فهرست مطالب

مخاطرات محیط طبیعی - پیاپی 19 (بهار 1398)

مجله مخاطرات محیط طبیعی
پیاپی 19 (بهار 1398)

  • تاریخ انتشار: 1397/11/28
  • تعداد عناوین: 16
|
  • محمود خسروی صفحه 0
    گرمایش جهانی و تغییر اقلیم تاثیرات غیرقابل انکاری را بر رویدادهای حدی اقلیمی و مخاطرات محیطی دارد. این پدیده فراوانی و شدت مخاطراتی مانند سیلاب،خشکسالی،امواج گرمایی و سرمایی ،ریزش تگرگ، بارش های سنگین، آلودگی هوا و گسترش بیماری های عفونی و غیره را تشدید می کند.
    تغییر اقلیم، تغییر در الگوهای آب و هوایی درازمدت است که در مناطقی از جهان نمودی بارز دارد. شواهد تغییر اقلیم کنونی را می توان در بسیاری از مکان ها مشاهده نمود. بالا آمدن سطح آب دریاها، افزایش دمای سیاره زمین، گرمایش اقیانوس ها، ازهم گسیختگی صفحات یخی، کاهش گستره و ضخامت یخ دریایی در قطب شمال، پسروی یخچال ها، اسیدی شدن اقیانوس ها، ذوب یخ و برف و تغییر الگوهای آب و هوایی نمودهای بارز این پدیده هستند.
    اقلیم سیاره زمین در طول تاریخ تغییر کرده است. سیاره زمین، فقط در 650000 سال اخیر، هفت سیکل از پیشروی و پسروی یخچال ها را تجربه نموده است. پایان ناگهانی آخرین عصر یخبندان در حدود 7000 سال پیش بوده است که نشانه آغاز عصر اقلیمی مدرن و تمدن بشری می باشد. بسیاری از این تغییرات اقلیمی در تاریخ سیاره زمین به تغییرات بسیار اندک در مدار زمین مربوط می شود که مقدار انرژی خورشیدی دریافتی سیاره زمین را تغییر داده است. تغییرات اقلیم طی دهه های گذشته در مقایسه با آنچه در تاریخ سیاره زمین رخ داده است بی سابقه نیست اما شدت و سرعت این گرمایش در طول تاریخ زمین کم سابقه است و برای سیاره زمین یک تهدید جدی محسوب می شود.
    اثرات قابل توجه بشر بر اقلیم جهانی به اثبات رسیده است. طی 150 سال اخیر، سرعت انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از فعالیت های انسانی تشدید گردیده است. غلظت جوی گازهای دی اکسید کربن، متان و اکسید نیتروژن از سال 1750 تا 2000 به ترتیب 31، 151 و 17 درصد رشد داشته است. پیامد ملموس افزایش گازهای گلخانه ای در جو، گرمایش جهانی می باشد. دی اکسید کربن به عنوان مهم ترین عامل گرمایش جهانی اخیر به بالاترین تراکم خود یعنی ppm 411 رسیده که در طی 15 میلیون سال گذشته بی سابقه است به گونه ای که میانگین دمای سطح در مقیاس جهانی از سال 1880 تاکنون 1درجه سلسیوس افزایش داشته است. دانشمندان به صراحت گرمایش سیاره زمین را تایید می کنند. تغییرات طبیعی اقلیم، به تنهایی قادر به تبیین روند گرمایش سیاره زمین نمی باشد. مدل ها و پیش بینی ها نشان دهنده تغییرات دمای کره زمین بین 7/1 تا 8/5 درجه سلسیوس تا سال 2100 می باشد. از سال 2000 تاکنون بارها رکورد ثبت شده دمای کره زمین افزایش یافته است و گرم ترین سال های کره زمین از 120000 سال گذشته تاکنون در حال وقوع است. سال 2018 به عنوان چهارمین سال گرم جهان به شمار می رود.
