حوزوی رفته و میزان گرایش های قومی و مذهبی افراد تقویت می‏شود، سبک زندگی سنتی انتخاب می‏شود البته متغیرهای زمینه‏ای دیگری نیز ازجمله جنسیت، سن، سطح تحصیلات، میزان درآمد، شغل، نوع مسکن و جغرافیای محل زندگی نیز در نوع انتخابی سبک زندگی موثر است.
    کلیدواژگان: انواع احساس از خود، خود آرمانی، خود وانمودی، خود وجودی، قوم بلوچ، سبک زندگی، هویت ملی، هویت قومی، فاصله نقش
  • محمدرضا زارع بنادکوکی * صفحات 201-225
    هر جامعه‏ ای بر اساس الگو‏ها و معیارهای ارزشی حاکم بر آن جامعه، ملاک‏های فرهنگی متفاوتی دارد که بر اساس اقتضائات بومی و ارزشی باید سیاست‏گذاری فرهنگی صورت ‏گیرد. نقش دانشگاه‏ها به عنوان نهادی فرهنگی و زمینه‏ساز فرهنگ جامعه در نظام آموزش عالی بسیار پررنگ است. در این مقاله، اسناد فرادستی آموزش عالی کشور به‏عنوان راهبردهای ابلاغی انتخاب و متن هرکدام از اسناد با انتخاب گزاره‏های الزام‏آور فرهنگی برای دانشگاه‏ها به روش کدگذاری باز و محوری، تحلیل محتوا ‏شده است. از 78 گزاره، 23 کد اصلی استخراج و کدهای باز در سه محور گروه‏بندی ‏شدند. برای استخراج معیارهای مناسب، کدهای محوری حاصل از تحلیل محتوای اسناد، مبنا قرار ‏گرفت و در ادامه، معیارهای فرهنگی برای دانشگاه‏های ایران، ارزش های بنیادی فرهنگی، تعالی فرهنگی و ترویج فرهنگی پیشنهاد و مهم ترین مفاهیم در هر معیار معرفی گردید. نتایج نشان می دهد که تاثیرگذارترین کد در هر معیار به ترتیب ارزش های اسلامی، مرجعیت فرهنگی، ترویج فرهنگ خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی بوده است.
    کلیدواژگان: آموزش عالی، اسناد فرادستی، فرهنگ، تحلیل محتوا، معیارهای فرهنگی
  • نادر رازقی *، فردوس حاتمی طاهر ، نریمان محمدی صفحات 227-259
    گسترش شبکه‏های مجازی و اینترنت، شیوه‏های اجتماعی شدن را دچار چالش اساسی کرده است؛ به نحوی که سبب شده است تا جامعه شناسان از مفهوم «اجتماعی‏شدن آنلاین» سخن بگویند. تفاوت نسل‏ها در فرایند اجتماعی شدن (مجازی و غیرمجازی) ، ممکن است موجب شکل‏گیری معناها و ابژه‏های معنا‏بخش متفاوتی شود. روش پژوهش حاضر، مبتنی بر پارادایم تفسیری - برساختی بوده است که با بهره‏گیری از روش «مردم‏نگاری مجازی» صورت گرفته است. جامعه نمونه‏ تحقیق، 27 نفر از کنشگران شبکه‏های اجتماعی مجازی فعال در تلگرام و وایبر بوده اند که به شیوه‏ی نمونه‏گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده‏های این پژوهش از طریق مصاحبه کیفی عمیق و باز جمع آوری شده است. یافته‏های پژوهش حاضر نشان داده است: محدودیت‏های جهان عینی ازیک طرف و فانتزی‏های فضای مجازی از طرف دیگر، سوژه‏های جوان را به سمت استفاده از شبکه‏های اجتماعی مجازی و نهایتا به «مجازی شدن کنش» رهنمون می کند. سوژه های مجازی، جهان ذهنی خاص خود را بر می سازند که به کلی می تواند به لحاظ معناها و ابژه ها همچنین سیالیت و سرعت تغییر، متفاوت از جهان عینی و واقعی باشد. نتایج پژوهش نشان داد: استفاده و عضویت در شبکه‏های اجتماعی مجازی، سبب برساخت شکاف های معنایی درون‏نسلی، سرگردانی معنایی و سیالیت ابژه‏گی و نوعی دو مرکزی شدن معناهای نسلی شده است که این مسئله می تواند تمایز معنایی و هویتی بین نسل ها، همچنین شکاف نسلی را سبب شود.
