فهرست مطالب

مجله طب اورژانس ایران
سال دوم شماره 2 (بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/03/16
  • تعداد عناوین: 11
|
  • نامه به سردبیر
  • حسین دین پناه، علیرضا ملکی راسته کناری صفحه 58
  • مقاله اصیل
  • فرهاد رحمتی، حسین غلامعلی پور، بهروز هاشمی، محمد مهدی فروزانفر، فاطمه حسینی صفحات 59-63
    مقدمه
    بررسی علل شکایات از کادر درمانی و تلاش در رفع آن ها گامی در جهت رضایت هرچه بیشتر بیماران و افزایش بازدهی بیمارستان میباشد، در این مطالعه بر آن شدیم به بررسی علل شکایات مراجعین بخش اورژانس بیمارستان شهدا تجریش بپردازیم.
    روش کار
    مطالعه مقطعی حاضر از ابتدای شش ماهه نخست سال 1391 تا پایان شش ماهه اول سال 1393 در بخش اورژانس مرکز آموزشی درمانی شهدای تجریش، تهران، ایران انجام پذیرفت. کلیه مراجعه کنندگان به بخش اورژانس بیمارستان که شکایت یا هر گونه مشکل خود را بصورت حضوری، مکتوب یا تلفنی به واحد شکایات مستقر در واحد اورژانس ابلاغ نموده بودند وارد مطالعه شدند. از طریق چک لیست از قبل طراحی شده نوع، منبع، نحوه ارائه، موضوع و نتیجه بررسی شکایت جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 و تست های آماری مربع کا و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. سطح معناداری p کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    مجموعا 123 عنوان شکایت در واحد شکایات بخش اورژانس ثبت شد. در 31 مورد (25/2درصد) حق با بیمار، در 41 مورد (33/3 درصد) حق با بیمارستان و در 51 مورد (41/5 درصد) نتیجه شکایات بی نتیجه باقی ماند. در 23 مورد (18/7 درصد) شکایت بصورت کتبی، در 17 مورد (13/8 درصد) تلفنی و در 83 مورد (67/5 درصد) حضوری بود که ارتباط معنا داری بین آنها و نتیجه بررسی وجود نداشت (0/277=p). شکایت (25/2 درصد) توسط خود بیمار و 92 شکایت (74/8 درصد) توسط همراهان بیمار ثبت شد که ارتباط معنا داری با نتیجه بررسی نداشتند (0/747=p) . ارتباط معنی داری بین نوع (0/025=p) و موضوع شکایت (0/001>p) و نتیجه نهایی بررسی وجود داشت.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که بیشترین شکایات در بخش اورژانس مربوط به گروه های جراحی و پرستاری بوده و از شایعترین علل نارضایتی کیفیت ضعیف ارائه مراقبت ها و برخورد نامناسب کارکنان گزارش شده است. در تمام شکایت های طرح شده از سرویس جراحی اعصاب، داخلی و واحد پذیرش حق به بیمار داده شد و در مقابل تمام شکایات مربوط به واحد تریاژ و آزمایشگاه، بیمارستان محق شناخته شده است.
    کلیدواژگان: بخش اورژانس، رضایت مندی بیماران، کیفیت ارائه خدمات
  • مجید زمانی، فاطمه صادقی پناه، مهرداد اسماعیلیان، رضا عزیزخانی، زهرا یوسفیان، مجتبی سلطانی صفحات 64-69
    مقدمه
    مدیریت زخم های حاد و مزمن در دهه اخیر تغییرات زیادی داشته اما توجه بسیار کمی بر نوع محلول مورد استفاده در شستشوی زخم شده است. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف مقایسه بروز عفونت زخم در سه روش شستشوی زخم با نرمال سالین، آب مقطر و آب معمولی در مراجعین به اورژانس طراحی شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسویه کور با پیگیری 10 روزه می باشد. در پژوهش حاضر موارد زخم های سطحی مراجعه کننده به اورژانس، به طور تصادفی توسط یکی از محلول های نرمال سالین، آب مقطر و آب معمولی شستشو داده شدند. تمامی بیماران با آنتی بیوتیک مشابه ای مرخص شدند و پس از 48 ساعت و 10 روز بیماران از نظر بروز احتمالی علایم پیگیری شدند. پیامدهای مورد ارزیابی شامل بروز عفونت و بهبودی طی 48 ساعت ابتدایی و 10 روز پس از ترخیص در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر 1200 بیمار وارد شدند (57/0 درصد مرد، میانگین سنی 11/0±25/5 سال). 