فهرست مطالب

نشریه مطالعات شهریار پژوهی
پیاپی 12 (بهار 1396)

  • بهای روی جلد: 200,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1396/03/20
  • تعداد عناوین: 29
|
  • محسن راثی صفحه 1
    درباره سبک (Style) تعاریف گوناگونی کرده اند از آن جمله گفته اند سبک حاصل نگاه خاص هنرمند به جهان درون و بیرون است که لزوما در شیوه خاصی از بیان تجلی می کند.
    هر شاعر و گوینده ای شیوه خاص در بیان مطالب ذهنی خویش دارد که باحفظ وحدت و زمینه مشترک منوط به عوامل موثر لفظی (زبانی) و تفکر آن را در اثر خود بکار می گیرد. به عبارت دیگر سبک محصول گزینش خاص از واژه ها و تعابیر و عبارات و طرز بیان مافی الضمیر. این مقاله ویژگی های سبکی و شعری شهریار را مورد بررسی قرار میدهد.
    کلیدواژگان: سبک و برخی مختصات شعر شهریار
  • حمید بهرامی، هره بهروزی صفحه 29
    استاد سیدمحمد حسین بهجت تبریزی، «پدر نوین شعر روستایی» متخلص به «شهریار» در سال 1285 شمسی در تبریز به دنیا آمد و سال ها در کنار شغل های دولتی به شعر و شاعری پرداخت تا اینکه در سال 1367 دارفانی را وداع گفت.
    او در انواع شعر از جمله قصیده، غزل، مثنوی، قطعه، رباعی، مفردات، شعر آزاد و... طبع آزمایی کرده است؛ علاوه بر آن، او منظومه بلند و مشهوری به نام «حیدبابایه سلام» را به ترکی سروده است که شعر او به ویژه در غزلیاتش، در پاره ای از موارد با اشعار شاعران بزرگی همچون سعدی و حافظ برابری می کند.
    درون مایه ی اشعار او در این آثار مضامین اجتماعی، مذهبی، ملی، عشقی و عرفانی و.. را در برمی گیرد که در این گفتار به مضمون اجتماعی اشعار او به ویژه در قصاید و منظومه ی ترکی حیدربابای او پرداخته می شود. در واقع شاعر در اشعار خود، تصویر جامعه عصر خود را منعکس کرده است. او در این اشعار مسائل جامعه ی خود را از جمله؛ وضع مردم، وطن و میهن، جنگ و شهادت طلبی، انقلاب و ایثار و انتقاد از سران کشور و نیز طبیعت و مردم روستا و جز آن را نمایش می دهد که با توجه به آن از وضع اجتماعی شاعر آگاه می شویم.
    کلیدواژگان: شهریار، پدر نوین شعر روستایی، جامعه، مضامین اجتماعی
  • خدابخش اسداللهی، محقق اردبیلی، الهام زینالی صفحه 53
    در این پژوهش از بین پنجاه مجموعه داستان مربوط به دفاع مقدس در دوره ی زمانی 1378-1389 برای گروه های سنی الف، ب، ج، دو ه، یازده مجموعه داستان کودک و نوجوان را بررسی کردیم. نتایج این بررسی نشان داد که پژوهشگران و نویسندگان عمدتا سعی داشته اند مفاهیم و مضامینی از قبیل شهادت و شهادت طلبی، ایثار، جانبازی، وطن پرستی، همت برای وحدت و یکپارچگی، ایستادگی در برابر ظلم و ستم بیگانگان، احترام به رهبر و تسلیم در برابر رهنمودهای او، قساوت و سنگ دلی های دشمنان و شجاعت و دلآوری را به عنوان محوری ترین موضوعات خود قرار دهند. گزاره های ادبیات پایداری که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت، در داستان های مورد بررسی گاه بصورت پررنگ و گاه کمرنگ، مشاهده می شود. از اشتراکات موجود در این داستان ها، می توان به زبان و بیان ساده، تصویرسازی کودکانه، استفاده از زبان نقاشی، قصه پردازی، بیان گزاره ها با بکارگیری شخصیت های نمادین اعم از شخصیت های حیوانی مانند گرگ و بزغاله و همچنین با نمادپردازی از طریق ابزار و ملزومات جبهه همچون چفیه، پلاک و خاکریز اشاره کرد. در این میان، یکی از رایج ترین روش های القای مفاهیم در داستان های مورد بررسی، ایجاد حس همذات پنداری مخاطب کودک با شخصیت های نمادین و حیوانی است و روش دیگر، ارائه ی مفاهیم ادبیات پایداری با ایجاد سوال در ذهن کودک و تحریک حس کنجکاوی او و سپس ارضای این حس از طریق پاسخ دادن به سوالات پیش آمده است که خود باعث ماندگاری مفاهیم ارزشمند پایداری در ذهن او می شود.