    کلیدواژگان: کلمات کلیدی : شبکه‏ های اجتماعی مجازی، مجازی شدن کنش، ابژه‏ نسلی، شکاف نسلی
  • نرجس عباداتی ، باقر ساروخانی *، علی اکبر فرهنگی صفحات 261-280
    هدف از انجام این تحقیق، ارائه مدلی جهت تاثیر اجتماع برند بر عملکرد برند با توجه به نقش میانجی نظام پیشنهادات است؛ به منظور اینکه سازمان های تولیدکننده محصولات رسانه ای امکان استقرار و تعامل با اجتماع برند را در سازمان هایشان گسترش و افزایش دهند. این تحقیق از نوع تحقیقات پیمایشی است. جمعیت آماری پژوهش، شامل دو گروه هستند: اجتماع مشتریان و هواداران برند سونی و گروه دوم، متشکل از مدیران، بازاریابان و فروشندگان محصولات برند سونی می باشند. حجم نمونه آماری پژوهش برای کاربران و هم برای مدیران، بازاریابان و فروشندگان، به دلیل نبود آمار دقیق با توجه به فرمول کوکران 384 نفر انتخاب گردیدند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه به صورت اینترنتی و همچنین به صورت حضوری توزیع شد. گروه اول پرسشنامه اجتماع برند را پر کردند و گروه دوم، پرسشنامه عملکرد برند و نظام پیشنهادات را پر کردند. برای اعتباربخشی به سنجش ها؛ یک تجزیه وتحلیل عامل تاییدی با نرم افزار لیزرل و سپس جهت پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار ساختاری پی آل اس مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که نظام پیشنهادات، اثرات اجتماع برند بر چهار عنصر عملکرد برند را میانجی گری می نماید. جوامع برندی که در رسانه های اجتماعی عمل می کنند، می توانند با بهبود ارتباطات و تعاملات بین اعضا، موجب افزایش عملکرد برند گردند. همچنین وجود و استقرار نظام پیشنهادات به عنوان پل ارتباطی و دریافت بازخورد، می تواند بر رابطه بین اجتماع برند با عملکرد برند تاثیرگذار باشد.
    کلیدواژگان: اجتماع برند، رسانه های اجتماعی، عملکرد برند، نظام پیشنهادات
  • محمد رضایی *، حامد کیا صفحات 281-297
    مقاله حاضر به مسئله چگونگی وضعیت قوانین در دانشگاه می پردازد. بعد انقلاب فرهنگی در سال 1359 و بسته شدن دانشگاه به مدت دو سال، شورای انقلاب فرهنگی در قالب نهاد سامان بخش به وضعیت قوانین دانشگاه، در کنار دیگر وظایفی که دارد، شناخته شد. شورای عالی انقلاب فرهنگی، نهادی است که به موازات مجلس دارای حق قانون گذاری در حوزه های مانند دانشگاه است که وزارت علوم مسئول اجرای قوانین است، اما شورای انتصابی عالی انقلاب فرهنگی، به گونه ای قوانین را وضع می کند که دارای کلی گویی، ابهام و تفسیرپذیرند که سبب می شوند تا مسئولان دانشگاه با سلیقه زدگی قوانین را تفسیر و اجرا کنند، بنابراین در پژوهش حاضر، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که وضعیت قوانین در دانشگاه چگونه است؟ و تجربه دانشجویان با آن چگونه است؟ برای این منظور، در چهار دانشگاه با گرایش های هنر، فنی، علوم اجتماعی با 50 دانشجو متشکل از فعال صنفی و سیاسی و غیرفعال و همچنین با 5 حقوقدان و آشنا با مسائل حقوقی و قانونی دانشگاه‏ها مصاحبه به عمل آمده است. بر اساس نتیجه گیری، وضعیت اجرای قوانین در دانشگاه، دارای سلیقه زدگی است؛ این مسئله در منافات با ذات کارکرد قوانین است که در پی زدودن سلیقه زدگی در انجام امورند. به همین سبب، دانشجویان وقتی با چنین سطح وسیعی از سلیقه زدگی و بی عدالتی در اجرای قوانین دانشگاه روبه رو می شوند، دچار بیگانگی از فضای دانشگاه می شوند و بنابراین از مهم ترین یافته‏های نظری/مفهومی، این است که قوانین در مرحله وضع و نصب با منطق ایدئولوژیک زمان پیروزی انقلاب اسلامی قادر به درک منطق امروزی زندگی دانشجویی نیست.
