فهرست مطالب

پژوهش نامه مطالعات مرزی
پیاپی 13 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/09/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمد پوراسدی صفحات 43-70
    هیجانات و عواطف کارکنان و دانشجویان از جمله مواردی است که ممکن است تاثیر مثبت و یا منفی در دانشگاه ها ایجاد و عملکرد آنان را متاثر کند. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی دانشجویان وکارکنان با عملکرد آنان در مرزبانی می باشد. روش تحقیق به کار رفته از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. بر اساس فرضیه ها، این تحقیق به بررسی رابطه هوش هیجانی و مولفه های این هوش با عملکرد کارکنان و دانشجویان در دانشکده علوم و فنون مرز (دانشگاه علوم انتظامی امین) و همچنین به بررسی رابطه متغیرهای جمعیت شناختی (جنس، سن و تحصیلات) با هوش هیجانی و عوامل این هوش می پردازد. از بین عوامل هوش هیجانی (آگاهی هیجانی، کنترل هیجانی، تسهیل هیجانی و ادراک هیجانی)، عامل کنترل هیجانی، دارای بیشترین اهمیت و مزیت است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. پرسشنامه این پژوهش، دارای 40 سئوال می باشد که 16 سئوال اول آن، مربوط به متغیر مستقل هوش هیجانی و 24 سئوال پایانی آن، مربوط به متغیر وابسته عملکرد کارکنان و دانشجویان است. روایی محتوایی پرسشنامه، توسط تعدادی از صاحب نظران و متخصصین مربوطه و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه (هوش هیجانی = 874/0 و عملکرد دانشجویان = 919/0) مورد تایید قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد: هوش هیجانی و تمام عوامل این هوش، رابطه معناداری با عملکرد کارکنان و دانشجویان دارد. نتایج بدست آمده نیز نشان می دهد: از بین این عوامل، کنترل هیجانی، دارای بالاترین همبستگی با عملکرد دانشجویان دانشکده علوم و فنون مرز دانشگاه علوم انتظامی امین دارد.
    کلیدواژگان: هوش، هوش هیجانی، عملکرد، دانشکده علوم و فنون مرزی
  • محمدرضوی، هادی رمضانی صفحات 55-81
    هدف اصلی این تحقیق، شناسایی و تبیین نقش ساماندهی علائم مرزی ایران و افغانستان با استفاده از روش های فنی یا حقوقی در حل و فصل اختلافات مرزی موجود در منطقه دوغارون، دوکوهانه و زابل است. تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، جزء مطالعات توصیفی – تحلیلی می باشد و به شیوه پیمایشی و با رویکرد اکتشافی نوشته شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل جمعی از خبرگان و متخصصین وزارت امورخارجه، ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرماندهی مرزبانی ناجا و دانشکده علوم و فنون مرز می باشد. این گروه، کسانی هستند که بیش از پنج سال سابقه خدمت در مشاغل مربوط به حوزه تحقیق را داشته و به عنوان خبره در نظر گرفته شده اند. از بین جامعه آماری مذکور، به صورت هدفمند، تعداد سی ویک نفر انتخاب شدند. ابزار سنجش در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن در فرآیند تحقیق با روش های علمی و متقن به تایید رسید. یافته های تحقیق نشان می دهد که: در مناطق اختلافی دوغارون و دوکوهانه، استفاده از روش های فنی، اعم از ایجاد شبکه ژئودزی، روش های آزمایشگاهی و مشاهدات عینی برای تعیین اصالت علائم مرزی و استفاده از مختصات علائم مرزی، تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی، بنچاق های محلی و غیره، نقش موثرتری در ساماندهی علائم مرزی و حل و فصل اختلافات مرزی دارد. نتیجه اینکه بر اساس نظر نخبگان این حوزه، حل و فصل اختلاف دیرینه دو کشور در منطقه مرزی زابل به روش فنی ممکن نبوده و می بایست از طریق روش های دیپلماسی (مذاکره، مساعی جمیله و غیره) و حقوقی (ارجاع به مراجع داوری و حقوقی بین المللی) صورت گیرد.
