فهرست مطالب

نشریه مهندسی بهداشت محیط
پیاپی 3 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/02/23
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حمزه علی جمالی، کاووس دیندارلو، مهرداد فرخی صفحه 157
    زمینه و هدف
    شیرابه زباله شهری بدلیل بار آلودگی بالای میکروبی، یکی از تهدیدات بزرگ زیست محیطی مکان های دفن پسماند محسوب می گردد. کلر زنی یکی از روش های ساده گندزدایی آب و فاضلاب محسوب می گردد اما برای گندزدایی شیرابه مورد توجه قرار نگرفته است. هدف از این تحقیق بررسی کارآیی کلر در گندزدایی شیرابه و بهینه سازی اثر متغیرهای غلظت و زمان تماس درحذف کل کلی فرم ها و کلی فرم های مدفوعی به عنوان شاخص آلودگی میکربی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، پایش شاخص های باکتریایی در شیرابه مکان دفن پسماندهای شهر قزوین طی یک سال انجام شد. سپس با انجام آزمایشات مقدماتی، دامنه غلظت کلر و زمان تماس در غیر فعال سازی شاخص های میکروبی شیرابه مورد بررسی قرار گرفت. جهت بهینه سازی اثر متغیرهای موثر شامل غلظت کلر و زمان تماس درغیر فعال سازی این شاخص ها، روش پاسخ سطح بر اساس طرح مرکب مرکزی بکار گرفته شد. بر این اساس تعداد13 آزمایش روی نمونه ها انجام شد. آزمایشات شامل BOD، COD، کل کلی فرم ها و کلی فرم های مدفوعی بود. تمامی آزمایشات بر اساس دستورالعمل ارائه شده در کتاب روش های استاندارد برای آزمایشات آب و فاضلاب بود.
    یافته ها
    نتیجه این مطالعه نشان داد که شاخص های آلودگی میکروبی دارای حساسیت نسبتا بالایی نسبت به غیر فعال سازی با کلر دارند، بطوریکه در غلظت کلر mg/L 2 و زمان ماند 9 دقیقه 100% کل کلی فرم ها و در غلظت کلر mg/L 0/5 و زمان ماند 12 دقیقه 100% کلی فرم های مدفوعی از بین رفتند. با استفاده از روش سطح پاسخ شرایط بهینه غیر فعال سازی این باکتری ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که در زمان تماس و غلظت کلر بترتیب برابر با min 9/4 و mg/L 2/99، راندمان غیر فعال سازی کل کلی فرم ها و کلی فرم های مدفوعی بترتیب به 16/ 89% و 100% می رسد.
    نتیجه گیری
    جهت گندزدایی شیرابه می توان از کلر استفاده نمود. با اینحال در صورت وجود بارآلی بالا در شیرابه، با توجه به پتانسیل ایجاد محصولات جانبی ناشی از کلر زنی، در انتخاب کلر به عنوان گندزدا، بایستی ملاحظات بهداشتی و زیست محیطی مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: شیرابه، گندزدایی، کلرزنی، روش سطح، پاسخ، مدل سازی
  • لیلا مصلح، سید حسین هاشمی، کوروس خوشبخت، رضا دیهیم فرد، افسانه شهبازی صفحه 169
    زمینه و هدف
    آبی که به طور طبیعی یا توسط انسان آلوده شده است برای تبدیل شدن به آب آشامیدنی باید مراحلی را طی کند. انعقاد فرآیندی است که در آن ذرات ریز غیرقابل ته نشینی که اصطلاحا کلوئید نامیده می شوند و عامل مهمی در بروز کدورت هستند، به هم چسبیده و ذراتی با قابلیت ته نشینی را تشکیل می دهند. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد مواد منعقد کننده پلی آلومینیوم کلراید و عملکرد توام آن با کمک منعقدکننده نشاسته ذرت و بامیه برای حذف کدورت از آب است.
    مواد و روش ها
    نوع مطالعه در این پژوهش تحلیلی-کاربردی است. در این مطالعه تاثیر دو کمک منعقد کننده طبیعی بامیه و نشاسته ذرت به همراه منعقد کننده پلی آلومینیوم کلراید مورد بررسی قرار گرفته است و به منظور طراحی آزمایش ها از نرم افزار R و برای آنالیز داده ها از نرم افزار SAS استفاده شد. همچنین پس از تجزیه واریانس داده، مقایسه میانگین تیمار ها با استفاده از آزمون LSD بررسی گردید.
    یافته ها
    در کدورت اولیه NTU250، پلی آلومینیوم کلراید به همراه نشاسته ذرت (به ترتیب ppm 5 وppm 7/0) بالاترین درصد حذف کدورت را داشته که کدورت را 48/98% کاهش داده و به میزان NTU 73/3 رسانده است. همچنین کدورت اولیه NTU 500 میزان کاهش کدورت بیشینه مربوط به منعقد کننده شیمیایی پلی آلومینیوم کلراید به همراه بامیه با دز های به ترتیب ppm 5 و ppm 7/0 بوده است که کدورت را 38/98% کاهش داده و به میزان NTU 1/8 رسانده است.
    نتیجه گیری
    از لحاظ اقتصادی جایگزینی پلیمرهای زیستی با پلیمرهای مصنوعی که هزینه های گزافی دارند به صرفه بوده به علاوه حذف کدورت بیشتر از زمانی است که منعقد کننده های شیمیایی به تنهایی استفاده می شوند. علاوه بر این از میزان مصرف منعقد کننده های شیمایی کاسته می شود اما می بایست مطالعات بیشتری در زمینه باقیمانده منعقد کننده های طبیعی و برهمکنش منعقد کننده های طبیعی با شیمیایی صورت پذیرد و اثرات آن بر سلامتی انسان بررسی گردد.
    کلیدواژگان: نشاسته ذرت، بامیه، پک، انعقاد و لخته سازی، حذف کدورت
  • علیرضا رحمانی، جمال مهرعلی پور، امیر شعبانلو، مصطفی جهانبخش، سپیده حسینی، الهام حسینی صفحه 177
  • هادی صادقی، پری باقری اردبیلیان، روح الله رستمی، یوسف پورعشق، مهدی فضل زاده دویل صفحه 197