43 (3/5 درصد) بیمار در پیگیری 48 ساعته علائم عفونت را نشان دادند. از این بین 10 (2/5 درصد) بیمار در گروه تحت درمان با نرمال سالین، 15 (3/7 درصد) بیمار در گروه آب مقطر و 18 (4/4 درصد) بیمار در گروه شستشو با آب معمولی بودند (0/32=p). سیزده (3/2 درصد) بیمار در گروه نرمال سالین، 20 (4/9 درصد) فرد در گروه آب مقطر و 23 (5/6 درصد) بیمار در گروه تحت درمان با آب معمولی از مصرف آنتی بیوتیک ممانعت کرده بودند (0/24=p). شیوع عفونت در بیمارانی بیشتر بود که از مصرف آنتی بیوتیک ممانعت کرده بودند (0/001>p). در نهایت نیز پیگیری 10 روزه نشان داد تمامی بیماران بهبودی یافته و هیچ علامتی از بروز عفونت در آنها مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر نشان داد شیوع عفونت در سه روش شستشوی زخم با نرمال سالین، آب مقطر و آب معمولی مشابه هم می باشد. بنابراین استفاده از آب آشامیدنی ممکن است به عنوان یک روش جایگزین در شستشوی زخم در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: عفونت زخم، زخم و آسیب، عوامل ضد باکتریایی، خدمات اورژانسی
  • مهرداد اسماعیلیان، محمد نصراصفهانی، علی مطلبی نهیه صفحات 70-75
    مقدمه
    نقش طرح اعتبار بخشی در بهبود وضعیت بخش های اورژانس مساله ای است که در مطالعات کمتر بدان توجه شده است. بر این مبنا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی نقش خط مشی ها و راهکارهای تدوین شده بر مبنای امتیاز اعتبار بخشی بر بهبود اجرای فرآیندهای بخش اورژانس طراحی گردید.
    روش کار
    مطالعه کوهورت حاضر در بخش اورژانس مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) اصفهان بین سال های 1391 تا 1392 انجام پذیرفت. در بیمارستان مذکور بر مبنای شاخص های حاکمیت بالینی و ارزیابی های انجام شده در سال 1391 نواقص موجود در وضعیت بخش اورژانس شناسایی گردید. پس از اولویت بندی این نواقص، تغییرات لازم اعمال گردید. در نهایت نیز اثربخشی این اقدامات در مرداد ماه 1392 مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    در بررسی سال 1391 مشخص گردید که در روند انجام 23 فرآیند بالینی و غیر بالینی نقص وجود دارد. در این دوره 6 (26/1 درصد) فرآیند به کلی اجرا نمی شد و 17 (73/9 درصد) فرآیند بدون خط مشی بوده و به صورت نامنظم اجرا می شد. نمره کل ارزشیابی فرآیندهای بالینی و غیر بالینی بخش اورژانس قبل از اجرای برنامه اعتبار بخشی 43 از مجموع 230 نمره قابل اکتساب بود (18/7 درصد نمره قابل اکتساب). این امتیاز پس از اجرای طرح، به 222 رسید که معادل 96/5 درصد حداکثر نمره قابل اکتساب بود. این افزایش نسبت به زمان قبل از اجرای طرح، از لحاظ آماری نیز معنی دار بود (0/001>p).
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاضر نشان داد تدوین خط مشی ها و راهکارهای ارتقاء فرآیند های بخش اورژانس بر مبنای برنامه اعتبار بخشی منجر به توسعه و پیشرفت در ارائه خدمات بخش اورژانس می گردد.