    کلیدواژگان: قانون، دانشجو، دانشگاه، زیست دانشجویی، تخلف، شورای عالی انقلاب فرهنگی
  • محمد سلگی* ، بهرام صالح صدق پور ، حسین حیدری ، احسان آقاپور صفحات 299-335
    هویت مسئله ای پیچیده، چندبعدی و متکثر است و در عین داشتن ثبات نسبی، پیوسته در حال تحول و تغییر شکل است. جهان اطراف ما، ارزش ها، نگرش ها، بایدها و نبایدها، سپهر اقتصادی و سیاسی و هر آنچه حیات اجتماعی را احاطه کرده، در شکل دادن به ساخت هویت فردی مشارکت دارد. هویت فردی، به رغم بیان تمایزات افراد یک جامعه با افراد جوامع دیگر، بیانگر تشابهات افراد درون یک جامعه نیز است. هدف این پژوهش، استخراج عناصر متشکله هویت فردی ایرانیان است. روش تحقیق، روش پیمایش و جامعه آماری شامل افراد بالای 16 سال مراکز استانی کشور است. حجم نمونه برابر با 1300 نمونه است که با روش نمونه گیری خوشه‏ای چندمرحله ای و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. داده‏های مورد نیاز نیز از طریق پرسشنامه محقق‏ساخته جمع آوری شده است. یافته های به دست آمده نشان می دهد که سیزده عامل اصلی یعنی نقش فضای مجازی، ارتباطات جمعی، بعد ایران گرایی، اهمیت مناسک ملی، ملی گرایی، اهمیت فرهنگ قومی، تمایزیافتگی فردی، بعد تمایزیافتگی عاطفی، اهمیت دین، اهمیت جامعه قومی، بعد ارزش های سنتی و اهمیت سرزمین قومی در کنار یکدیگر عناصر اصلی تشکیل دهنده هویت فردی هستند. در بین این عناصر، سرزمین قومی، کمال گرایی، ارزش های سنتی و ارتباطات جمعی نقش بیشتری نسبت به سایر عوامل در ساخت هویت فردی افراد دارند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که این عناصر برحسب جنسیت و قومیت افراد تغییر کرده و این دو عامل در تعیین برخی از عناصر هویت فردی نقش تعیین کننده دارند.
