فهرست مطالب

پرستاری دیابت - سال چهارم شماره 4 (پاییز 1395)

فصلنامه پرستاری دیابت
سال چهارم شماره 4 (پاییز 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/10/12
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سمیه کریمی، علی منصوری *، حسین شهدادی، پرستو پاکیزه دل صفحات 1-9
    مقدمه و هدف
    دیابت یکی از شایعترین اختلالات متابولیکی و شایع ترین عارضه پزشکی در بارداری است. دیابت بارداری عوارضی از جمله ماکروزومی، ناهنجاری های جنینی، آسیب های زایمانی، وضع حمل زودرس، مرگ جنین با علت نامشخص و مشکلات بعد تولد را به دنبال دارد. دیابت، درمان پذیر نیست اما می توان آن را کنترل کرد. رژیم غذایی نخستین گام در کنترل و درمان بیماران دیابتی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی بر تبعیت از رژیم غذایی در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری بود.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر، مطالعه ای نیمه تجربی بود که بر روی70 نفر از زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری در سال 1394 انجام شد. نمونه ها به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که در دو نوبت قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در گروه مداخله میانگین نمرات آگاهی و اجزای مدل اعتقاد بهداشتی بعد از مداخله آموزشی افزایش معناداری یافتند (001/0P<). همچنین میانگین نمره عملکرد، پس از آموزش به طور معنی داری افزایش یافت (001/0P<).
    بحث و نتیجه گیری
    این مدل با افزایش درک زنان از عوامل خطر و منفعت حاصل از تغییر رفتار، موجبات رفع موانع را پدید آورده و عملکرد این گروه از مادران را در مورد تغذیه خود بهبود می بخشد.
    کلیدواژگان: مدل اعتقاد بهداشتی، رژیم غذایی، دیابت بارداری
  • آناهیتا خدابخشی کولایی، مصطفی بهاری، محمدرضا فلسفی نژاد *، حسین شهدادی صفحات 10-20
    مقدمه و هدف
    دیابت نوع دو در حال تبدیل به یک بیماری غیرواگیر، با همه گیری خاموش و یک مشکل بهداشتی با عواقب جسمانی، روانی و اجتماعی است. کیفیت زندگی بیماران تحت تاثیر میزان سطح سواد سلامت و آگاهی افراد از درک صحیح، تفسیر و دریافت به موقع خدمات سلامتی است. از این رو این پژوهش با هدف بررسی ارتباط کیفیت زندگی با سطح سواد سلامت در بیماران مرد مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
    مواد و روش ها
    روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه مردان مبتلا به دیابت نوع دو شهرستان هرسین بود که از میان آنها 170 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند تا به پرسشنامه های مقیاس سواد سلامتی (HELIA) و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) پاسخ دهند. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین سطح سواد سلامت و کیفیت زندگی بیماران مرد دیابتی نوع دو رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (P<0/01). به این معنا که هر چقدر سطح سواد سلامت بیماران بالا باشد به همان میزان کیفیت زندگی آنها نیز در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی بالا خواهد رفت. همچنین کیفیت زندگی و ابعاد آن می توانند 32/0 واریانس ابعاد دسترسی، خواندن، فهم، ارزیابی و تصمیم گیری سواد سلامت 32/0 را پیش بینی کنند (p<0/01).
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش روشن ساخت که سطح سواد سلامت و ابعاد آن برای داشتن کیفیت زندگی بهتر و مناسب تر بیماران ضروری است و متخصصان بهداشت روان باید به رابطه بین این دو مولفه توجه لازم را مبذول سازند.
    کلیدواژگان: سواد سلامت، کیفیت زندگی، دیابت
  • محمدرضا فیروزکوهی، عبدالغنی عبدالهی محمد *، محمد بابایی پور دیویشلی، احمد مقرون، عفت میر صفحات 21-29
    مقدمه و هدف
    دیابت یک بیماری مزمن خطرناک است. نگرانی های بیمار دیابتی بر کیفیت زندگی، درمان و کنترل قند خون آنان تاثیر می گذارد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین حیطه های نگرانی با ابعاد کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 75 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بستری در بیمارستان امیرالمومنین (ع) زابل انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های حیطه های نگرانی و کیفیت زندگی بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار 22 SPSS- تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره کل نگرانی بیماران 36/61 نمره از 100 بود. نتایج یک رابطه خطی معنی دار معکوس بین نمرات نگرانی با کیفیت زندگی در تمام حیطه ها بجز در حیطه عملکرد جسمانی را نشان داد.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به بالا بودن میزان نگرانی بیماران دیابتی خصوصا در ابعاد مالی و شغلی، اتخاذ روش هایی برای کاهش نگرانی بیماران ضروری است تا از این طریق ضمن کاهش عوارض مستقیم ناشی از نگرانی، سطح کیفیت زندگی آنها هم ارتقاء یابد.
    کلیدواژگان: حیطه های نگرانی، کیفیت زندگی، دیابت نوع 2
  • مژگان جوکار، خدایار عشوندی، زهرا سیفی، سمیه پاکی * صفحات 30-42
    مقدمه و هدف
    با توجه به مزمن بودن بیماری دیابت و مواجه شدن فرد مبتلا با شرایط و مشکلات روزانه در امر مراقبت تقویت نگرش بیماران دیابتی بسیار با اهمیت می باشد. لذا هدف این مطالعه بررسی تاثیر به کارگیری استراتژی ارتباطی Teach Back بر ارتقاء ابعاد نگرشی بیماران دیابتی نوع2 بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی بود که بر روی 70 نفر از بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل (هر کدام 35 نفر) تقسیم شدند و برنامه آموزشی طبق روش Teach Back در 4 جلسه برای گروه آزمون انجام شد. داده های مربوط به یک ماه قبل و یک ماه پس از اتمام مداخله با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و خود گزارش دهی جمع آوری و جهت تحلیل داده ها از آزمون های کای دو، تی زوجی و مستقل و SPSS نسخه 20 استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که نگرش کلی هر دو گروه آزمون و کنترل در مرحله دوم اندازه گیری افزایش معنی‏داری داشته است. علاوه بر این آزمون تی مستقل تفاوت معنا‏داری را در نگرش کلی قبل از مداخله، در بیماران گروه آزمون و کنترل نشان نداد (05/0 p>). در حالی که همین آزمون بیان گر تفاوت معنی‏دار نگرش کلی بعد از مداخله، بین بیماران گروه آزمون و کنترل بود (05/0 P< ).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به اینکه ارتباط هدفمند بیمار و پرستار از مباحث اصلی و حرفه ای پرستاری است می توان گفت به کارگیری روش های ارتباطی بیمار محور می تواند با ارتقاء نگرش بیماران و پیامد های مثبت مراقبتی همراه باشد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع دو، خود مراقبتی، Teach Back