    کلیدواژگان: ادبیات پایداری، ادبیات کودک، دفاع مقدس، شهادت، نمادپردازی
  • وحید رضایی حمزه کندی، مهدی عبدی صفحه 71
    حضرت علی (ع) سرمنشا فضایل، کرامات و بزرگواری های بسیار، و دارای صفات پسندیده برجسته ای چون: تقوا، زهد، اخلاص، شجاعت، سیاست، کیاست، درایت، زعامت، فضیلت و... است، که در گستره ادب و فرهنگ، هر کس با وی و جنبه های شخصیتی اش آشنا شده، زبان به ثنای او گشوده است. او در شعر و نثر با القاب و کنیه های فراوانی همچون: شیر حق، ابو تراب، شه ملک لافتی، حیدر کرار، دروازه شهر علم و... یاد می شود، که نشان دهنده ارزش و مقام والای وی است.
    فضولی بغدادی (890 – 963 ه. ق)، ملا مهرعلی خویی(1182 – 1262 ه. ق) و شهریار(1285 – 1367 ه. ش) از جمله شاعران نامدار ایران زمین هستند، که در دوره های متفاوت از یکدیگر به وصف و شرح شخصیت حضرت علی (ع) از زوایای گوناگون پرداخته اند.
    نویسندگان در مقاله حاضر، ضمن مطالعات کتابخانه ای و تاکید بر روش توصیفی- تحلیلی، با سیری در اشعار فارسی شهریار و اشعار عربی فضولی بغدادی و ملا مهرعلی خویی، زوایا و وجوه مشترک دیدگاه این سه شاعر را در ستایش شخصیت حضرت علی (ع) نمایانده اند.
    کلیدواژگان: حضرت علی (ع)، شهریار، فضولی بغدادی، مهرعلی خویی، شعر فارسی، شعر عربی
  • نادر لطفی صمیمی، خدابخش اسدالهی صفحه 87
    از آنجایی که ثقلین هر دو به نوبه خود مزین به زیور بلاغت و ظرافت هنرهای بدیعی هستند، بنا بر این بیشتر شاعران شیرین سخن پارسی گوی در متبرک کردن و آراستن شعر خود به حلیت بلاغت و آرایه های بدیعی، به استفاده از صنعت تلمیح با خمیرمایه قرآنی و حدیثی روی آورده اند. پیشینه استفاده از تلمیحات قرآنی و حدیثی در شعر فارسی به قرن سوم هجری باز می گردد؛ برای نخستین بار شاعرانی چون رودکی و شهید بلخی، اشعار خود را به زیور قرآن و حدیث آراستند و در عصر حاضر نیز بی شک شهریار شعر فارسی را به جرات می توان پیشرو شاعران معاصر در این زمینه دانست چرا که او هم با معارف و حکم قرآن و حدیث آشنایی مکفی داشته و هم در بسیاری زمینه ها به ویژه در زمینه بهره گیری از قرآن و حدیث در شعر، پیرو و مقلد حضرت حافظ بوده است. در این مقاله سعی شده است تا تلمیحات قرآنی و حدیثی دیوان فارسی شهریار، با استفاده از تفاسیر و کتب روایی مختلف بررسی گردد.
    کلیدواژگان: شهریار، قرآن، حدیث، تلمیح، شعر
  • شکرالله پورالخاص، سید مهدی صادقی صفحه 113
    استاد شهریار، شاعر پرآوازه و شهریار ملک شعر و ادب فارسی در دوران معاصر، که با پشت سر گذاشتن عمری پر نشیب و فراز، به عنوان شاعری متعهد و عارفی دردآشنا، با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، علیرغم برخی بدخواهان که می خواستند او را از مسیر انقلاب اسلامی جدا کنند، کاروان انقلاب اسلامی را همراهی کرد و هنر خود را در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد. با شروع جنگ تحمیلی نیز شاعر به تکلیف خود که جهاد زبانی و قلمی بود عمل کرد و با الهام از آموزه های ناب قرآنی و تعالیم اسلامی به تبیین مسائل جهاد، شهادت، اطاعت از ولی امر زمان و... پرداخت و در توصیف رزمندگان اسلام وتشویق و تهییج آنان شعرهای ناب سرود.