    کلیدواژگان: خدمات اورژانس، بیمارستان، بهبود کیفی، کیفیت خدمات بهداشتی، درمانی
  • سیاوش حمزه پور، نازلی خواجه نصیری صفحات 76-81
    مقدمه
    بیوتروریسم به عنوان یک مسئله مهم بهداشتی توجه زیادی را در سال های اخیر به خود اختصاص داده است. تاکنون تاثیر آموزش بر روی آگاهی و نگرش دانشجویان علوم زیستی در رابطه با عوامل بیوتروریسم در ایران صورت نگرفته است، لذا در این پژوهش تصمیم بر ارزیابی اثر آموزش بر آگاهی و نگرش دانشجویان علوم زیستی نسبت به بیوتروریسم را مورد مطالعه گرفته شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر یک پژوهش مداخله ای قبل و بعد می باشد که بر روی دانشجویان گرایش های مختلف زیست شناسی انجام پذیرفت. با استفاده از یک پرسشنامه سطح آگاهی دانشجویان قبل و پس از مداخله آموزشی در خصوص آشنایی با ماهیت بیوتروریسم، عوامل سببی بیوتروریسم، روش های تشخیصی عوامل بیوتروریسم، مدیریت در حوادث بیوتروریستی و بیولوژیک و تمایل و علاقه به کار در حوادث بیولوژیکی و بیوتروریستی مورد سنجش قرار گرفت. سپس نقش مداخله آموزشی بر وضعیت آگاهی و تمایل دانشجویان برحسب جنسیت مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    در نهایت 120 دانشجوی کارشناسی مورد پرسشگری و آموزش قرار گرفتند (60 درصد زن؛ میانگین سنی 3/2 ±21 سال). امتیاز آگاهی دانشجویان دختر و پسر قبل از مداخله آموزشی اختلاف معنی داری نداشت (0/05p)، عوامل سببی (0/001>p)، تشخیص عوامل بیوتروریسم (0/0001>p) و مدیریت سوانح بیوتروریستی (0/0001>p) افزایش معنی داری پیدا کرد در حالی که این تغییرات در مردان معنی دار نبود (05/0p) که این افزایش نیز در زنان بیشتر از مردان مشاهده شد (0/0001>p).
    نتیجه گیری
    مداخله آموزشی باعث بهبود سطح آگاهی در حیطه ماهیت بیوتروریسم، عوامل سببی آن، روش های تشخیصی و مدیریت در حوادث بیوتروریستی در بین دانشجویان مونث گردید. با این وجود پایین بودن سطح آگاهی و تمایل دانشجویان نشاندهنده نیاز به آموزش بیشتر در این زمینه می باشد.
    کلیدواژگان: بیوتروریسم، سطح آگاهی، میزان آمادگی
  • حسین جباری بیرامی، یلدا موسی زاده، سولماز پوررنجبری، محمد اصغری جعفرآبادی صفحات 82-87
    مقدمه
    اورژانس بیمارستان از جایگاهی حساس و استثنایی برخوردار است و توقف طولانی مدت بیمار در این بخش امکان ارائه خدمات به سایر بیماران نیازمند را کاهش خواهد داد. لذا، این مطالعه با هدف ارزیابی توانایی روش مدیریتی FOCUS-PDCA در کاهش زمان انتظار فرایندها و ارتقای شاخص تعیین تکلیف بیماران اورژانس ظرف مدت 6 ساعت طراحی شد.
    روش کار
    در یک مطالعه مداخله ای قبل و بعد، تاثیر اجرای روش مدیریتی FOCUS-PDCA بر زمان انتظار فرایندها و شاخص تعیین تکلیف بیماران بخش اورژانس بیمارستان سینای تبریز در مدت 5 ماه مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا تیمی از صاحبان فرایند تشکیل و فرایندهای مشکل دار را شناسایی و راه حل های عملی برای رفع آن ها ارائه گردید. سپس این راه حل ها از طریق تدوین برنامه های عملیاتی مناسب به اجرا در آمدند و در نهایت تاثیرات اجرای این اقدامات بر فرایندهای مذکور با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 و آزمون t مستقل مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    پس از گذشت 5 ماه از انجام مداخلات، میانگین زمان انتظار برای دریافت مشاوره از 1/28 دقیقه به 17 دقیقه (0/001>p) و میانگین زمان آماده شدن جواب آزمایش از 26/70 دقیقه به 66/37 دقیقه (0/006=p) کاهش یافت. تعداد بیماران با اقامت بالای 6 ساعت در اورژانس که در اردیبهشت ماه 101 نفر بود به 52 نفر در آبان ماه (0/002=p) کاهش یافت. شاخص تعیین تکلیف بیمار در کمتر از 6 ساعت نیز از 94/71 درصد در اردیبهشت ماه به 96/87 درصد در آبان ماه ارتقا یافت.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصل از مطالعه فوق به نظر میرسد که اجرای شیوه مدیریتی FOCUS-PDCA تاثیر مثبتی بر کاهش زمان انتظار فرایندها و بهبود شاخص تعیین تکلیف بیماران بخش اورژانس داشته باشد.