    تغییر اقلیم، یک بحران فزاینده است که اقتصاد، بهداشت و ایمنی، تولید غذا، امنیت و سایر ابعاد را درگیر و بر اکوسیستم ها، منابع آب شیرین و سلامت انسان تاثیر می گذارد. این تغییر الگوهای آب و هوایی، برای مثال، تولید غذا را از طریق افزایش پیش بینی ناپذیری بارش تهدید می کند. افزایش جمعیت و نیاز به غذای بیشتر فشار بر منابع آب را تشدید نموده و بحران آب و معضلات زیست محیطی با افزایش دمای کره زمین تشدید می شود.
    بالا آمدن سطح آب دریا (به طور متوسط 2/3 میلی متر در سال)، منابع آب شیرین ساحلی را تهدید و خطر سیل های فاجعه بار را افزایش می دهد. گرمایش جو به گسترش آفات و بیمارهای گرمسیری کمک می کند. متاسفانه، شرایط تا به امروز بد و وخیم تر شده است. هشدار اساسی این است که احتمالا بسیاری از اکوسیستم های مهم و ازجمله سیستم اقلیم از آستانه تغییرات برگشت ناپذیر عبور نموده باشند. برای نمونه، پسروی یخچال های کوهستانی، اکوسیستم جنگل بارانی آمازون و توندرای قطب شمال یک تهدید اساسی می باشند.
    هرچند تغییر اقلیم به طور کامل اجتناب ناپذیر است، اما تاثیرات بسیار شدید تغییر اقلیم را می توان از طریق کاهش قابل ملاحظه مقدار انتشار گازهای گلخانه ای کاست. با این حال، زمان کافی برای آغاز اقدام جدی در جلوگیری از پیامدهای شدید جهانی بسیار کوتاه است. طرح های بسیاری توسط سازمان ها و کشورهای مختلف مانند کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره تغییرات اقلیمی(UNFCCC)، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد(UNEP) و مجمع بین المللی تغییر آب و هوا(IPCC) در راستای کاهش و سازگاری با تغییرات اقلیمی انجام شده است. به طورکلی، تدوین یک برنامه جامع و اقدام عملی، جهت انطباق با این پدیده و کاهش اثرات سوء ناشی از آن ضروری است.
    در کنار همه اینها سیاست و تاثیر نظام های حاکم بر کشورها در مقابله با انتشار گازهای گلخانه و تعدیل گرمایش جهانی باعث شده که افق روشنی از توافق بین المللی درزمینه حل این مشکل وجود نداشته باشد.
    هرچند اجماع کلی دانشمندان علوم اقلیمی در رابطه با علل انسانی گرمایش جهانی اخیر وجود دارد اما برخی نظریات که به نفی این پدیده می پردازند و به دلایل انسانی ایجاد آن باور ندارند، وجود دارد.
    بر اساس تصمیم هیات تحریریه، مجله مخاطرات محیط طبیعی آمادگی دارد با توجه به اهمیت حیاتی موضوع گرمایش جهانی، تغییرات اقلیمی و آشکارسازی علل و اثرات آن با تاکید بر نقش فعالیت های انسانی و طبیعی مقالات مروری (Review Article) و پژوهشی اساتید صاحب نظر و برجسته در این زمینه را به صورت ویژه بر اساس موافقت هیات تحریریه چاپ و منتشر نماید. این مقالات بایستی حاصل اندیشه ها و نظریات اساتید محترم باشد و در این رابطه نظرات موافقین و مخالفین اثر فعالیت های انسانی و همچنین الزامات پیوستن یا نپیوستن به توافقات بین المللی ازجمله توافق نامه تغییرات اقلیمی پاریس و لهستان می تواند موضوع مقالات ارسالی باشد. بر این اساس از کلیه اساتید برجسته دانش اقلیم شناسی و سایر علوم وابسته دعوت می شود مقالات خود را برای بررسی و چاپ در مجله ارسال فرمایند.