    کلیدواژگان: استاد شهریار، دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، جهاد، شهادت
  • خدابخش اسداللهی، نسرین سلامتی، الهه شاه حسینی صفحه 131
    شهریار شاعری رمانتیک است؛ از این رو، به طور اساسی به مولفه های اصلی مکتب رمانتیسیسم پایبند است. شهریار تحت تاثیر اوضاع نابسامان اجتماعی روزگارش، به ویژه اوضاع به هم ریخته شهر تهران، که در آنجا زندگی شهرنشینی را تجربه می کرد، سرخورده شد و در عالم شعر و شاعری به دامن روستا و طبیعت دست نخورده آن بازگشت. خاطرات بسیار طلایی کودکی، شاعر را در ستایش روستا و زیبایی ها و پاکی های آن یاری کرد تا اشعار نابی در وصف ابعاد مختلف روستایش بسراید و نام خود و روستای خود و نیز مردم پاک و ساده آن را با قدرت خلاق شاعری و با احساسات لطیف ماندگار سازد. در این تحقیق، پس از مقدمات، به وصفهای زیبا و جذاب شهریار از طبیعت روستای بکر خشگناب پرداخته می شود.
    کلیدواژگان: شهریار، روستاستایی، رمانتیسیسم، نوستالژی
  • جعفر سرخی صفحه 143
    در این مقاله سعی شده است ابتدا ریشه ی عشق مورد بررسی قرار گیرد و سپس با توجه به معنای آن بررسی شده است که شاعران تا چه مقدار از این واژه استفاده کرده اند و دلیل این که مثلا فردوسی در شصت و پنج هزار بیت شاهنامه فقط پنج بار و مولانا فقط در دیوان شمس بیش از سه هزار بار از این واژه عشق استفاده کرده است چیست ؟ در این بررسی وابستگی حافظ و شهریار به واژه ی عشق نیز مورد بررسی قرار گرفته است واین که چرا عشق در دیوان حافظ و شهریار قابل مقایسه با سنایی و غزالی و مولانا و سعدی و...نیست. آیا شعر شهریار چون سعدی و سنایی یک بعدی است و یا چون حافظ ابعاد متعددی دارد.
    در این مقاله سعی شده است ضمن بیان انواع عشق، نشان دهد شهریار در کدام قسمت از این دسته بندی قرار دارد و تحول روحی شهریار در طی مراحل مختلف عشقی چگونه است.
    از مسایل مهم دیگر در این مقاله توجه به جنسیت عاشق و معشوق است در اشعار شاعرانی چون حافظ و سعدی و... مقایسه ی آن با شعر شهریار است.
    زینت بخش قسمت پایانی مقاله قطعه غزلی است تحت عنوان (شهریارا) از خود نگارنده.
    کلیدواژگان: شهریار، عشق، حافظ
  • طاهره پورآسیاب دیزج صفحه 157
    مقاله ی حاضر به بررسی جایگاه و تاثیر فرهنگ فولکلور مردم آذربایجان در اشعار ترکی شهریاربه ویژه درحیدربابایه سلام می پردازد و نگاه شهریار را به فرهنگ فولکلور بررسی می نماید و در نهایت به این نتیجه دست یافته که شهریار در اشعار ترکی خود از فرهنگ فولکلور مردم آذربایجان به بهترین شکل ممکن استفاده نموده است و توانسته در این راه با استفاده از آن ها مضمون سازی کند.
