فهرست مطالب
نشریه هستی و شناخت (نامه مفید)
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1393)
- تاریخ انتشار: 1393/08/10
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحه 3
-
صفحه 5
ممکن است در برداشتی سادهنگرانه به نظر برسد سیر تکوین علوم معاصر از الگویی طبیعی و متعین پیروی میکند. ادموند هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی، این برداشت متداول را متزلزل میسازد. او با روشی خاص مفاهیم بنیادین علم معاصر را تا سرچشمههای اصلی و حوادث تاریخی که به پدید آمدن آنها انجامیده است پی میگیرد. او در این راه با بررسی نمونه تاریخی شکلگیری فیزیک گالیله در زمینه تاریخی پس از رنسانس، جایگاه و معنای علم را در زندگی انسان امروز به شکلی خاص تفسیر میکند. در این مقاله تلاش کردهام با بررسی نگاه پدیدارشناسانه هوسرل و سنجش نقاط قوت و ضعف آن، داوری هوسرل در مورد تاثیر علم بر زندگی انسان امروزی را ارزشگذاری کنم.
کلیدواژگان: هوسرل، وجود، انسان، علم، گالیله، مدرنیته -
صفحه 21
مقالهای که بوریس هسن در 1931 منتشر کرد، توجه مورخین علم را به عوامل اجتماعی و ایدیولوژیک در شکلدهی تاریخ علم جلب کرد. این مقاله نوع جدیدی از تاریخنگاری علم را ایجاد نمود که تاریخنگاری برونگرا نامیده میشود. مدتی بعد یک ریاضیدان مارکسیست دیگر به نام هنریک گروسمان بیخبر از مقاله هسن، دو مقاله با دیدگاهی مشابه و مکمل دیدگاه وی ارایه داد. مقاله هسن درباره عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر در پژوهشهای علمی نیوتن در کتاب اصول بود، درحالی که گروسمان تز مشابهی را درباره مکانیکگرایی دکارتی پیشنهاد میکرد. با اینکه تز هسن به عنوان افکار مارکسیستی عوامانه به کناری گذاشته شده است، میتوان آن دو را با هم تکمیل کرد و روایتی دقیقتر از کیفیت تاثیر عوامل بیرونی بر تاریخ علم ارایه داد. در این مقاله سعی در تهیه چنین ترکیبی دارم.
کلیدواژگان: تاریخ نگاری برون گرایانه علم، نیوتن، مکانیک گرایی، دکارت، تز هسن - گروسمان -
صفحه 45
مسئله (نا)پیوستگی در سیر تحول علم از مباحث مناقشهخیز تاریخنگاری علم است، که در هر دو جبهه طرفدارانی دارد. عدهای از مورخین، به اقتفای ، سعی کردهاند تا مواردی از پیوستگی را در دورههای مختلف سیر تحول علم نشان دهند. در همین راستا در مقاله حاضر سعی شده است تا این بحث در زمینه طبیعیات فلسفه اسلامی، مورد بررسی قرار گیرد و به مواردی از پیوستگی با نظریههای علمی جدید در این دوره از علم اشاره شود. با این حال نشان خواهیم داد که این پیوستگی به معنی این نیست که نظریههای قدیم و جدید حالت حدی یکدیگرند.
کلیدواژگان: طبیعیات، حرکت، پیوستگی در تاریخ نگاری علم، بالقوه، قوه و فعل، بی نهایت -
صفحه 67
کانت در فلسفه نقادی، تلقی متفاوتی از مفهوم جوهر ارایه داده است. به عقیده وی، این مفهوم در تلقیهای مابعدالطبیعی فیلسوفان پیشین، به عنوان مفهوم همواره موضوع، تحلیل و تعریف شده است، حال آنکه این تلقی، هیچگونه معرفت محصلی در باب جوهرهای طبیعی اعیان ارایه نمیدهد. در مقابل، کانت با طرح شاکله مقوله جوهر و لحاظ اصلی ویژه برای آن، مفهومی استعلایی از این مقوله ارایه کرده است. بنابراین تلقی، مفهوم جوهر همواره در نسبت با زمان و به عنوان یکی از مقومهای پیشینی ذهن مورد استفاده قرار میگیرد. ساختن تجربه، اتصال ضروری کیفیات در عین، حفظ هویت عین در طول زمان، یکنواختی طبیعت، حصول تصور کلی و متعین زمان و خدمت به دو اصل علیت و مشارکت، از جمله عملکردهایی است که مفهوم جوهر و اصل ثبات جوهر در رویکرد استعلایی ذهن ایفا میکند. در این نوشتار تلاش شده است این عمکردها تبیین و به منظور نشان دادن تاثیر ابتکارات کانت بر جریانهای فلسفی معاصر، با برخی از دیدگاههای معاصر در فلسفه تحلیلی مقایسه شود.