    کلیدواژگان: جنسیت، قومیت، ارتباطات، دین، سرزمین، هویت فردی، ارزش‏ های سنتی
  • کریم کشکولی*، محمد دژکام صفحات 337-361

    ارتقاء کیفیت هر یک از ابعاد نرم و سخت امنیت نیاز به برنامه ‏ای راهبردی دارد تا بتوان به صورت هم ‏افزا، اعضای مختلف جامعه امنیتی کشور را برای تحقق اهداف تعیین شده همراه نماید. مدیریت راهبردی و آینده‏نگر امنیت، خود مستلزم وجود الگویی جامع و مانع از امنیت جمهوری اسلامی ایران است که نهادهای دخیل‏ در مدیریت امنیت را از تعارضات شناختی مصون دارد. هدف این پژوهش، ارائه الگویی جامع از امنیت هوشمند در جمهوری اسلامی ایران است. ابتدا با مطالعه ‏ی کتابخانه ‏ای، تحقیقات پیشین مورد بررسی قرار گرفت و ادبیات نظری بحث تدوین شد. سپس با بهره ‏گیری از روش دلفی نظرات ده نفر از کارشناسان فقه امنیت و امنیت نرم که به صورت هدفمند انتخاب شدند، آنان در نقد الگوهای موجود اخذ گردید. در نتیجه محیط داخلی و خارجی امنیت نرم مورد بازنگری قرار گرفت. سپس موضوعات مرجع امنیت نرم تعیین، و امکان ترسیم توپولوژی مراجع امنیت نرم فراهم شد. در نهایت با بکارگیری داده ‏های جمع آوری شده، الگوی کلان امنیت هوشمند در جمهوری اسلامی ایران ترسیم شد. در الگوی فوق، توحید ذاتی به عنوان مرجع اصلی امنیت ج. ا. ا به دلایل هستی‏ شناختی در مرکز دیگر موضوعات مرجع امنیت نرم و بر فراز تمامی موضوعات مرجع امنیت قرار دارد. ارتباطات اجزای مدل در چهار محور «رابطه‏ی قدرت و سنن الهی با دیگر مولفه‏ های الگوی امنیت» ، «رابطه‏ ی منابع قدرت، قدرت و اصل دفاع/ جنگ» ، «نرم افزاری، سخت افزاری و هوشمندی دفاع/ جنگ» ، «مسیرهای دفاع/جنگ» مورد تبیین قرار گرفته است.

    کلیدواژگان: امنیت هوشمند، امنیت نرم، امنیت سخت، قدرت هوشمند، جنگ هوشمند، دفاع هوشمند
  • محمود نقدی پور ، فیض الله بوشاسب گوشه* ، سهیلا ترابی فارسانی صفحات 363-383
    پیشرفت غرب، ضعف تدریجی جوامع اسلامی و حرکت استعماری و فرهنگی غرب به درون این جوامع، دگرگونی‏هایی را سبب شد. در این میان روحانیون به عنوان رهبران دینی و سنتی مردم، نسبت به ورود مظاهر تمدن غرب در اشکال ناسیونالیسم، سکولاریسم، لیبرالیسم و غیره که از طریق دولت‏های استعماری و روشنفکران غرب‏گرای داخلی انجام می‏شد، واکنش جدی نشان دادند. موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی این امر است که واکنش علمای شیعه نسبت به مظاهر تمدن غرب چگونه بود؟ فرضیه پژوهش که بر رویکرد تطبیقی مبتنی است، نشان می‏دهد که دیدگاه روحانیت نسبت به این پدیده در طیف وسیعی از رد کامل مظاهر تمدن غرب تا پذیرش بدون قید و شرط آن در نوسان بود. شیخ فضل الله نوری و آیت الله نائینی از زمره رهبران مشروطه به شمار می‏رفتند که به پذیرش مظاهر تمدن غرب به دیده تردید نگاه کردند و با وجود تاییدی که نائینی از آن داشت، تلاش کرد تا به مانند نوری آنها را در چارچوب دینی تفسیر و جواز آن را صادر کند. نتیجه بیانگر این امر است که تفاوت دیدگاه های نوری و نائینی در برخی موضوعات نظیر ناسیونالیسم تا حدودی مشهود است و در برخی موضع‏گیری‏ها مشابه عمل کردند.