    کلیدواژگان: دپارتمان اورژانس، بهبود کیفیت، بیماران
  • گزارش کوتاه
  • غلامرضا فرید علایی، بهزاد بوشهری، ندا محمدی، امید صفری صفحات 88-92
    مقدمه
    شیوه صحیح تکمیل پرونده ها تاثیر قابل توجهی در کاهش میزان خطای پزشکی داشته و باعث تشخیص صحیح و درمان به موقع بیماران می شود. پرونده پزشکی منبع مهم اطلاعاتی در مورد بیمار، بیماری، عملکرد پزشک و تشخیص و درمان صحیح وی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت شرح حال پرونده بیماران ترومایی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره) ارومیه انجام شده است.
    روش کار
    در یک مطالعه مقطعی، پرونده بالینی بیماران ترومایی مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره) شهرستان ارومیه طی آبان ماه سال 1392 با هدف بررسی میزان و کیفیت تکمیل پرونده ها مورد بررسی قرار گرفت. پرونده بالینی کلیه بیماران از نظر ثبت دقیق مکانیسم تروما؛ اندازه، محل و عمق تشریحی ضایعات جلدی؛ ثبت علائم حیاتی؛ برنامه تشخیصی و درمانی مورد ارزیابی و استخراج اطلاعات قرار گرفت. بر اساس سیستم تقسیم بندی و امتیاز دهی لیکرت، کیفیت ثبت اطلاعات به سه وضعیت ثبت نشده، ثبت شده با کیفیت مطلوب و ثبت شده با کیفیت نامطلوب تقسیم بندی شد. اطلاعات مذکور در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش پرونده 795 بیمار ترومایی بستری شده در بخش اورژانس مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت (66/7 مرد). بیشترین میزان ثبت کامل اطلاعات مربوط به مکانیسم تروما (92/5 درصد) و کمترین آن مربوط به برنامه تشخیصی (9 درصد) بود. بیشترین میزان ثبت ناقص اطلاعات نیز به ترتیب مربوط به محل ضایعات حاصل از تروما (7/71 درصد)، تعداد ضایعات (34 درصد) و عمق تشریحی و شدت تروما (34 درصد) بود. بیشترین موارد عدم ثبت اطلاعات مربوط به برنامه تشخیصی(91 درصد) گزارش گردید. در 142 (17/8 درصد) پرونده فقط 1 مورد، در 241 (30/3 درصد) پرونده 2 مورد و در 277 (34/8 درصد) پرونده 3 مورد از آیتم ها ناقص ثبت شده بود و ثبت اطلاعات در 135 (16/9 درصد) پرونده در تمامی موارد ناقص بود. در کل در 82 درصد پرونده ها یک تا چند نقص در ثبت موارد مورد نظر وجود داشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های مطالعه حاضر، وضعیت و کیفیت ثبت اطلاعات مربوط به بیماران ترومایی در واحد اورژانس مورد مطالعه در سطح چندان مطلوبی قرار نداشت. بطوریکه بیشترین میزان ثبت ناقص اطلاعات مربوط به محل ضایعات حاصل ازتروما و بیشترین میزان عدم ثبت اطلاعات مربوط به برنامه تشخیصی بود.
    کلیدواژگان: تروما، پرونده پزشکی، خطای پزشکی، تشخیص
  • فاطمه حیدری، میترا امینی، علی منانی، سمیرا اسفندیاری، محمد کلانتری میبدی صفحات 93-97
    مقدمه
    بخش اورژانس از بخش های حساس و ویژه هر بیمارستان محسوب می شود و آموزش بالینی دانشجویان در این بخش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که دانشجویان در این بخش مهارت و آمادگی لازم را در برخورد با شرایط بحرانی کسب می کنند، برای رسیدن به آموزش بالینی کارامد همواره باید شرایط موجود پایش گردیده و ضعف و کاستی های آن برطرف شود. لذا مطالعه حاضر با هدف نظرسنجی کارورزان از وضعیت آموزش در بخش اورژانس طراحی شده است.