    کلیدواژگان: فرهنگ فولکلور، شهریار، مردم آذربایجان
  • حمیدرضا قانونی، پروین غلامحسینی صفحه 169
    رمانتیسم یا رمانتیسیزم در آغاز امر نوعی شورش ادبی علیه قوانین عقل‏گرایانه‏ ی مکتب کلاسیسیسم که مکتب جا افتاده‏ی رنسانس و دوره‏ی خردگرایی در اروپا بود، به حساب می‏آمد. متفکرین و هنرمندان این گرایش، تاکید فرهنگی بر خرد را محدودکننده و سرکوبگر روح آدمی می دانستند و بر مولفه هایی چون هنر، شور، هیجان، تخیل، مضامین معنوی، مناسک و نمادها تاکید می کردند. اما رفته رفته این شورش از عرصه‏ی اجتماع و سیاست به حوزه‏ی ادبیات و هنر نیز کشیده شد و یک مکتب همه جایی و همه گیر شد که تاثیر شگفت آن بر ادبیات فارسی انکار نشدنی است. در ایران عصر مشروطه، در پی تحولات و تغییر ساختار سیاسی و تا حدی اجتماعی ایران، ادبیات از این رخداد متاثر شد. شاعران این دوره با رهایی از مکتب کلاسیسم، به نوگرایی تمایل پیدا کردند و نفرت و انزجار از عقل گرایی را در کلمه کلمه ی شعر خود نشان دادند. شاعر عصر مشروطه با رویکردی منتقدانه نسبت به واقعیت های موجود در برجسته سازی مشکلات می کوشد و برآنست تا ناهمگونی های جامعه را به چالش بکشاند. این پژوهش، به شیوه تحلیلی، به بررسی تاثیر مکتب رمانتیسم بر شعر سه تن از شاعران مشروطه (شهریار، بهار و میرزاده عشقی) می پردازد و اینچنین برمی آید که اغلب شاعران مشروطه شاعرانی رمانتیک جامعه گرا به شمار می روند که تلاش می کنند با زبانی نمادین و رمانتیک برای از بین بردن نابرابری ها و نابسامانی های جامعه راهکارهایی ارائه دهند.
    کلیدواژگان: رمانتیسم اجتماعی، انقلاب مشروطه، اشعار شهریار، بهار، میرزاده عشقی
  • خدابخش اسداللهی، الهه شاه حسینی صفحه 197
    موضوع مقاله حاضر بررسی معانی فعل زدن در دیوان حافظ است که در فهم درست ابیات و اندیشه حافظ نقش به سزایی دارد. برای این منظور، در بخش مبانی نظری پاره هایی از مطالب مربوط به معنی شناسی شناختی و دستور زبان فارسی ذکر شده است. در بخش بحث و بررسی، مطالب به سه قسمت تقسیم شده است. در بخش اول به معانی فیزیکی و اولیه پنج فعل مورد تحقیق پرداخته شده است. در بخش دوم معانی مختلف و متنوع افعال که از راه انتقال معنایی به دست می آید، آمده است. در بخش سوم نیز اندیشه ها و جهان بینی حافظ با استفاده از افعال و ابیات مربوط به بحث گذاشته شده است. بررسی ها همراه با ابیات دیوان حافظ و استفاده از شروح معتبر دیوان خواجه است. نتیجه آن که: حافظ با استفاده از امکانات زبان فارسی، خلاقیت و ابتکارات شاعرانه توانسته است از فعل های ساده و محدود از طریق ترکیب واژگان مناسب و مختلف در بافت جمله و همچنین از راه انتقال معنایی، معانی مناسبی را برای ادای مقاصد و مطالب والای خود اراده کند.
    کلیدواژگان: معنی شناسی، دستور زبان، انتقال معنایی، فعل زدن، حافظ
  • زهرا صالحی مقدم صفحه 225
    در این تحقیق، سعی کردیم تا نشان دهیم که علیرغم تمام شباهت هایی که بین شهریار و ابتهاج وجود دارد؛ شهریار و ابتهاج در سرودن اشعارشان تفاوت هایی با هم دارند که غیر قابل انکار است. در این مقاله نگارنده با بررسی اشعار شهریار و ابتهاج سعی کرده است تا با پیداکردن افتراقات بین این دو شاعر، نقاط افتراق شعری آنها را بیابد. با اینکه شهریار و ابتهاج نقاط فکری و شعری زیادی دارند، با این وجود از افتراقات شعری آنها نمی توان چشم پوشی نمود. در این تحقیق سعی کردیم تا تفاوت نگاه به معشوق را از دید دو شاعر بیان کنیم؛ بعد از آن به بررسی موسیقی در اشعار آنها پرداخته ایم. در بخش بعدی استفاده بی نظیر ابتهاج از سمبل های اجتماعی را در مقابل استفاده بسیار کم شهریار از سمبل ها بررسی کرده ایم. و در پایان به بیان این موضوع می پردازیم که شهریار بسیار وطن دوست بوده و در اشعار خود از مکانها و آثار تاریخی زیاد نام برده است و نسبت به ابتهاج توجه بیشتری نسبت به این موضوعات داشته ست.