  • عباس احمدی، حمید ترنج زر، آزاده کاظمی صفحات 1-14
    پدیده شوری، یکی از مخرب ترین فرآیندها به ویژه در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. لذا به منظور استفاده و بهره برداری از این خاک ها، پایش و تهیه نقشه شوری خاک ضرورت دارد. در این تحقیق به منظور پیش بینی و پهنه بندی خاک اقدام به برداشت 100 نمونه از خاک سطحی اراضی شوره منطقه بولاق ساوه به روش شبکه ای شد. سپس در آزمایشگاه، مقادیر هدایت الکتریکی (EC) عصاره اشباع خاک به عنوان معرف شوری اندازه گیری گردید. سپس با انتقال داده ها به محیط نرم افزار ArcGIS 10 اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی EC شد. بدین منظور از مدل سمی واریوگرام کریجینگ استفاده شد. از طرفی مقدار نسبت اثر قطعه ای به حد آستانه برابر 84/43 درصد به دست آمد که حاکی از همبستگی مکانی متوسط مقادیر EC خاک در منطقه مطالعاتی است. همچنین دامنه تاثیر واریوگرام حدود 261 متر به دست آمد. برآیند ارزیابی شاخص های مذکور موید این مطلب است که زمین آمار توانسته است با دقت و صحت متوسطی اقدام به پهنه بندی EC کند. نتایج تحقیق نشان داد از 5 کلاس شوری خاک، EC خاک منطقه بولاق ساوه در چهار کلاس شامل غیرشور، تا اندازه ای شور، شوری متوسط و شوری زیاد قرار گرفته است که بیشترین مقادیر مربوط به میانه جنوبی منطقه مطالعاتی می باشد. این نتایج نشان می دهد که شوری خاک در محدوه مطالعاتی از تغییرپذیری بالایی برخوردار است

    کلیدواژگان: پهنه بندی خاک، زمین آمار، شوری خاک، کریجینگ، واریوگرام
  • لیلا گرجی، جواد طباطبایی، اکبر قاضی فرد، مژگان انتظاری صفحات 15-34
    یکی از راه های مناسب برای جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب پذیر آبخوان و مدیریت بهره برداری از منابع آب وکاربری اراضی است. نیترات به عنوان یکی از شاخص های شیمیایی آلودگی آب از دیرباز مورد توجه بوده است. هدف از این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری آبخوان میمه به نیترات با استفاده از GIS، روش های آماری و مدل دراستیک می باشد. بر اساس روش دراستیک آسیب پذیری آبخوان میمه در محدوده آسیب پذیری کم و متوسط (128-75) قرار می گیرد. پس از محاسبه شاخص جدید دراستیک با استفاده از Raster Calculation در محیط ARCGIS، بار دیگر همبستگی بین غلظت نیترات در نمونه های آب زیرزمینی و شاخص دراستیک جدید محاسبه گردید. در این حالت ضریب هبستگی از 162/0 – (قبل از بهینه سازی) به 842/0 (بعد از بهینه سازی) افزایش یافت. همبستگی فوق در سطح احتمال 95 درصد معنی دار بود (05/0>P-value). برای تهیه نقشه پهنه بندی غلظت نیترات، نمونه برداری از 10 حلقه چاه بر اساس اصول نمونه برداری استاندارد انجام و به روش اسپکتروفتومتری مورد آنالیز قرار گرفت. سپس نقشه پهنه بندی غلظت نیترات با استفاده از مدل های میانیابی ترسیم شد. تلفیق دو نقشه آسیب پذیری و پهنه بندی غلظت نیترات نشان می دهد اکثر محدوده مورد مطالعه در محدوده بی خطر و کم خطر قرار دارد و تنها بخش کوچکی از منطقه که غلظت نیترات نیز در آب زیرزمینی آن بالاتر از 50 میلی گرم در لیتر است، در محدوده خطرناک طبقه بندی شده است. بر اساس نقشه پهنه بندی غلظت نیترات، بالاترین غلظت در آب های زیرزمینی قسمت جنوبی آبخوان میمه مشاهده گردید که ناشی از تاثیر متقابل آلودگی ناشی از فعالیت های کشاورزی، برگشت آب آبیاری، جنس زمین، نرخ بالاتر تغذیه، هدایت هیدرولیکی و نفوذپذیری خاک می باشد.