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی 100 کارورز دانشگاه علوم پزشکی شیراز از ابتدای مهرماه سال 1392 لغایت ابتدای مهرماه 1393 با استفاده از چک لیستی طراحی شده، مورد سوال قرار گرفتند. چک لیست مورد استفاده شامل دو قسمت اطلاعات دموگرافیک و قسمت مربوط به نظرسنجی بود. سوالات مربوط به نظرسنجی به چهار بخش شامل: وضعیت کنونی، میزان فراگیری اصول تئوری، میزان مهارت کسب شده و در نهایت سوالاتی پیرامون رتبه آموزشی بخش اورژانس در بین سایر بخش ها و تغییر طول دوره آموزشی بخش اورژانس بود. اطلاعات حاصل با استفاده از نرم آماری SPSS 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یکصد کارورز مورد ارزیابی قرار گرفتند (55 درصد زن). متوسط سن افراد شرکت کننده ض/5±24/7 سال (حداقل 23 و حداکثر 26) بود. نظر اکثریت کارورزان درباره سطح کنونی نحوه آموزش معاینه، بیان تشخیص و گذاشتن دستورات درمانی در حد یادگیری موارد کلیدی بود در حالی که نحوه آموزش توسط اساتید بر بالین با کاستی مواجه بود. در مورد میزان فراگیری اصول تئوری معاینه و تشخیص موارد مورد مطالعه، نظر اکثریت کارورزان جز در مورد برخورد با بیمار دچار کاهش سطح هوشیاری در حد قابل قبول بود. اما در مورد میزان فراگیری اصول تئوری درمان، نظر اکثریت کارورزان بر وجود نواقص و کاستی بجز در درمان مشکلات آلرژیک و حساسیت بود. رتبه آموزشی بخش اورژانس در بین بخش های گذرانده از نظر اکثریت کارورزان در حد متوسط بود. در نهایت 60 درصد کارورزان با افزایش، 4 درصد با کاهش و 36 درصد با ثابت ماندن طول دوره آموزشی بخش اورژانس موافق بودند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر میزان رضایت مندی کارورزان از آموزش در بخش اورژانس بیمارستان های نمازی و شهید فقیهی شیراز در حد متوسط بود. نظر اکثریت کارورزان بر وجود نقص در آموزش اساتید بر بالین و کفایت آموزش های تئوری بود. این در حالی است که از میزان و کفایت آموزش مهارت های عملی رضایتمندی قابل قبولی مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: بخش اورژانس، آموزش، کارورزان پزشکی، رضایت مندی
  • پیمان اسدی، وحید منصف کسمایی، سید مهدی ضیاء ضیاء بری، بهزاد زهره وندی، نادیا ساجدی صفحات 98-101
    به خروج سر استخوان هومروس از حفره گلنویید استخوان اسکاپولا دررفتگی شانه اطلاق میگردد که 50 درصد کل دررفتگی های مفاصل بزرگ را به خود اختصاص داده است. با توجه به اهمیت عوارض و ناتوانی های ایجاد شده در اثر این نوع دررفتگی و در عین حال قابل پیشگیری بودن آن، مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به دررفتگی شانه طراحی شد. در یک مطالعه مقطعی گذشته نگر، تمامی بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس با شکایت دررفتگی شانه طی یک سال مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و ویژگی های مربوط به نوع دررفتگی، وجود شکستگی همراه، مکانیسم ایجاد دررفتگی، سابقه قبلی دررفتگی و روش جااندازی مورد استفاده از پرونده بالینی بیماران استخراج و در چک لیست طراحی شده به همین منظور ثبت گردید. داده ها بعد از ثبت و جمع آوری، توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بر این اساس، 120 بیمار با میانگین سنی 21/2 ± 39/3 سال در بخش اورژانس مرکز مورد مطالعه طی یک سال پذیرش شده بودند (2/79 درصد مرد). بیشترین نوع دررفتگی از نوع قدامی (95/8 درصد) و در سمت راست اتفاق افتاده بود (52/5 درصد) و شایعترین علت دررفتگی، افتادن روی دست باز عنوان شده بود (34/2 درصد). جااندازی در 39/3 درصد موارد به روش بسته و در 6/7 درصد به روش جراحی صورت گرفته بود. بر اساس نتایج حاضر در جمعیت مورد مطالعه اکثر بیماران مبتلا به دررفتگی شانه مردان جوانی بودند که به دنبال افتادن روی دست باز دچار دررفتگی قدامی شانه سمت راست شده بودند و با استفاده از روش بسته تحت سدیشن وریدی مورد جااندازی قرار گرفته بودند.