    کلیدواژگان: شهریار، ابتهاج، غزلیات، معشوق، موسیقی
  • هادی جوادی امام زاده، محمد بهنام فر، علی اکبر سام خانیانی صفحه 245
    در مبانی جامعه شناسی، هر فرد در جامعه دارای پایگاه اجتماعی خاصی است و در قبال این پایگاه، نقش خاصی نیز بر عهده ی وی می باشد. با بررسی برهه هایی از زندگی ادبی- اجتماعی شهریار، آشکار می گردد که پایگاه و نقش اجتماعی این ادیب، دچار فراز و فرودهایی بوده است؛ به گونه ای که گاهی زمینه جهت حضور موثر وی در جامعه (برون گرایی) مهیا شده و توازنی میان پایگاه و نقش اجتماعی وی حاصل می شود؛ اما در برهه ای هرچند کوتاه، عزلت گزینی از جانب شهریار و بی اعتنایی نسبت به نقش اجتماعی مورد انتظار (درون گرایی)، سبب کم رنگ شدن پایگاه اجتماعی وی می شود. در این میان، نقش ارگانهای اجتماعی و نهادهای ادبی در شکل گیری دو حالت درون گرایی و برون گرایی این هنرمند نیز بی تاثیر نبوده است.
    کلیدواژگان: شهریار، پایگاه اجتماعی، نقش اجتماعی، برون گرایی، درون گرایی
  • اسماعیل تاج بخش، نرگس شیخ الاسلامی صفحه 261
    موضوع تاثیر پذیری از ادبیات گذشته امر مسلم و قطعی در هر دوره است و اختصاص به دوره خاص یا مشخص و معینی ندارد.هر شاعری،هم از جهت انتخاب لفظ و واژه و هم از نظر کیفیت کاربرد آنها در ترکیبات و تشبی هات و استعارات و غیره، نظر بر آثار گذشتگان دارد.شهریار نیز متاثر از سبک غزلسرایان معروف پیش از خود به خصوص سعدی و حافظ بوده است.اما هیچ گاه در این حد توقف نکرده است، بلکه چنانکه در شواهد خواهیم آورد از جهت هایی ویژه مانند لفظ و مضمون و دیگر مختصات شعری، مخصوصا قافیه و ردیف ابتکاراتی دارد که غزلهای او را بی همتاو ممتاز و مشخص می سازد. شخصیت حافظ به طور کلی بر روح و ذهن و ضمیر شهریار حکمفرماست.او حافظ را شاعری عارف می داند و اشعار او را هم از جهت لفظ و هم از نظر معنا در بالاترین درجه کمال می شمارد.غزلیاتی که شهریار به تضمین با استقبال و نظیره گویی از حافظ سروده است بسیار زیاد است که نشان دهنده ی تاثیر عمیق سبک و شیوه ی بیان حافظ بر شهریار است.تعلق خاطر او نسبت به حافظ نه تنها در اشعارش بلکه در شخصیت، جهان بینی،طرز زندگی،علم و عرفانش قابل مشاهده است.در این نوشته با بررسی یک غزل از دو شاعر بزرگ این تاثیرات به صورت ملموسی از حیث زبانی، لغوی، نحوی، ادبی و فکری بررسی و تبیین شده است.
    کلیدواژگان: تقلید، اقتباس، غزل، حافظ، شهریار
  • رحیم طاهر صفحه 283
    نظیره‏گویی یا استقبال از اشعار، یکی از شیوه های رایج در آفرینش بسیاری از سروده های زبان فارسی بوده است، پیشینه‏ی پیدایش این نوع شعر به قرن چهارم می‏رسد و اوج آن را در قرن‏های هشتم و نهم می‏توان دید. از میان شاعرانی که غزل‏هایی به اقتفای سروده های آنان پدید آمده، دو چهره‏ی شاخص ادبی یعنی سعدی و حافظ تشخص و برجستگی بیشتری دارند. شهریار ملک شعر پارسی از شاعران خوش ذوق و از سرآمدان عرصه‏ی استقبال از این دو شاعر بزرگ، به ویژه خواجه‏ی شیراز است. وی در گزینش غزل برای جوابگویی بدان، به دنبال شعر کامل است، او «شعر کامل» را شعری می‏داند که «تمام اجزای آن در حد اعلا» باشد، شهریار این پختگی و کمال شعری را در غزلیات «حافظ» می‏یابد. بر پایه همین نگرش، توجه خاصی به این شاعر بلند آوازه دارد به گونه ای که قریب به یک سوم از غزلیات حافظ را استقبال نموده و با هنرنمایی تمام از عهده‏ی این کار بر آمده است. نظیره گویی شهریار از غزل‏های حافظ در چارچوب شکل و قالب، تاثیرپذیری بیشتری نسبت به حوزه‏ی محتوا و درون‏مایه دارد. نگارنده در این جستار بر آن است تا مواردی از غزل‏های تقلیدی شهریار را با غزل‏های حافظ تطبیق دهد و میزان توفیق و خلاقیت ادبی وی را در دو ساحت جداگانه‏ی شکل و فرم و همچنین معنی و محتوا بررسی نماید.