    کلیدواژگان: مرزبانی، دیپلماسی فعال، سازه انگاری، امنیت، قوانین و مقررات مرزی
  • فاطمه بیات کوهسار، رضا محمدی، علیرضا گزمه صفحات 79-101
    فعالیت بازارچه های مرزی از شناخته شده ترین روش های توسعه اقتصادی مناطق مرزنشین است که در نوع خود تحولی بنیادی در تولید، اشتغال، جلوگیری از مهاجرت مرزنشینان، کاهش حجم قاچاق کالا و ایجاد امنیت در سطح منطقه می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازارچه‎ی مرزی میلک زابل در ایجاد امنیت، اشتغال و توسعه ی منطقه ی مرزی زابل انجام گرفته است. روش مورد در این پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه ی آماری این پژوهش شامل کارمندان رسمی دولتی شاغل در بازارچه ی مرزی میلک و سرپرستان خانواده های منطقه به تعداد 2787 بوده اند که حجم نمونه این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 338 نفر تعیین گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته ی 5 گزینه ای طیف لیکرت به تعداد 15 گویه استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شده که در سطح توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد و در سطح استنباطی برای بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. بررسی توصیفی داده ها حاکی از آن است که بیشتر آزمودنی ها مردان در گروه سنی 31 تا 35 سال بودند و تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که بین نقش بازارچه ی مرزی میلک با سه فرضیه ایجاد امنیت، ایجاد اشتغال و اشتغال از طریق فروش قانونی سوخت در منطقه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین نقش بازارچه مرزی میلک با بهسازی و توسعه زیرساخت ها رابطه معکوس و معنادار مشاهده شد.
    کلیدواژگان: اشتغال، امنیت، بازارچه های مرزی، توسعه، منطقه مرزی میلک
  • محمد نایب پور صفحات 81-105
    پیمان آخال یا پیمان آخال تکه، یکی از قراردادهای ننگین ایران به شمار می رود که از سوی استعمار روس بر ایران تحمیل شد. این قرارداد، میان امپراتوری روسیه و ایران قاجار در 21 سپتامبر1881م/26 شوال 1299ق بسته شد و هدف آن، تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمن نشین شرق دریای خزر بود. پیمان آخال، تاثیر دوگانه ای بر ایران داشت. از یک سو، ایران تا حدی از یورش های ترکمن ها رهایی یافت؛ اما این موضوع به بهای از دست رفتن سرزمین هایی تحقق یافت که ناصرالدین شاه ادعای سلطنت بر آن ها را داشت. همچنین، خط مرزی کاملا به نفع روس ها طراحی شد. این تحقیق، پژوهشی توصیفی- تفسیری است و به دلیل ماهیت اکتشافی آن، فاقد فرضیه می باشد. شیوه جمع آوری داده ها اسنادی می باشد. هدف پژوهش، این است که ماهیت پیمان آخال و زمینه ها و شرایط منجر به امضای قرارداد و تاثیر آن بر شرایط اقتصادی و جغرافیایی را تحلیل و تبیین نماید. یافته ها نشان می دهد که عوامل چندی از جمله مسائل سیاسی، اقتصادی و غیره بر عقد پیمان آخال تاثیر گذاشت. نتیجه تحقیق نیز حاکی از آن است که روس ها با این پندار که تصرف مرو و آخال از سوی آنها، ایران را از تجاوزهای ترکمانان تکه، مرو و آخال نجات می دهد و با هدف تحقق مطامع خود، ایران را به عقد قرارداد آخال ترغیب کردند؛ حال آنکه این تعدیات محلی، سال های بعد نیز ادامه داشت و دولت روسیه، هیچ اقدامی به منظور پیشگیری از آن به عمل نیاورد.
    کلیدواژگان: پیمان آخال، روسیه تزاری، ایران قاجاری، مرزنشینان
  • زهرا رضاپور، نازمحمد اونق، مرتضی امانی صفحات 127-155
    زمینه و هدف
    یکی از اصلی ترین مولفه هایی که امنیت اجتماعی را ارتقاء می بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می سازد، سرمایه اجتماعی است. سرمایه ی اجتماعی با مهیا ساختن فضای اعتماد، مشارکت، انسجام و در واقع ایجاد زمینه نظارت و کنترل غیر اقتدارآمیز می تواند کنش های بین افراد و گروه های اجتماعی را تحت الشعاع خود قرار داده و با تاثیر بر نحوه ی فعالیت و جامعه پذیر ساختن آنان، توانایی سازمان دهی جمعی و داوطلبانه افراد و گروه های اجتماعی را جلب نماید و از آن برای توسعه و مسائل مختلف اجتماعی از جمله امنیت بهره گیرد. بدین جهت هدف اساسی این مقاله تبیین رابطه بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی و نیز بررسی رابطه بین این دو سازه در بین مرزنشینان کرد و ترکمن در مناطق مرزی خراسان شمالی می باشد.