    کلیدواژگان: مدل دراستیک، آلودگی نیترات، سیستم اطلاعات جغرافیایی، آبخوان میمه
  • هاشم نوری، کاکا شاهدی، محمود حبیب نژاد روشن، عطاالله کاویان، مرزبان فرامرزی صفحات 35-49
    در ایران به دلیل وسعت زیاد، تنوع اقلیمی، تغییرات کاربری اراضی و دگرگونی های رخ داده درمقیاس های زمانی و مکانی بارش ها، همه ساله سیلاب های عظیمی رخ می دهد. تحقیق حاضر جهت ارزیابی روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تهیه نقشه حساسیت به سیل می باشد. در این تحقیق از پارامترهای طبقات ارتفاعی، شیب، انحنای زمین، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، کاربری اراضی، شماره منحنی رواناب و خاک در بخشی از حوضه آبخیز رازآور در استان کرمانشاه استفاده گردید. نقشه های رقومی این پارامترها با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS 10. 1 و SAGA GIS 2 با فرمت رستری تهیه شدند. احتمال رخداد سیل برای هر کلاس از هر فاکتور و همچنین اهمیت هر فاکتور نسبت به سایر فاکتورها در وقوع سیل توسط نظرات کارشناسی بررسی گردید و در نهایت وزن های مربوطه در نرم افزار Expert choice محاسبه گردید. سپس وزن های بدست آمده برای هر کلاس و هر فاکتور توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در لایه های مربوطه اعمال گردید و در نهایت نقشه های احتمال سیل منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نقشه تهیه شده در نهایت به 5 کلاس شامل حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم به قوع سیل طبقه بندی شد. نتایج حاکی از آن است که فاکتور شیب دارای بیشترین تاثیر بر وقوع سیل بوده و پس از آن مربوط به فاصله از رودخانه و طبقات ارتفاعی می باشد ؛ و کمترین تاثیر بر وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه مربوط به فاکتور شماره منحنی رواناب می باشد. همچنین نتایج نشان داد 5/48 درصد از حوضه دارای حساسیت زیاد و خیلی زیاد و 9/30 درصد دارای حساسیت کم وخیلی کم به وقوع سیل می باشد.

    کلیدواژگان: حوزه آبخیز رازآور، احتمال سیل، GIS، AHP، Expert choice
  • رسول حیدری سورشجانی، یونس غلامی، زهرا سلیمی صفحات 51-73
    بافت فرسوده و تاریخی شهر بوشهر به دلیل جایگاه خود در مرکزیت شهر، مهم ترین محدوده شهر از نظر تمرکز خدمات تجاری، اداری، سیاسی و اقتصادی به شمار می رود که دارای مساحتی برابر با 492 هکتار است که با خطر سوانح طبیعی از جمله زلزله تهدید می شود. در این میان برنامه ریزان و مدیران شهری به منزله مهم ترین نهادهای درگیر در طراحی کالبد شهرها در پی آن هستند که در صورت وقوع این بحران در مدت کوتاهی حیات شهری به وضعیت گذشته خود بازگردد، بنابراین افزایش تاب آوری این بافت در برابر بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه ها به میزان زیادی در کاهش این خسارات و همچنین زمان بهبودی جوامع موثر است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری کالبدی، به سنجش و مقایسه زیرمعیارهای کالبدی تاب آوری در محله های فرسوده شهر بوشهر می پردازد. جامعه آماری پژوهش را ساکنین محلات قدیمی و فرسوده دهدشتی، کوتی ، بهبهانی ، شنبدی، عالی آباد، سنگی، بن مانع، مخ بلند، دواس، خواجه ها، جلالی، جبری، صلح آباد، جفره تشکیل می دهدکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 381پرسش نامه به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. به منظور ارزیابی اختلاف سطح تاب آوری محلات فرسوده شهر بوشهر از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید و همچنین به منظور پی بردن به جزئیات این آزمون و بررسی اختلاف بین محلات مختلف از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشانگر آن است که درصد بالایی از بافت محلات فرسوده شهر بوشهر در برابر زلزله تاب آوری نامناسبی را دارا می باشد و نکته حائز اهمیت آن است که کاربری های حساسی نظیر مدارس و مراکز درمانی نیز در برابر زلزله به شدت آسیب پذیر هستند. آزمون فرضیه نشانگر آن است که محلات مورد مطالعه از نظر شاخص های کالبدی باهم تفاوت معناداری دارند.