    کلیدواژگان: شهریار، حافظ، نظیره گویی، شکل و فرم، معنی و محتوا
  • محمدرضا ساکی صفحه 293
    کلمه ردیف عربی و از ماده «ردف» است؛ ردف به معنی از او پیروی کرد و پشت سر او سوار شد، آمده و خاص شعر فارسی است.
    ردیف ازجنبه های گوناگون به شعر فارسی زیبایی می بخشد از جمله از نظر موسیقیایی، بلاغت و غیره. در این جستار تلاش می کنیم تا انواع ردیف و ویژگی های هنری آن را در غزلیات استاد محمدحسین شهریار بررسی و تحلیل نماییم.
    کلیدواژگان: شهریار، ردیف، موسیقی شعر
  • محمد پورحمدالله صفحه 307
    از اشعار غربی شهریار به شعر رمانتیک آن علاقه مند بوده و اشعار زیبایی به سبک و شیوه رمانتیک های غرب برای ما به یادگار گذاشته است که از آن جمله می توان به دو مرغ بهشتی، هذیان دل، افسانه شب و حیدر بابا اشاره کرد. آشنایی شهریار با شعر رمانتیک غرب و تاثیرپذیری او از آن به احتمال از چند راه بوده است: از راه زبان فرانسه، ترجمه های ترکی اشعار غربی، ترجمه های فارسی اشعار غربی. شهریار در مصاحبه اش با رادیو تبریز به سال 1342 گفته است: «سومین شعرم را در بالای کوه عینعلی گفتم... آن سال هم سالی بود که من معلم سرخانه داشتم و فرانسه می خواندم. مخصوصا آن روزها اشعار شاتوبریان را می خواندم. این بود که آن شب ذوقم کشید و برای اولین بار یک شعر وصفی ساختم.» به نظر ما بیشترین تاثیرپذیری شهریار از شعر رمانتیک غرب از راه ترجمه های فارسی بوده و هدف مقاله حاضر نشان دادن برخی از این تاثیرپذیری هاست.
  • مهدی دشتی صفحه 325
    هدف از این نوشتار معرفی نکاتی است که نگارنده در طی سالیان متمادی هم نشینی با حافظ، توجه بدان ها را در فهم بهتر حافظ دخیل و بلکه ضروری می داند.
    این نکات برگرفته از سخن حافظ است بر مبنای گزارش قزوینی- غنی و نیز خانلری، با پرهیز از تاویلات شخصی و پیرایه های ناهمگون با متن و در واقع مطابق با اصول هرمونوتیک.
    البته لازم به یادآوریست که علاوه بر قراین متنی هر جا که بایسته آمد از قراین فرامتنی موید نیز بهره گرفته شده تا نکات اجمالی، صورت تفصیلی یابد و مصداق خارجی سخن خواجه آشکارتر گردد.
    امید که این چارده نکته بتواند مفید افتد و راهگشا باشد.
    کلیدواژگان: حافظ، لسان الغیب، تاسی به قرآن، محکم و متشابه، پیرمغان، جبر و اختیار
  • علی رفیعی جیردهی صفحه 349
  • حمیدرضا قانونی صفحه 371
    «مرثیه» گونه ای شعر است که در سوگ خویشاوندان، یاران، پادشاهان، وزیران، بزرگان قوم، عالمان دین و شرح ائمه ی معصومین علیهم السلام سروده شده باشد. در مرثیه، به بیان و یاد مناقب، فضایل و مکارم شخص درگذشته می پردازد، شان و مقام او را گرامی می دارد و از دست رفتنش را ضایعه ای عظیم جلوه می دهد. مرثیه های شاعران معاصر سرشار از احساس همدردی و گویای همدلی طبقات گوناگون اجتماعی از خواص و عوام در بروز حوادث ناگوار روزگار نظیر بیماری، زندان، وفات بزرگان دین و مرگ عزیزان و خویشان می باشد. کوشش شاعران، ارائه مضامین و تصاویر شعری، ذکر اعتقادات مذهبی، آیین و آداب اجتماعی و باورهای عامیانه در هنگام سوگواری به منظور بیان احساسات و عواطف ظاهری و باطنی خود و مردم روزگار می باشد. در این مقاله به بررسی عنصر «حسرت و اندوهیاد» و جنبه های مختلف آن در اشعار یکی از شاعران پایداری (شهریار) پرداخته می شود و همراه با ذکر شاهد، تحلیلی از آن صورت می گیرد.