    کلیدواژگان: نوری، نائینی، اسلام، تمدن غرب، ناسیونالیسم، سکولاریسم، آزادی
  • حمید شفیع زاده * صفحات 385-406
    از آنجا که داشتن تفکر استراتژیک پیامدی موثر و مستقیم در سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه دارد و از طرفی از ارکان مهم و موثر دانشگاه است، مقاله حاضر در صدد بررسی میزان تفکر استراتژیک اعضای هیات علمی و ارتباط آن با یادگیری سازمانی است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات کمی و غیر آزمایشی و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت و مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان در سال تحصیلی 96-95 شامل 260 نفر است. حجم نمونه با روش تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان برابر با 155 نفر انتخاب شدند. اولین ابزار پژوهش پرسشنامه، تفکر استراتژیک گلدمن (2005) با چهار مولفه تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آینده‏نگری و فرصت‏طلبی هوشمندانه است. دومین ابزار مورد استفاده، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه (2001) شامل هفت مولفه‏ چشم‏انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، کار تیمی و یادگیری تیمی، تسهیم دانش، تفکر سیستمی، رهبری مشارکتی و مهارت‏ها و شایستگی های کارکنان است. روایی محتوایی پرسش‏نامه ها مورد تایید متخصصان و استاد راهنما قرار گرفته است. پایایی پرسش‏نامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای تفکر استراتژیک، 83/0 و برای یادگیری سازمانی، 91/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای و رگرسیون) استفاده شد. نتایج نشان داد: وضعیت تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی اعضای هیات علمی بالاتر از حد متوسط است، اما وضعیت یادگیری سازمانی بهتر از تفکر استراتژیک آنهاست. بین دو متغیر تفکر استراتژیک با یادگیری سازمانی اعضای هیات علمی رابطه مثبت و معناداری (512/0 = r) وجود دارد که این رابطه در سطح آلفای 01/0 معنی دار است. به عبارت دیگر، هرچه اعضای هیات علمی از ابعاد تفکر استراتژیک بیشتری برخوردار باشند، یادگیری سازمانی آنها نیز بیشتر خواهد شد.
    کلیدواژگان: تفکر استراتژیک، یادگیری سازمانی، اعضای هیات علمی
|
  • Jaber Moghaddampour*, Farhad Darvishi Setalani, Hakem Ghasemi, einollah keshavarzetork Pages 7-45

    In the Islamic Republic of Iran, cultural growth and monitoring are emphasized and the important point is to use futures studies concepts in cultural observation activities since cultural observation implies “cultural development signal scanning”, “on-time identification of cultural progressing and deterring issues”, “cultural monitoring” and “foresight and cultural policymaking support” which are not competently attended to in so-called domestic cultural observation activities. In the present paper, by clarifying cultural coordinates and observation of key components in the Islamic Republic of Iran, cultural observation morphological framework is provided to pave the way for observation of activities by cultural organizations. The present paper uses morphology as a Qualitative method; morphological analysis is used to structure multidimensional and non-quantitative issues and emphasizes on parameters and their conditions instead of causal relations. Based on this approach and by exploring relevant literature as well as forming a five-member expert group and professional discussions, 15 parameters were designed for cultural observation morphological framework and their conditions are provided under content and function parameters (culture levels, cultural elements, scanning context, key components and aspects, products and outputs and supportive function) and principal parameters (type of activity, main steps, scope, approach, frequency, time horizon, Resources, general methods, and user). To select paths for cultural observation, cultural observation Morphological Framework provides options based on parameters and conditions. Selecting such options depends on users’ relevant goals and needs.
    Keywords: horizon scanning_Iranian – Islamic culture_morphological analysis_cultural foresight
  • Ameneh Mianabadi*, Mohammad Reza Jarkeh, Hojjat Mianabadi, Mahdi Kolahi Pages 47-78
    Unsustainable use of water resources including inefficient irrigation, overexploitation of groundwater resources, damming, evaporating, river piping and pumping, lakes and wetlands shrinking, has become a global problem. Scientists have been studying hydrology without considering the role and impacts of human interventions and the coupling of human-nature effects. But it has been shown later that without it, the investigation of a hydrological cycle would be accompanied by error. For this reason, a novel concept of socio-hydrology was proposed to investigate the two-way coupling of human-water systems. Based on the results of studies and considering the importance of the human role in causing environmental changes, particularly in hydrological responses of basins, it seems necessary to study river basins in the form of socio-hydrology. Therefore, water experts in hydrology, water resources management, sociology, and economics need to become familiar with new interdisciplinary concepts, including socio-hydrology in order to tackle water challenges in river basins. In this paper, in addition to introducing the concept of socio-hydrology, the differences between socio-hydrology, integrated water resources management, and phytosociology are addressed. Furthermore, the different kinds of coupling human-water systems investigation including historical socio-hydrology, comparative socio-hydrology, and process socio-hydrology are introduced. Finally, the challenges that socio-hydrology encounters with; were argued.