  • فاطمه اولیاء *، محمدحسن اخوان کرباسی، رقیه حکیمیان، شیرین کلاهدوز، آزاده سلیمانیان، فاطمه کارگر شورکی صفحات 43-50
    مقدمه و هدف
    نقش اصلی مسیر انعقادی بر عهده پروتئینها است که این مسیر می تواند در دیابت به علت نقص متابولیسم مختل شود. بزاق منبعی از پروتئینهایی است که برخی از آنها خواص انعقادی دارند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه زمان انعقاد خون در حضور بزاق افراد دیابتی و افراد غیر دیابتی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تحلیلی از نوع مورد-شاهدی، 25 بیمار دیابتی کنترل شده با 7> HbA1C که جهت ارزیابی وضعیت قند خون ناشتا و HbA1C به مرکز دیابت مراجعه کرده بودند به عنوان گروه مورد و 25 فرد سالم به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. ابتدا قند خون بیمار توسط گلوکومتر اندازه گیری شد و سپس بزاق تجمعی به دست آمده از بیماران بعد از یک دقیقه روی قطره خون دوم ریخته می شد. زمان ریختن بزاق بر روی خون تا ایجاد انعقاد یادداشت می شد. جهت مقایسه نتایج دو گروه از نرم افزار SPSS 17 و آزمون آماری T.test استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین میزان قند خون ناشتای مویرگی و وریدی و HbA1C بیماران دیابتی با زمان انعقاد خون با حضور بزاق وجود ندارد (05/0
    بحث و نتیجه گیری
    تغییرات در متابولیسم پروتئینها توسط دیابت فرآیندی طولانی مدت می باشد که نیاز به زمان کافی برای تاثیر معنی دار از لحاظ آماری دارد که چون در مطالعه از بیماران دیابتی کنترل شده استفاده شده بود، ارتباط معنی داری بین میزان قند خون ناشتا و HbA1C با زمان انعقاد خون با حضور بزاق وجود نداشت.
    کلیدواژگان: دیابت، Hb A1c، قند خون ناشتا، بزاق تجمعی، زمان انعقاد
  • منیره تابعی *، مهدی بصیری مقدم، علی محمدپور، راحله رجبی صفحات 51-61
    مقدمه و هدف
    کنترل قند خون در بیماران دیابتی بسیار مهم بوده و سبب پیشگیری از عوارض دیابت می گردد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه سطح قند خون بیماران دیابتی از ساق پا با روش استاندارد نمونه گیری نوک انگشت دست و نمونه خون وریدی بود.
    مواد و روش ها
    دراین مطالعه توصیفی- مقایسه ای ، از 260 بیمار دیابتی پس از تکمیل فرم اطلاعات دموگرافیک، نمونه قند خون غیر ناشتا ابتدا از ورید اخذ، و بطور همزمان نمونه مویرگی بوسیله گلوکومتر از انگشت وسط دست چپ و یک سوم میانی عضله ساق پای چپ گرفته و نتایج آن با نمونه خون ورید مقایسه شد. داده های مطالعه در نرم افزار SPSS نسخه 14و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی آزمون های آماری ویلکاکسون و اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد. مقادیر P در سطح کمتر از 05/0 معنی دار لحاظ گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل از آزمون اسپیرمن نشان دهنده ی وجود ارتباط معنی داری بین قند خون نوک انگشت دست و ساق پا و ورید بود (001/0>p)، همچنین نتایج نشان داد که میانگین قند خون گرفته شده از انگشت 10 میلی گرم در دسی لیتر و میانگین قند خون گرفته شده از ساق پا 17 میلی گرم در دسی لیتر کمتر از قند خون وریدی بود.
    بحث و نتیجه گیری
    تفاوت قند خون نمونه مویرگی نوک انگشت و ساق پا با نمونه وریدی قند خون بیماران دیابتی از لحاظ بالینی قابل چشم پوشی و می توان از این نقاط جهت خودپایشی قند خون به جای نمونه وریدی استفاده کرد.
    کلیدواژگان: دیابت، قند خون، خودپایشی، ساق پا، نوک انگشت
  • خدیجه حاتمی پور، فاطمه هویدا، نرجس خاتون ذبیحی حصاری، ناهید بابایی امیری، زهرا دشت بزرگی * صفحات 62-71
    مقدمه و هدف
    دیابت یک بیماری متابولیکی است که پیامدهای روانشناختی بسیاری دارد و یکی از شاخص های مهم درمان و کنترل بیماری دیابت بهبود وضعیت روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت است. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش شناختی رفتاری بر پرخاشگری و بلوغ هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به دیابت نوع یک به منظور ارزیابی یک شیوه نوین مراقبت و پرستاری انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه پژوهش همه نوجوانان دختر مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرری در سال 1394 بودند. در مجموع 30 بیمار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه با روش شناختی رفتاری آموزش دید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و با روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بین میانگین نمره پرخاشگری و بلوغ هیجانی دو گروه اختلاف آماری معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر روش آموزش شناختی رفتاری باعث کاهش معنادار پرخاشگری و افزایش معنادار بلوغ هیجانی نوجوانان دختر مبتلا به دیابت نوع یک شد (01/0P≤).
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج حاصل از ارزیابی شیوه نوین مراقبت و پرستاری نشان داد روش آموزش شناختی رفتاری تاثیر معناداری بر پرخاشگری و بلوغ هیجانی نوجوان دختر مبتلا به دیابت نوع یک داشت. با توجه به نتایج مشاوران و درمانگران می توانند از این روش برای کاهش پرخاشگری و افزایش بلوغ هیجانی استفاده کنند.
    کلیدواژگان: شناختی رفتاری، پرخاشگری، بلوغ هیجانی، نوجوانان دختر، دیابت نوع یک، مراقبت و پرستاری
  • رحمت الله حا جی زاد، حسن عبدالله زاده *، مهدی غلامی صفحات 72-83
    مقدمه و هدف