کلیدواژگان: جوهر، اصل ثبات جوهر، شاکله مقوله، زمان، هویت، تغییر، اصل علیت، اصل مشارکت، استعلایی -
صفحه 85
کانت در نقد قوه حکم نوعی از حکم را به عنوان حکم تاملی معرفی میکند که تا پیش از این اثر سابقهای در آثار او نداشته است. او حکم تاملی را در مقابل حکم تعینی به عنوان حکمی که در آن کلی داده نشده است معرفی میکند. اما اگر حکم اندراج جزیی تحت کلی است، چگونه حکم تاملی بدون حضور کلی ممکن است؟ حکم تاملی چگونه میتواند یک حکم باشد؟ امکان حکم تاملی به گونهای که کانت آن را تبیین میکند و تمام بحث حکم زیباشناختی را بر آن مبتنی میسازد بسیار مورد تردید قرار گرفته است. مسئله اصلی، امکان سازگاری این حکم با مبادی فلسفه نقد عقل محض است. در این مقاله تلاش میکنیم دریابیم اولا، حکم تاملی به چه معناست و تا چه اندازه میتواند معنادار باشد و ثانیا، این مفهوم تا چه اندازه در قالب نقد اول قابل تبیین است. بدین منظور، پس از بررسی مختصری در خصوص معنای حکم نزد کانت، ابتدا به بررسی تامل و تامل استعلایی در نقد اول میپردازیم و نشان میدهیم که تامل استعلایی در نقد اول تنها به عنوان بخشی از یک حکم تعینی قابل درک است و هرگز نمیتواند به عنوان قسمی از حکم در مقابل آن قرار گیرد. سپس به بررسی حکم تاملی چنانچه در نقد سوم تبیین شده است میپردازیم. آنچه از این بررسی حاصل میشود این است که حکم تاملی نه تنها با اصول فلسفه کانتی سازگار نیست بلکه به عنوان یک حکم نیز چندان قابل درک نیست.
کلیدواژگان: قوه حکم، تامل، تامل استعلایی، حکم تاملی، حکم تعینی -
صفحه 103
در فلسفه اخلاق کانت مسئله دروغ به عنوان نمونه فعل غیراخلاقی، مورد نسبتا متمایزی است. کانت زمانی که میخواهد مفهوم امر تنجیزییا امر مطلق را در مبادی مابعد الطبیعه اخلاق برای نخستین بار صورتبندی کند از مثال دروغ بهره میگیرد. به این ترتیب از همان ابتدا راستگویی و پرهیز از دروغ نه تنها به عنوان «موردی» از امر مطلق معرفی میشود، بلکه مطلق بودن حکم اخلاقی راستگویی از نظر کانت موردی چنان مطمین است که میتوان صورتبندی امر مطلق را بر پایه مثالی درباره راستگویی توضیح داد. به این ترتیب بحث دروغ در فلسفه اخلاق کانت بحثی است که صرفا به یک نمونه از فعل اخلاق / غیراخلاقی خلاصه نمیشود بلکه دامنه تاثیر بیشتری دارد. بحث کانت درباره نادرست بودن مطلق دروغگویی به قضاوت درباره کلیت فلسفه اخلاق او نیز انجامیده است. در این میان مقاله کوتاه کانت با عنوان) درباره حق ادعایی دروغگویی از سر انسان دوستی) (Kant, 1949). نقش مهمی در تفسیر دیدگاه او درباره دروغ و به واسطه آن دیدگاه او درباره اخلاق داشته است. مقاله مذکور را کانت در پاسخ به ایرادی نوشته که بنژامن کنستان (1767-1830) در نوشته خود با عنوان واکنشهای سیاسی (کنستان، 1389) به او وارد کرده است. پاسخ کانت چنانکه خواهیم دید بسیار بحثبرانگیز و از دیدگاه فلسفه اخلاق مشکلساز مینماید و به همین دلیل تفسیرهای مختلفی درباره آن ارایه شده است. نوشته حاضر شرحی از منازعه قلمی میان کانت و کنستان درباره مسئله دروغ است. با توجه به تقدم نوشته کنستان، ابتدا به شرح استدلالهای او در نقد کانت میپردازم. سپس به پاسخ کانت به کنستان. پس از آن دستهبندیای از تفاسیر مختلفی را به دست خواهم داد که درباره پاسخ کانت در ادبیات فلسفی معاصر مطرح شده است. سپس در انتها نظر خود را در مورد بحث خواهم گفت.