    کلیدواژگان: دررفتگی شانه، جااندازی، اورژانس، اپیدمیولوژی
  • گزارش مورد
  • محمود صادقی، معصومه بیانی، محمد منتظری صفحات 102-104
    هاری یک بیماری ویروسی است که میزان کشندگی بالایی داشته و پس از ظهور علائم بالینی چه در انسان و چه در حیوان درمان پذیر نخواهد بود. افرادی که مورد گاز گرفتگی توسط حیوانات مشکوک قرار می گیرند، در صورت مراجعه سریع به مراکزی که خدمات پیشگیرانه را ارائه می دهند، می توانند از ابتلای به بیماری هاری در امان قرار بگیرند. اما دوام و میزان ایمنی در افرادی که ایمونوگلوبولین و واکسن هاری را تزریق نموده اند، مورد سوال است. در این مقاله، خانم 57 ساله ای معرفی می شود که توسط شغال مورد گزش قرار گرفته و علیرغم دریافت ایمونوگلوبولین و واکسن هاری فوت کرده است.
    کلیدواژگان: واکسن هاری، ایمونوگلوبولین، مرگ و میر
  • آموزشی
|
  • Hosein Dinpanah, Alireza Maleki Rastekenari Page 58
    Although monitoring and initiating resuscitation for these patients by emergency medical services in the initial moments may be important in their final outcome, some of these patients are brought to emergency department (ED) by private cars due to lack of knowledge. This letter presents statistics in this regard and evaluates their outcome.
  • Farhad Rahmati, Hossien Gholamalipoor, Behrooz Hashemi, Mohammad Mehdi Forouzanfar, Fatemeh Hosseini Pages 59-63
    Introduction
    Evaluating the reasons of emergency patient dissatisfaction and trying to eliminate them is a step towards increasing the quality of care and profitability. Therefore, this study aimed to evaluate the reasons of patient dissatisfaction in the emergency department of Shohadaye Tajrish Hospital, Tehran, Iran.
    Methods
    The present cross-sectional study was done in the time interval between March 2012 and October 2014. All the patients who had declared their dissatisfaction, whether written, verbal, or by phone, were included. Using a pre-designed checklist, data were gathered regarding characteristics of dissatisfaction including: type, reference, presentation, subject, and outcome and analyzed using SPSS version 21. Significance level was considered as p
    Results
    123 cases of dissatisfaction were detected. In 31 (25.2%) cases the patient was right, in 41 (33.3%) the hospital was right and 51 (41.5%) cases had no outcome. The dissatisfactions were written in 23 (18.7%) cases, by phone in 17 (13.8%), and verbal in 83 (67.5%), which showed no significant correlation with the outcome (p=0.277). Only 31 (25.2%) cases were declared by the patients themselves which had no correlation with the outcome (p=0.747). However, there was a significant correlation between the type (p=0.025) and subject (p
    Conclusion
    The results of this study showed that most cases of dissatisfaction were assigned to the surgery group and nursing service. Low quality care and bad behavior of the staff were among the most common causes of patients’ dissatisfaction. In all cases of dissatisfaction regarding the neurosurgery service, internal medicine service, and admission unit, the patients have been right. In contrast, in all cases of triage and laboratory unit, the hospital has been right.
    Keywords: Emergency department, patient satisfaction, quality of health care
  • Majid Zamani, Fatemeh Sadeghi Panah, Mehrdad Esmailian, Reza Azizkhani, Zahra Yoosefian, Mojtaba Soltani Pages 64-69
    Introduction
    Management of acute and chronic wounds has significantly altered in the last decade but little attention has been paid to the solution used for cleansing the wounds. Therefore, the present study aimed to compare the effects of tap water, distilled water, and normal saline for wound cleansing in emergency department.
    Methods
    This is a double-blind randomized clinical trial with a 10-day follow up. Patients who had superficial wounds were randomly divided into 3 treatment groups: normal saline, distilled water, and tap water. The wounds were cleansed using a 20 - 60 milliliter syringe with an 18 gauge needle. All the patients were discharged with the same antibiotic and were followed 48 hours and 10-day to determine the presence or absence of infection symptoms. The evaluated outcomes were infection incidence in the first 48 hours and 10 days after being discharged.
    Results
    1200 patients were included in the present study (57% male, average age 25.5 ± 11.0 years). 43 (3.5%) patients showed infection symptoms in the first 48 hours. Ten (2.5%) patients were in normal saline treated group, 15 (3.7%) patients were in distilled water group, and 18 (4.4%) patients were in tap water treated group (p=0.32). 13 (3.2%) patients in normal saline group, 20 (4.9%) patients in distilled water group and 23 (5.6%) in the tap water group did not take their antibiotics. Prevalence of infection were higher in patients who did not take antibiotics (p
    Conclusion
    The results of the present study showed that the prevalence of infection in using the 3 agents (normal saline, distilled water and tap water) for cleansing wounds was similar. Therefore, drinking water could be considered as an alternative for cleansing wounds.