    بیماری دیابت یکی از مهمترین اختلالات داخلی است که بشر با آن روبروست. دیابت مانند دیگر بیماری های مزمن و ناتوان کننده برای فرد مشکلاتی به وجود می آورد که در نتیجه آن تمام جنبه های زندگی فرد تحت تاثیر قرار داده می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش مهارت های مقابله ای مذهبی معنوی بر میزان اضطراب و راهبردهای کنار آمدن با استرس بیماران دیابتی به منظور ارایه راهکارهای مراقبتی و پرستاری بود.

    مواد و روش ها

    این تحقیق شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. 30 زن مبتلا به دیابت نوع دو به صورت در دسترس از بین بیماران مبتلا به دیابت با بررسی کلیه پرونده های پزشکی موجود در مطب پزشک معتمد در شهر بهشهر انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارمورد استفاده عبارت بود ازپرسشنامه اضطراب کتل و پرسشنامه مقابله با استرس بیلینگز موس، پس از تخصیص افراد به دو گروه افراد، در گروه آزمایشی پروتکل آموزش مهارت های مقابله ای مذهبی معنوی را دریافت کردند اما افراد گروه کنترل همان درمان های معمول را داشتند و بعد از پیش آزمون در لیست انتظار قرار گرفتند.: برای تحلیل فرضیه ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.

    یافته ها

    بررسی نتایج حاکی از آن است که مهارت مقابله ای مذهبی معنوی در پس آزمون باعث کاهش نمرات اضطراب و افزایش راهبرد کنار آمدن با استرس در بیماران دیابتی شد.

    بحث و نتیجه گیری

    با بررسی نتایج حاصله می توان از مهارت های مذهبی معنوی به منزله یک روش تاثیر گذار و مفید در بهبود اضطراب و کنار آمدن با استرس بیماران مبتلا به دیابت بهره جویی نمود.