کلیدواژگان: کانت، کنستان، دروغ -
صفحه 123
بدون شک یکی از چالشهای نظری مهم در تاریخ اندیشهها، نسبت میان فلسفه و دین است. لحاظ قرار دادن این مهم در تحول اولیه مسیحیت و تاثیر میراث عقلی دوره کلاسیک است و در این میان همسنخی و یا یکسانی محورها و ارکان آموزهها و اصول دین مسیحیت با فلسفه رواقی از اهمیت ویژه برخوردار است. استدلال بر این است که اندیشه سیاسی - الهیاتی مسیحی اصولی چون نظریه نظام الهی کاینات، لوگوس و... را از آراء فلسفه یونانی و رومی اخذ کرد. مفروض اصلی مقاله حاضر آن است که «فلسفه رواقی به عنوان میانجی، بسیاری از آموزههای اصلی تکاملیافته در فلسفه سیاسی یونان را به فلسفه سیاسی مسیحیت منتقل کرده است». این پژوهش، با تکیه بر تحلیل محتوایی (نظریه مضمونگرایی)، تلاش دارد با تکیه بر مضامین اندیشه دو متفکر مسیحی یعنی آگوستین و آکوییناس، همسنخی همراه با بسط و تفسیر و تعبیر جدید ارکان آموزههای رواقی را در فلسفه سیاسی مسیحیت نشان دهد.
کلیدواژگان: رواقیون، لوگوس، نظام الهی کائنات، حقوق طبیعی، مسیحیت، فلسفه سیاسی -
صفحه 139
اثبات واجب الوجود و امکان و چگونگی شناخت او، از اهم مسایل فلسفه است. در میان براهین متعددی که برای اثبات واجب از سوی اندیشمندان، مانند، برهان امکان و وجوب، برهان حرکت، برهان حدوث و برهان نظم و... ارایه شده، برهان صدیقین از براهین پرسابقه و مشهور به شمار میرود. در تاریخ فلسفه اسلامی، اولین کسی که این برهان را ارایه داد، شیخ الرییس ابن سینا بود و پس از او فلاسفه بسیاری به آن پرداختند و هر یک تلاش کردند تا تقریر دیگری از برهان صدیقین ارایه دهند. در این نوشتار مباحثی تحت عنوان تعریف و اقسام برهان، برهان در فلسفه وحکمت الهی، ملاک برهان صدیقین و در نهایت برخی امتیازات برهان صدیقین ذکر شد.
کلیدواژگان: برهان صدیقین، ابن سینا، اثبات واجب، اقسام برهان، برهان إن و لم، حد وسط، ملاک برهان، امتیازات
-
Page 5
An established view may naively regard growth of natural sciences bonded in a predetermined order. In Crisis of European Science, Edmund Husserl suggests a totally different view. Applying a method based on his phenomenology, he tracks back the basicconcepts of modern science to their historical origin. Through examining the case of generation of Galilean physics against the background of renaissance period, he offers his unique interpretation of status and meaning of science in modern man’s life. In this paper, I will shed some lights on Husserl’s phenomenological method. I will estimate critically Husserl’s judgment about the role of science in the life of contemporary Human.