    کلیدواژگان: مرثیه، حسرت، شاعران پایداری، شهریار
  • علی اصغر باباصفری، نوشین طالب زاده صفحه 391
    ادبیات غنایی به عنوان گسترده‏ترین نوع آثار ادبی، گونه های متنوعی را در خود جای می‏دهد که می‏توان از «شکوائیه» به عنوان گونه‏ای از آن یاد کرد، که در وجود هر انسانی به صورت غریزی وجود دارد و در برابر نارضایتی ‏های زندگی از آن به عنوان ابزار اعتراض استفاده می‏ شود. شاعران حساس ایرانی هم که با دید ظریف خویش به مسائل جامعه و حقایق پیرامون خود می‏نگرند، از این گونه ادبی بسیار استفاده کرده‏اند. در تمام ادوار شعر فارسی، شکوائیه وجود دارد اما پس از انقلاب مشروطه و در شعر معاصر، نحوه شکوه‏گویی نیز تغییرمی‏کند و زبان آن با توجه به شعر امروز ساده‏تر می‏شود. به لحاظ حساسیت زمانی و موضوعی بررسی وپرداختن به مقوله شکوائیه در آثار «استاد شهریار» ضروری به نظر می‏رسد زیرا بسامد شعر شکوایی و تنوع موضوعی آن توسط شهریار،این گونه ادبی را قابل توجه ساخته است. این موضوع در شعر شهریار ذیل پنج عنوان: شکوائیه های شخصی، اجتماعی، فلسفی، سیاسی و عرفانی بررسی و برای هریک نمونه هایی از سروده های وی آورده شده است. با بررسی اشعار شکوائی شهریار این نتیجه به دست می آید که بیشترین میزان شکوائیه ها مربوط به شکوائیه های شخصی و کمترین میزان نیز از آن شکوائیه های عرفانی است. شکوائیه های فلسفی، اجتماعی و سیاسی به ترتیب در رده های دوم تا چهارم قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: شعر، ادبیات غنایی، شکوائیه، شهریار
  • سکندر عباس زیدی صفحه 409
    گفته شد که شاعر زبان اردو مانند شاعر معاصر فارسی دردهای اجتماعی همنوعان خود را درد خویش به شمار می آرد و با روحی لطیف و احساسی رقیق و تحلیلی قوی درماندگی محنتکشان را درک می کند و از زیبایی و لطافت، درک لذت می نماید و از ناملایمات متاثر می شود و دردهای دل خویش و احساسات و عواطف پنهانی خود را در زبانی دلفریب به یکدیگر انتقال می دهند. بدین نتیجه می رسند که میان دل شاعر زبان اردو و شاعر زبان فارسی فاصله ای معنوی در میان نیست. به قول اقبال لاهوری:ملت از یکرنگی دلهاستی روشن از یک جلوه این سیناستی
    اهل حق را حجت و دعوی یکیست خیمه های ما جدا دلها یکی است
    ادبیات تطبیقی موضوعی است که افزون برسایر مشترکات فکری ملت ایران و پاکستان با سرزمین های دیگر جهان در ارتباط است که همه آنها ساختمان ادبیات تطبیقی را درجهان شکل داده اند. نکته آن که ادبیات تطبیقی نوعی پل ارتباطی میان کشور های جهان است و دربرقراری یک صلح پایدار جهانی نقش بسیار مهمی تواند داشت و این پل ارتباطی میان ایران و پاکستان و سایر کشورهای همجوار زیربنایی دارد بسیار مستحکم به ویژه میان ایران و پاکستان که افزون بر همه مشترکات، پیوند دینی آن نیز توانسته است آن را عمیقتر و مستحکم تر سازد. این پیوند دارای زمینه های مختلف است از جمله اسطوره، داستان، فرهنگ عامه، امثال و حکم... درشعر و ادب و موسیقی و سایر هنرها که برگرفته فرهنگ مشترک میان ایران و پاکستان است. شهریار و افتخار عارف شاعر غزل سراند بدون آنک هفقط غزل سروده باشند و بدون آنکه انواع دیگر اشعارش از ارزش کمتری برخوردار باشند. مهمترین ارزش غزل آنها در ایجاد ارتباط سخت عاطفی با خوانندگان شعر اند.