    کلیدواژگان: مهارت مقابله ای مذهبی معنوی، دیابت، اضطراب، کنار آمدن با استرس
|
  • Somayeh Karimy, Ali Mansouri *, Hossein Shahdadi, Parastou Pakizeh, Del Pages 1-9
    Introduction
    Diabetes is one of the most common metabolic disorders and the most prevalent medical condition in pregnancy. Gestational diabetes had adverse effects such as macrosomia, fetal abnormalities, birth defects, premature birth, unexplained stillbirth, and complications after birth. Diabetes is not curable, but it can be controlled. Dietary regimen is the first step in the management and treatment of diabetes. The aim of this study was to determine the effect of education based on health belief model on adherence to dietary regimen in pregnant women with gestational diabetes.
    Materials And Methods
    This semi-experimental study was conducted on 70 pregnant women with gestational diabetes in 2015. The samples were selected through convenience sampling and randomly divided into two groups. The data collection tool was a researcher-made questionnaire that was completed in two stages of pre- and post-intervention. The obtained data was analyzed using SPSS.
    Results
    In the experimental group, the mean scores of awareness and components of health belief model significantly increased after the intervention (P
    Conclusion
    This model has increased the perception of risk and benefits of behavioral change in pregnant women, which can eliminate obstacles and improve their performance regarding nutrition.
    Keywords: Health belief model, Diet, Gestational diabetes
  • Anahita Khodabakhshi, Koolaee, Mostafa Bahari, Mohammad Reza Falsafinejad *, Hossein Shahdadi Pages 10-20
    Introduction
    Type II diabetes is a non- communicable disease with silent epidemiology, which has physical, psychological, and social consequences. Patients’ quality of life is affected by their level of health literacy, as well as their perception and interpretation of receiving care services at the right time. Therefore, we aimed to investigate the relationship of quality of life with health literacy in male patients with type II diabetes.
    Materials And Methods
    This descriptive study was of correlational design. The sample population consisted of all the men suffering from type 2 diabetes in Harsin, 170 of whom were selected through simple random sampling. The data collection tools were the Quality of life questionnaire (SF-36) and Health Literacy for Iranian Adults (HELIA). To analyze the data, Pearson product-moment correlation and multiple regression were performed.
    Results
    There was a significant positive relationship between health literacy and quality of life (P
    Conclusion
    The findings emphasize on the fact that health literacy and its aspects are crucial for optimum quality of patients. Thus, mental health professionals should consider these two health elements.
    Keywords: Quality of life, Health literacy, Diabetes
  • Mohammadreza Firouzkouhi, Abdolghani Abdollahimohammad *, Mohammad Babaeepur, Ahmad Maghroun, Effat Mir Pages 21-29
    Introduction
    Diabetes is a serious chronic disease. Worries affect quality of life (QOL), treatment, and blood sugar management in diabetic patients. This study aims to determine the relationship of worry domains and QOL of patients with type II diabetes.
    Materials And Methods
    This descriptive-analytical study was conducted on 75 type II diabetes patients admitted to Amirolmomenin Hospital, Zabol, Iran. The study instruments were Worry domain and QOL questionnaires. Data were analyzed using SPSS version 22.
    Results
    The total mean score of worry domains was 61.36 out of 100. There was a significant, negative, linear relationship between all worry domains, except for the physical function domain, and QOL.
    Conclusion
    Given the high level of worry, especially due to financial and occupational issues, it is necessary to reduce patient's worries to ameliorate the direct side effects of worry, and in turn, improve QOL.
    Keywords: Type II diabetes, Quality of life, Worry domains
  • Mozhgan Jokar, Khodayar Oshvandi, Zahra Seifi, Somayeh Paki * Pages 30-42
    Introduction
    Given the chronic nature of diabetes and the fact that these patients encounter care problems on a daily basis, fostering attitudes of type 2 diabetes patients is of paramount importance. Herein, we aimed to evaluate the effect of teach-back communication strategy on improving attitude components of type II diabetes patients.
    Materials And Methods
    This clinical trial was performed on 70 type 2 diabetic patients, who were randomly divided into experimental (n=35) and control (n=35) groups. Teach-back communication strategy was taught to patients in the intervention group during four sessions. Information was collected one month before and after the educational intervention through questionnaires, interviews, and self-report. To analyse the data, paired t-test, independent t-test, and Chi-square were run, using SPSS version 20.
    Results