    Keywords: Socio-hydrology, hydrosociology, integrated land, water resources management, emergent behavior, co-evolution
  • mohammad zereshgi, maryam Afshari* Pages 79-102

    Town & country planning is regarded as the main strategy for legal and administrative delocalization of Tehran and in the Constitutional Law, rules for 5 years development, national rules. It focuses on Town & country planning. In all 5 years plans, it is referred to seasonal development, balanced and regional development and Town & country planning and this issue reveals the importance of town & country planning. Moreover, in the years 2004 and 2015 the State Cabinet and Town & Country Planning Council ratified the law for insisting on town & country planning. It is to be noted that although evolutions of town & country planning during recent years confirms evolution of this issue at planning system of Iran and the issue of town & country planning in spite of ups and downs is strongly supported by planning system of Iran; the town & country planning was never executed seriously and some of the consequences for lack of executing this planning are: focus of facilities (political, administrative, scientific, educational, political-administrative, social, cultural, health, treatment and industrial) in metropolis of Tehran. It is to be noted that many problems of Tehran are originated from economic, social and spatial systems and it is necessary to solve these problems not only in Tehran but also in all parts of Iran. Thus, delocalization of Tehran shall be depend on benefiting national and multidimensional approaches. Nowadays, it is required to have inner field approaches toward different topics. It is to be noted that this approach does not negate the independence of different specialty fields; rather, its purpose is benefiting data from other fields if science and preventing from offering single aspect and unilateral strategies and through offering holistic, multidimensional approaches attempting to increase cooperation and overlap between different fields of law and other humanities. Thus, the present research deals with delocalization as inner field topic within frame of Town & country Planning.
    Keywords: : town & country planning_delocalisation of tehran_centralization_equity
  • Zahra Masoudinia, ali rashidpoor*, reza ebrahimzadeh Pages 103-138
    Culture and economics have bilinear and interactive relationships, In the meantime, the economics of culture has turned to the economic context of a cultural issue and in accordance with cultural goals and economic analysis, allocates resources optimally to the production and distribution of cultural goods and services. What matters is the use of appropriate, efficient and suitable strategies, due to the strengths and weaknesses and the opportunities and threats, it should be regulated and implemented until the boom of the economics of culture has led to its many fruits. Therefore, this research was conducted with the aim of studying the effective strategies on strengthening the structure of the economics of culture in Iran by a qualitative phenomenological method targeted sampling with maximum variation and deep interviewing was carried out to reach the maximum information of 20 people. Individuals were selected from scholars and experts experienced in various fields of the economics of culture from Isfahan, Tehran and Qom. The analysis was carried out according to steyvic-Qualiazy-kan method. Coding began with the extraction of 448 meaningful concepts and in four levels in 16 main themes were summarized and categorized and described in a descriptive compilation of the phenomenon. The findings are: "editing effective policies", "discourse", "improving the cultural business space", "modification of the law of right of ownership and executive obligations", "governmental regular intervention and submission to private sector ", "regulating bachelor support", "create detailed database", "establishing a trusted and employing efficient managers", "create a healthy economic flow and market formation", "utilizing the diverse internal capacities", "network branding", "safe networking for production and distribution", "setting up small businesses", "effective supervision", "providing infrastructure" and "establishing creative cities".