Keywords: Husserl, Galileo, Human being, Science, Modernity -
Page 21
Boris Hessen (1893-1936) presented his paper on the role of social and ideological parameters in history of science in which he asserted that Isaac Newton's most famous work was created to cater to the goals and desires of 17th century industry and economy. Hessen asserted that Newton's work was inspired by his economic status and context, that the Principia was little more than the solution of technical problems ofthe bourgeoisie. Just in a short while after him another Marxist mathematician who is called Grossmann published two papers on a similar and complement thesis about Cartesian mechanism. Though Hessen’s work is now easily dismissed as "vulgar Marxism", the composition of these two theses can present a better story of how the external parameters influences over history of science.
Keywords: External Historiography of Science, Newton, Mechanism, Descartes, Hessen, Grossmann Thesis -
Page 45
(Dis)continuity of scientific development, as a controversial debate in historiography of science, has adherents in both Western and Islamic camps. There are historians, following Duhem, attempting to show continuity in the course of scientific development. In this line of thought, we are to examine this debate in the Islamic natural philosophy context by discussing some of their explanations that are compatible with modern scientific theories. However, we shall emphasize that such continuity should not be interpreted is such a way that Islamic theories turn out to be the limiting case of modern theories.
Keywords: Natural Philosophy, Motion, Continuity in Historiography of Science, Potential, Infinity -
Page 67
Kant presents a novel interpretation of the concept of substance. Contrary to the traditional conception of substance in terms of being the object of thought and predication, he advances a functional interpretation of it in terms of construction of experience, necessary connection of qualities in the objects, and enduring identity of things. In this paper, I want justify these functions and compare them with new theories in Analytic Philosophy.
Keywords: Substance, Principle of Permanent of Substance, Schema of Concept, Time, Change, Principle Pf Causality, Principle of Partnership, Transcendental -
Page 85
In the [Critique of the Power of Judgment], Kant introduces a new division of judgments. After dividing judgment into determinative and reflective judgments, he says that in the first we have a concept to subsume the particular under it while in the second we do not have such a concept. This definition of reflective judgment is not obvious. Most of the interpreters think that we cannot understand such a judgment,especially in accordance with Kantian principles in the first Critique. In this article we try to understand what constitutes a reflective judgment and what it would mean in the light of Critique of Pure Reason. First, we look at the definition of judgment, reflection and transcendental reflection in the first Critique. Transcendental reflection, as we will see, is only a necessary part of what we can call it now "determinative judgment". Then in the third Critique we find that not only the reflective judgment is not consistent with first Critique`s principles but also its meaning is not fully intelligible. However, it has an important and functional role to play in the third Critique.
Keywords: Faculty of Judgment, Reflection, Transcendental Reflection, Reflective Judgment, Determinative Judgment -
Page 103
Kant's short article “On a Supposed Right to Lie from Altruistic Motives” (1798) was published in response to Benjamin Constant's criticism of his rigor ban of lying. Both Constant's essay, in which he had claimed a “Right to Truth”, and Kant's response has been subject of debate and controversy in philosophical literature about lying and Kantian ethics. In this paper I will first try to give an exposition of what Constant says and how Kant responds to him. Then I will focus on the contemporary literature about Kant/Constant debate and I will try to categorize kinds of approaches to this debate. At last, I will try to formulate my own approach to the debate and the way we can reframe the controversy, which has been emerged out of this debate about Kantian ethics.
Keywords: Kant, Constant, Lying -
Page 123
There is no doubt that the relation between philosophy and religion has been one of the most important theoretical challenges in the history of thought. The main argument of this article is to demonstrate that important principles of the political theology of Christianity, like divine system of the universe, logos, etc., that are rooted in the Greek and Roman views. So, stoic philosophy has been transferred many progressive principles of the Greek political philosophy to the political thought of Christianity. This article has been written based on the theoretical subject matter of Augustine and Aquinas thoughts.
Keywords: Stoicism, Logos, Divine System of the Universe, Natural Low, Christianity. Political Philosophy -
Page 139
The proof for the existence of God and the possibility of the knowledge of his attributes is a major problem of philosophy. Among the various proofs, the proof of the righteous is a prominent and enduring proof in Islamic philosophy. In the following we present Avicenna's formulation and the later development of it.
Keywords: The Proof of the Righteous, Avicenna, the Necessary Being Affirmation, Paths of Proof, Priori Argument, Criteria, Ratting