    The results showed that general attitude of both experimental and control groups significantly increased in the second phase of measurement. Independent t-test did not reflect a significant difference between the two groups in terms of general attitude of the patients before the intervention (P>0.05). However, this test indicated a significant difference between the groups in general attitude after the intervention (P
    Conclusion
    Considering the fact that the relationship between patient and caregiver is one of the most important issues of nursing profession, it can be said that the use of patient-centred communication techniques (such as teach-back) can improve patients’ attitude, and in turn, result in positive outcomes of care.
    Keywords: Type II diabetes, Self, care, Teach Back
  • Fatemeh Owlia *, Mohammad Hasan Akhavan, Karbassi, Roghayeh Hakimian, Shirin Kolahdooz, Azadeh Soleimanian, Fatemeh Kargar, Shouroki Pages 43-50
    Introduction
    The main responsible agents in coagulation cascade are proteins. Because of metabolism deficiency, this path could be disrupted in diabetes mellitus. Saliva is a great source of proteins, some of which have coagulation properties. In the current study, we aimed to compare blood coagulation time in the presence of whole saliva in diabetics and non-diabetics.
    Materials And Methods
    In this analytical, case-control study, 25 controlled diabetes patients with HbA1c
    Results
    The results of this study did not show ant statistically significant correlation between blood coagulation time in the presence of saliva and vein or capillary FBS and HbA1c (P>0.05).
    Conclusions
    Variation in proteins’ metabolism is a long-term process that needs sufficient time for significant effect. Since controlled diabetes patients were enrolled, the correlation of FBS and HbA1c with coagulation time in the presence of whole saliva was not statistically significant.
    Keywords: Diabetes, HBA1c, FBS, Whole saliva, Coagulation time
  • Monireh Tabei *, Mehdi Basiri, Moghadam, Doctor Ali Mohammadpour, Raheleh Rajabi Pages 51-61
    Introduction
    Management of blood glucose is of great importance in diabetic patients and can prevent complications of diabetes. In the current study, we compared the glucose level of calf sampling with that of fingertip and venous samples.
    Materials And Methods
    This comparative, descriptive study was performed on 260 diabetic patients. After completing a demographic information form, at first non-fasting blood glucose test was taken from the vein, then capillary blood samples were collected at the same time by a glucometer from the middle finger of the left hand and the 1/3 left calf, and the results were compared with venous blood glucose. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics (Wilcoxon and Spearman) in SPSS version 14. P-values ​​ less than 0.05 were considered statistically significant.
    Results
    The Spearman test showed a significant correlation between fingertip, calf, and venous blood sugar levels )P
    Conclusions
    In this study, differences in blood glucose levels of fingertip and calf capillary samples and venous samples in diabetic patients were clinically negligible, and these points can be used instead of venous blood samples for self-monitoring.
    Keywords: Diabetes mellitus, Blood glucose, Self, monitoring, Calf, Fingertip
  • Khadije Hatamipour, Fatemeh Hoveida, Narjes Khatoon Zabihi Hesari, Nahid Babaieamiri, Zahra Dashtbozorgi * Pages 62-71
    Introduction
    Diabetes is a metabolic disease with several psychological outcomes. One of the important indicators of diabetes treatment and control is enhancement of psychological state of patients with diabetes. Therefore, this study aimed to investigate the effect of cognitive behavioral training on aggression and emotional maturity of female adolescents with type I diabetes for assessing a new approach of care and nursing.
    Materials And Methods
    This semi-experimental study had a pretest-post-test design. The study population included all the female adolescents with type I diabetes referred to health care centers of Shahr-e-Ray in 2015. Totally, 30 patients were selected by convenience sampling and randomly assigned to two equal groups. The experimental group received cognitive behavioral training during 10 sessions (each sessions 70 minute). The experimental and control groups completed the aggression and emotional maturity questionnaires at pre- and post-test. The data were analyzed through analysis of covariance in SPSS, version 19.
    Results
    There was a significant difference between the mean score of aggression and emotional maturity of the two groups, that is, cognitive behavioral training significantly decreased aggression and increased emotional maturity among female adolescents with type I diabetes (P≤0/01).
    Conclusion
    The results showed that cognitive behavioral training had a significant effect on aggression and emotional maturity of female adolescents with type I diabetes. Counselors and therapists can use this method to lower aggression and enhance emotional maturity.
    Keywords: Cognitive behavioral_Aggression_Emotional maturity_Female adolescents_Type I diabetes_Care_Nursing
  • Rahmatollah Hajizad, Hasan Abdollahzadeh *, Mehdi Gholami Pages 72-83
    Introduction