    کلیدواژگان: ادبیات تطبیقی، شهریار و افتخار عارف، شعر عرفانی
  • محمدکاظم کهدویی صفحه 435
    اندوهیاد یا مرثیه، شعری است که در ماتم گذشتگان و تعزیت بازماندگان و اظهار تاسف و تالم بر مرگ از دست رفتگان یا پیش آمدن حوادث و بلایای ناگهانی یا طبیعی و... سروده شده است.
    نخستین نمونه های اندوه یادهای ادیبان را در آثار گذشتگان، از دیوان رودکی، در رثای شاعری به نام مرادی و یا در مرثیه شهید بلخی، تا سروده های دیگر شاعران در قرون گذشته تا روزگار معاصر می توان یافت.
    در دوره معاصر نیز، این گونه اشعار که در اندوه و حسرت عزیز ازدست رفته سروده شده، فراوان است و دلایل مختلفی هم برای سرودن آن می توان یافت و در مقایسه با انواع دیگر مرثیه، به سبب اصالت احساس آن از ارزش ادبی بیشتری برخوردار است.
    در این مقاله، ابتدا به بررسی اندوهیادهایی که شهریار، در سوگ دیگر شاعران یا عزیزان و دوستان از دست رفته خود سروده، پرداخته، سپس جنبه های مختلف حسرت و اندوه، در مرثیه ها و سوگ سروده های آن شاعر گرانسنگ بررسی می شود و با ذکر شواهد، تحلیلی از آن صورت می گیرد.
    کلیدواژگان: شهریار، مرثیه سرایی، شعر معاصر، حسرت، اندوهیاد
  • اسماعیل تاج بخش صفحه 461
  • فریدون طهماسبی، شهلا محمدی صفحه 481
    سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار از شاعران برجسته ی معاصر را می توان حافظ کوچک دیگری مانند بابا فغانی شیرازی دانست. عاشق دلسوخته ای که ناکامی در عشق او را به شاعری با شعر های سرشار از احساس تبدیل کرده است. دو زبانه بودن و آشنایی با زبان های عربی و فرانسه از او چهره ی متفاوتی ساخته است. این شاعر بزرگ در کنار پرداختن به مضامین غنایی که در دوره خود از سرآمدن آن است به آوردن مفاهیم اجتماعی و سیاسی نیز پرداخته است. او که قبل از انقلاب به هیچ حزب و گرایش خاصی وابسته نشد و ذوق و استعدادش را برای انعکاس خواسته های احزاب مختلف به کار نبرد در سروده هایش بر آن بوده که به مخاطبان خود آگاهی بخشد و آن ها را از وقایع اطرافشان آگاه سازد. شهریار در اشعار خود به جریان های سیاسی و اتفاقات خاص قبل از انقلاب اشاره هایی فراوان دارد، اما با شکل گرفتن انقلاب اسلامی فضای خاصی در شعر او ایجاد شد و بخش مهمی از فعالیت های ادبی خود را به پرداختن به جریان های بعد از انقلاب اختصاص داد و به قول خودش از جهاد قلمی باز نایستاد و قلمش را در خدمت آرمان های انقلاب اسلامی، رهبری، شهدا، جانبازان، جنگ تحمیلی و... قرار داد. این مقاله درصدد است انعکاس چنین مضامینی را در شعر این شاعر برجسته بررسی نماید.
    کلیدواژگان: شعر معاصر، شهریار تبریزی، انقلاب اسلامی، رهبری، شهادت و
  • حمید سفیدگر شهانقی صفحه 517
    فولکلور اقوام اغلب دستمایه خلق آثار بزرگ ادبی بوده و هست. یکی از شاعرانی که در اشعار خود از این چشمه الهام بخش با مهارت و ملاحت تمام بهره گرفته، شادروان استاد سیدمحمدحسین شهریار، شاعر بزرگ معاصر بوده است.
    این مقاله به مواردی که استاد شهریار در دیوان ترکی خود، در آنها از عناصر فولکلوریک آذربایجان استفاده کرده است، اشاره می کند. دیوان ترکی استاد شهریار سرشار از عناصر فولکلوریک است که از این میان، افسانه ها و قصه ها، آداب و رسوم زیارت، عید نوروز، چهارشنبه سوری، بازی های محلی، ترانه های عامیانه، ضرب المثل ها و غیره بررسی شده است.
    کلیدواژگان: استاد شهریار، دیوان ترکی شهریار، افسانه ها و قصه ها، عید نوروز، چاووشی خوانی، چهارشنبه سوری، ترانه های عامیانه، بازی های محلی
  • عباس سهرابی بناب «شاهین» صفحه 545