    Keywords: economy, culture, the economics of culture, strategy
  • Mehdi Abdolhamid *Mahdi Mohammadi, Hossein Babaee Pages 139-162
    Women’s employment has been considered as a challenging issue at a national as well as global level, and this has brought into play the public policy-making which is responsible for identifying and solving public problems. This science makes a distinction between problem sensing and problem perception. Sensing of the women’s employment problem associates us with issues such as the mismatch between job demand and supply for women or the mismatch between job attributes and women’s attributes, but problem perception is suggestive of a public atmosphere within the society, which directs the women’s choices and guides their options, and this atmosphere leads to a social constraint on women’s employment in the society. In other words, society has been the dominant force in development of environmental factors and modification of the natural factors, and its role in negation of free will, common sense, and rationality is rare, even unique. Thus, women’s employment issue in the society will not be settled unless through the reformation of society and removal of the existing social constraint as the causing and promoting factor in the women's employment. Accordingly, the present research aims to explain the women’s employment policies from the social constraint viewpoint. In order to get access to women’s employment policies, a multi methodology have been drawn upon. In this regard, the desk research method and a focus group interview were utilized and in the next stage, the interpretive structural modeling (ISM) technique was used to present a final model for the women’s employment policies. The results suggested the following seven policies: demand adjustment, discourse-making of the housekeeping as a job, promotion of household jobs, avoidance of being highly excited in choosing an occupation, encouragement of the conscious action, explanation of the goodness of action, the elimination of the factors causing social constraint.
    Keywords: : women’s employment, public policy making, social constraint, interrelationship between act, actor, interpretive structural modeling
  • Peyman Alimohammady* Pages 163-199
    Iran ethnically is a heterogeneous country, which characterized by their own culture and tradition and each ethnic group pursues its different lifestyle. Understanding lifestyle of each ethnic group would help the policy makers of the country in formulation of macro-management policies. For this reason we have studied the lifestyle of Baloch people in the aftermath of Iranian Islamic Revolution as one of the oldest Iranian ethnic groups. We attempted to identify attitudes of Baloch people and their lifestyles. The data collection instrument for the current research is questionnaire which after selecting statistical population by using random sampling, the questionnaire distributed and the data were evaluated by analytical software. The statistical population of the current research divided among three main groups: The first group among educated Baloch with university education, the second group among the Baloch who have religious education and the third group among the representative of city as well as village counsels. Based on the result achieved from this study it is apparent that ,there is a relation between sense of self and type of life styles of Baloch activists, which means that people in terms of their belonging to three sense which includes idealistic, simulative and existential are having modern, semi-modern and semi-traditional and traditional life styles, respectively. The finding of the research proved that type of idealized sense of self among the university educated there are some sorts of simulate sense of self among the city as well as village counsels which have a stronger sense of self in comparison of seminary educated people. The result proved that the more Baloch ethnic community have higher university education, it is more likely that they have greater tendency to the modern cultural institution. Therefor they tend to have a modern life style and a weaker religious as well as ethnic attitudes. However those having seminary education have a greater religious as well as ethnic sentiments and their style of living is traditional. There are some other underlying variables such as gender, age, education, income, occupation, type of housing and geographical location which have their own impact on the choice of Baloch life style.
    Keywords: types of sense of self, idealistic self, self-simulate, existential self, baloch ethnicity, life style, national identity, ethnic identity, role
  • Mohammad Reza Zare* Pages 201-225
    Each society has different cultural criteria based on patterns and values of the society that governs it, which requires policy making based on indigenous and valuable needs. Universities are considered as a cultural institutions and culture building communities in the higher education system. In this paper, the upstream documents related to the higher education, as declarative strategies, are extracted and the corresponding texts are surveyed by content analysis through the selection of binding statements for universities as well as open and axial coding. From 78 statements, 23 main codes are extracted and grouped in four categories. To extract appropriate measures, the resulted axial codes are used. Then, we proposed 3 categories of measures and corresponding concepts for Iranian university including cultural fundamental values, cultural excellence and cultural promotion. The results confirm that the most effective code in each of the above criteria is Islamic values, cultural authority and promotion of innovation and entrepreneurship.