    Diabetes is one of the most important internal disorders that human beings face. Diabetes, like other chronic and debilitating illnesses, causes problems for the person and affects all aspects of his/her life. Herein, we aimed to determine the effect of training spiritual/religious coping skills on level of anxiety and stress coping strategies of diabetic patients.

    Materials And Methods

    This was a quasi-experimental study with pretest-posttest design with control and test groups. A total of 30 women with type II diabetes were selected from among the diabetic patients by examining all the medical records in a trusted doctor’s office in Behshahr, Mazandaran, Iran. The samples were chosen through convenience sampling. The subjects were randomly assigned to control and test groups. The applied instruments were Kettle’s anxiety questionnaire and the Billings and Mouse's coping strategies questionnaire . The test group received the protocol of training spiritual/religious coping skills, while the test group received the routine treatment, and after the pre-test were included in the waiting list. Analysis of covariance was used to analyze the hypothesis.

    Results

    The results showed that the spiritual/religious coping skills in the post-test lowered the level of anxiety and promoted stress coping strategy in the diabetic patients.

    Conclusion

    According to the results, spiritual/religious skills can be used as an effective and useful method for improving anxiety and stress coping strategies of diabetic patients.

    Keywords: Spiritual, religious coping skills, Diabetes, Anxiety, Coping with stress