    Keywords: Wound infection, wounds, injuries, anti-bacterial agents, emergency service, hospital
  • Mehrdad Esmailian, Mohammad Nasr Esfahani, Ali Motallebi Nahyeh Pages 70-75
  • Siavash Hamzeh Pour, Nazli Khajehnasiri Pages 76-81
    Introduction
    The role of accreditation scheme in quality improvement of emergency departments (ED) has not been thoroughly evaluated in studies. Therefore, this study was designed to appraise the effects of policies defined based on clinical governance accreditation scores, on improvement of the procedures in ED.
    Methods
    The present cohort study was carried out in the ED of Alzahra University Hospital, Isfahan, Iran in 2012-2013. In 2012 the deficiencies in ED of this hospital was determined based on clinical governance indicators. Then the deficiencies were classified based on their importance and changes were made in the ED. Finally, the effects of the changes were evaluated in August 2013.
    Results
    The evaluation made in 2012 showed that 23 clinical and non-clinical procedures were carried out with deficiencies. Over the mentioned period, 6 (26.1%) procedures were not done at all, while 17 (73.9%) were done without a policy and irregularly. The overall score for clinical and non-clinical procedures in the ED before carrying out the accreditation scheme was 43 / 230 (18.7% of the maximum possible score). The score was raised to 222 equal to 96.5% of the maximum possible score after carrying out the scheme. This increase was statistically significant (p
    Conclusion
    The findings of the present study showed that defining policies for improving the procedures carried out in ED based on accreditation scheme leads to improvement of medical services in ED.
    Keywords: Emergency service, hospital, accreditation, quality Improvement, quality assurance, health care
  • Hossien Jabbari Beirami, Yalda Mousazadeh, Solmaz Pourranjbari, Mohammad Asghari Jafarabadi Pages 82-87
    Introduction
    Hospital emergency is an important and unique department and prolonged stay of the patients in this ward leads to a decrease in the ability to serve other patients in need. Therefore, this study aimed to evaluate the ability of FOCUS-PDCA methodology to decrease waiting time of the procedures and improve index of decision-making within 6 hours in emergency department (ED).
    Methods
    In this interventional before-after study, the effect of FOCUS-PDCA methodology on waiting time of the procedures and decision-making was evaluated in the ED of Sina Hospital, Tabriz, Iran in a 5-month period. Initially, a team of procedure definers defined the problematic procedures and suggested practical solutions to relieve them. Then, these solutions were practiced using appropriate programming, and finally the effects of these measures were analyzed using SPSS version 11.5 and independent t-test.
    Results
    5 months after intervention, mean waiting time for receiving consultation was reduced from 28.1 to 17 minutes (p
    Conclusion
    Based on the results of this study, it seems that carrying out FOCUS-PDCA methodology can decrease waiting time of the procedures and improve patient disposition index in the ED.
    Keywords: Emergency service, hospital, quality improvement, patients
  • Gholamreza Faridaalaee, Behzad Boushehri, Neda Mohammadi, Omid Safari Pages 88-92
    Introduction
    Medical profile is an important source of data regarding the patient, the illness, the doctor’s performance and leads to adequate diagnosis and treatment. Filling out medical profiles correctly, greatly decreases medical errors and leads to accurate diagnosis and proper treatment of the patients. This study aims to evaluate the quality of the patient records of trauma patients admitted to the emergency department of Emam Khomeini Hospital, Urmia, Iran.
    Methods
    In a cross-sectional study, the medical profiles of trauma patients admitted to the emergency department of Emam Khomeini Hospital, Urmia, Iran in November 2013 were evaluated aiming to determine the quality of filling the profiles. All the patients’ medical profiles were evaluated regarding accurate recording of trauma mechanism; size, site of injuries; vital signs recordings; diagnostic and treatment plan. Based on the Likert scale, the quality of data recording was rated as: not recorded, recorded with high quality, recorded with low quality. The data were statistically analyzed using SPSS 21.
    Results
    In this study, 795 profiles were studied and evaluated (66.7% male). The most accurate data recording belonged to mechanism of trauma (92.5%) and the least accurate data recording belonged to diagnostic plan (9%). The highest frequency of incomplete data belonged to the site of injuries caused by trauma (71.7%), the number of injuries (34%) and anatomical depth and severity of trauma (34%). Most cases of missing data belonged to diagnostic plan (91%). In 142 (17.8%) profiles only 1, in 241 (30.3%) profiles 2, and in 277 (34.8%) profiles 3 categories were incomplete and data recording in 135 (16.9%) profiles were incomplete in all categories. In total, 82% of the profiles had 1 or more incomplete categories.