    Keywords: Keywords : higher education_upstream documents_culture_content analysis_measure
  • Nader Razeghi*, Ferdos Hatami Taher Pages 227-259
    The expansion of virtual social networks and the Internet have become a major challenge to socialization in a way that they have led sociologists speak of the concept of "online socialization". Generational differences in socialization process (virtual and non-virtual) may result in the formation of different meanings and meaningful objects. The present research is based on the paradigm of interpretive- social constructionism using the "virtual ethnography" method. The population of the study consisted of 27 participants selected through theoretical and purposive sampling method. These participants were active users of “Telegram” and “Viber” social networks. The data was collected by open and in-depth qualitative interviews. The analysis of the data was conducted using the grounded theory approach, particularly Glazer’s three stage coding method. The findings of this study showed that the limitations of the objective world on the one hand and the fantasies of the cyberspace on the other, led the young subjects to the use of virtual social networks and ultimately to the virtualization of actions. Virtual subjects constructed their own subjective world, which in general could be different from the objective and the real world with respect to meanings and objects (in terms of fluidity and the speed of change). The results also showed that membership and the use of virtual social networks led to the construction of inter-generational gaps in meanings, meanings confusion, objective fluidity and a type of dual core generational meanings. This could contribute to inter-generational distinctions in meaning and identity as well as generation gap.
    Keywords: virtual social networks, virtualization of actions, generational objects, generation gap
  • narjes ebadati, Bagher Sarukhani*, Ali Akbar Farhangi Pages 261-280
    The purpose of this research is to provide a model for the influence of the brand community on brand performance, considering the role of the mediator of the system of suggestions, for media organizations to produce, expand and interact with the brand community. This research is a survey type. The statistical population of the study consists of two groups: the community of Sony's customers and fans, and the second group of Sony's brand managers, marketers and vendors. The sample size of the research for both users and managers, marketers and sellers due to lack of accurate statistics, according to the Cochran formula, was selected by 384 people. The questionnaire was distributed online by simple random sampling. The first group filled out the questionnaire of the brand community and the second group completed the questionnaire of brand performance and the system of suggestions. To validate the measurements, a confirmatory factor analysis was conducted with Lisrel software and then for reliability was examined by Cronbach's alpha. The hypotheses was tested using the PALS structural software. The results showed that the system of mediation suggests the effects of brand community on the four elements of brand performance. Brand community in social media can enhance brand performance by improving communications and interactions between members. Also, the existence and establishment of the system suggestions as a bridge and feedback can affect the relationship between the brand community and brand performance.
    Keywords: brand community, social media, brand performance, suggestion system
  • Mohammad Rezaie* Pages 281-297
    This article is about the condition of law at universities. After the Cultural Revolution, in 1980, and closing university for Two years, the Supreme Council of the Cultural Revolution became known as the governmental institute to legislate laws of the university. This supreme council is parallel to the Iranian parliament and it has the right to legislate in some fields such as the university that the Ministry of Science, Research and Technology is responsible to enforce laws. But, the Supreme Council of the Cultural Revolution legislates laws are ambiguous, interpretable and generalized. These features have caused university officials to enforce laws based on their own interpretation and manner. Thus, we are looking for answering the question of “how is the condition of laws in Iran universities?, and how do students experience them?” For this reason, at four universities in the fields of art and human sciences and engineering, we interviewed 50 students, and also with 5 lawyers who are familiar with legal issues at the university. In result, the enforcement of laws at universities is with university officials’ manners and this is on the contrary to the function of laws to eliminate the abuse of power. Therefore, this vast injustice and misuse of laws alienate student from university, and then the most important theoretical and conceptual findings are that the university is based on the reason of the ideologies at the beginning time of Islamic revolution. Thus they are not compatible with the current students’ life.
    Keywords: law, student, university, transgression, supreme council of cultural revolution