    روش
    روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و داده ها با استفاده از ابزار مصاحبه ی ساخت یافته جمع آوری شده است. اطلاعات جمع آوری شده پس از طبقه بندی به وسیله ی نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند.
    یافته ها و
    نتایج
    نتایج پژوهش در تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که، بین سرمایه ی اجتماعی و امنیت اجتماعی رابطه ی معناداری وجود دارد. به این استناد که چون ضریب معناداری (Sig.) رابطه بین دو متغیر اصلی حاصل از رگرسیون با 99% اطمینان برابر با 0/000 بوده، رابطه معنادار می باشد. همچنین با توجه به نتیجه ی به دست آمده، برای ضریب تعیین، 66 درصد تغییرات موجود در میزان امنیت اجتماعی مرزنشینان وابسته به مولفه های سرمایه ی اجتماعی مورد بررسی در این مطالعه می باشد (Adj R2=0.662). از سوی دیگر بر اساس نتایج آماره همبستگی جزئی از بین مولفه های سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی به تنهایی و با کنترل سایر مولفه ها توانسته است تا 49% نوسانات میزان احساس امنیت اجتماعی را تبیین نموده و به همین ترتیب اعتماد اجتماعی 45% و انسجام اجتماعی 19% نوسانات میزان احساس امنیت اجتماعی مرزنشینان را پوشش می دهند.
    کلیدواژگان: امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی
  • ابوطالب احمدی ارکمی، یوسف زین العابدین عموقین، لاله نظری ولنی، حمید پناهی صفحات 157-176
    مناطق مرزی در عرصه ملی و بین المللی از جایگاه ویژه ای برخوردارند. با وجود اهمیت مقوله مرز و تاریخ طولانی مسافرت انسان به خارج از قلمرو خویش، مفهوم گردشگری مرزی تا به امروز ناشناخته مانده است. در این میان دو شهرستان آستارا و بیله سوار با توجه به موقعیت جغرافیایی، واقع شدن در منطقه مرزی (ایران و جمهوری آذربایجان)، برخورداری از جاذبه های اکوتوریستی، تاریخی، مذهبی، گمرک و بازارچه ی مرزی، توانمندی بالایی در زمینه ی گسترش گردشگری مرزی دارند که با خط و مشی و سیاستگذاری مناسب می توان از درآمد این بخش در توسعه اقتصادی اجتماعی منطقه سود جست. در مقاله ی حاضرسعی شده ضمن پاسخگویی به این سوال که «عوامل تاثیرگذار بر تفاوت ها و تشابهات انگیزه ی گردشگری در دو شهرستان مرزی آستارا و بیله سوار کدامند؟»، به شناسایی عوامل طبیعی و انسانی موثر بر انگیزه گردشگری در دو شهرستان مذکور پرداخته و نقش موقعیت جغرافیایی آنها را بر انگیزه گردشگری مرزی مورد مطالعه قرار دهد. روش تحقیق در این مقاله از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است که برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای، اسنادی، پیمایش میدانی و همچنین از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده و برای تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نمایانگر آن است که از میان جاذبه های مختلف گردشگری شهرستان آستارا، مولفه هایی مانند وجود ساحل، بازارچه ی مرزی، لغو روادید، جاذبه های طبیعی و مرزی بیشترین تاثیر را در جذب گردشگر به این منطقه دارند. از طرفی در شهرستان بیله سوار مولفه هایی مانند لغو روادید، زبان مشترک، مسایل امنیتی و وجود بازارچه مرزی، بالاترین میانگین رتبه ای را در میان انگیزه های مختلف جذب گردشگران به این شهرستان دارا می باشند.
    کلیدواژگان: موقعیت مرزی، انگیزه، گردشگری مرزی، آستارا، بیله سوار