    Conclusion
    Based on the results of this study, the quality of data recordings of trauma patients admitted to the studied emergency department was not satisfying. The highest rate of incomplete data belonged to the site of injury caused by trauma and the highest rate of missing data belonged to diagnostic plan.
    Keywords: Wounds, Injuries, emergencies, medical errors, multiple trauma
  • Fatemeh Heydari, Mitra Amini, Ali Mannani, Samira Esfandiari, Mohammad Kalantari Meibodi Pages 93-97
    Introduction
    Emergency is an important department of any hospital, and education of medical students in this ward is of great importance. The students gain necessary skills for facing critical situations in this department. Therefore, educational conditions should be constantly monitored and improved in order to reach an efficient situation. The present study was aimed to survey the interns’ viewpoint on the condition of medical education in the emergency department (ED).
    Methods
    In this cross-sectional study, 100 interns of Shiraz University of Medical Sciences were questioned using a pre-designed checklist during the time between October 2013 and October 2014. The checklist consisted of demographic data and survey questions regarding the current condition, theoretical knowledge, practical skills, educational rank of ED compared to other hospital’s departments, and varying the duration of the educational course in ED. The data were analyzed using SPSS 21.
    Results
    100 interns were evaluated (55% female), with an average age of 24.7±1.5 years (minimum 23 and maximum 26). Most of the interns believed that training regarding clinical examination, diagnosis expression and treatment orders was enough for learning key points, while bedside education was inadequate. Most of the interns believed that gaining theoretical knowledge on examination and diagnosis, was acceptable except regarding encountering patients with a decreased level of consciousness. Yet, they believed there were some deficiencies regarding theoretical knowledge on treatment, except for treating allergies. Educational rank of ED compared to other departments was believed to be average. 60% of the interns thought that the duration of medical education in ED should be increased, 4% believed it should be decreased, and 36% were satisfied with the current duration.
    Conclusion
    Based on the results of this survey, the interns of two studied Hospitals were averagely satisfied with their educational condition in ED. Most interns believed that there was deficiency in the bedside education and theoretical knowledge, while they were relatively satisfied with the amount and quality of practical skills’ training.
    Keywords: Emergency service, hospital, education, personal satisfaction, students, medical
  • Payman Asadi, Vahid Monsef Kasmaie, Seyyed Mahdi Zia Ziabari, Behzad Zohrevandi, Nadia Sajedi Pages 98-101
    Shoulder dislocation is identified as displacement of humerus head from the glenoid cavity of scapula bone, which makes up about 50% of total joint dislocations. Taking into account the importance of the side effects and disabilities caused by this type of dislocation and that it can be prevented, the present study was designed aiming to evaluate the epidemiologic characteristics of the patients with shoulder dislocation. In this retrospective cross-sectional study, all the patients referred to the emergency department (ED) with complaint of shoulder dislocation throughout one year were evaluated. Demographic data and characteristics regarding the type of dislocation, presence of accompanying fractures, mechanism of dislocation, history of dislocation and the method of reduction were extracted from the patients’ profiles and recorded in a checklist designed for this purpose. Data were then statistically analyzed using SPSS version 19. Statistics showed that 120 patients with the mean age of 39.3 ± 21.2 years had been admitted to ED of the studied center in one year (79.2% male). The most common type of dislocation was anterior dislocation (95.8%) and in the right shoulder (52.5%) and the most common cause was falling on open arm (34.2%). Reduction method was non-operative in 93.3% of the cases and surgery in 6.7%. Based on the results of this study, in the studied population, most patients with shoulder dislocation were young men who had an anterior dislocation in their right shoulder because of falling on out stretched hand and treated with close reduction.
    Keywords: Shoulder dislocation, emergencies, epidemiology, reduction
  • Mahmood Sadeghi, Masoome Bayani, Mohammad Montazeri Pages 102-104
    Rabies is a viral disease with the high rate of mortality, which is non-curable after presenting clinical signs weather in humans or animals. Persons who are bitten by suspicious animals can be protected from rabies, in case of early referring to the health care preventive centers. However, the rate of durability and safety are questionable among those received immunoglobulin and vaccine. Here, it was reported a 57 year-old woman who was bitten by a jackal and died, despite of receiving immunoglobulin and rabies vaccine.
    Keywords: Rabies vaccines, immunoglobulins, mortality