    کلیدواژگان: تاب آوری کالبدی، محلات فرسوده، آسیب پذیری، شهر بوشهر
  • مهدی دهقان، کمال امیدوار، غلامعلی مظفری، احمد مزیدی صفحات 75-90
    ذرات معلق با قطر کوچک‎تر از 10 میکرون (PM10) و دید افقی، به عنوان دو فراسنج مهم در پژوهش‎های مرتبط با ریزگردها و گرد و غبارهای تروپوسفری شناخته می‎شوند که آلودگی هوا تا اندازه‎ی زیادی وابسته به مقدار این دو فراسنج در زمان است. این پژوهش، رابطه‎ی میان فراسنج‎های PM10 و دید افقی را با کاربست الگوریتم تکاملی ژنتیک واکاوی کرده است. منطقه‎ی مورد بررسی شهر یزد در جایگاه نماینده‎ی ایران مرکزی بوده است. دیدهای افقی به تفکیک شرایط همدیدی 05، 06، 07 و 09 در یک بازه زمانی پنج ساله (2010 تا 2015) از دفاتر سینوپتیک اداره کل هواشناسی استان یزد و داده‎های PM10 از ایستگاه‎های پایش آلودگی هوا وابسته به اداره کل محیط زیست استان یزد گرفته شده است. برای رسیدن به روابط ریاضی گفته شده، معادله خط رگرسیون و چندین گونه تابع نامی دیگر مورد هم‎سنجی قرار گرفتند؛ که تابع گوسین به عنوان مناسب‎ترین تابع برازندگی گزینش گردید. دست‎آوردهای این پژوهش، روابط ریاضی میان PM10 و دید افقی در حالت فراگیر، PM10 و دید افقی هنگام رخداد کد همدید 05 و PM10 با دید افقی هنگام رخداد کد همدید 09، با کاربست تابع گوسین با دوره‎ی 1؛ و رابطه میان PM10 و دید افقی در هنگام رخداد شرایط همدید با کد 06 و 07 با کاربست تابع گوسین با دوره 2 می‎باشند.

    کلیدواژگان: PM10، دید افقی، الگوریتم ژنتیک، تابع گوسین، یزد
  • عباسعلی آروین صفحات 91-102
    یکی از مهمترین کاربرد تصاویر ماهواره ای استفاده از آن برای تعیین و تخمین دمای سطح زمین است. برای بررسی این موضوع از سری تصاویر لندست 8 جهت محاسبه و تخمین دمای هوای شهر اصفهان و منطقه اطراف استفاده شد. برای برآورد دمای سطح زمین (LST) از روش آلگوریتم پنجره مجزای سوبرینو [1] بهره گیری شد. نتایج نشان داد کابرد این روش بر روی تصاویر ماهواره ای منطقه اصفهان که از پوشش متنوع ناحیه شهری، فضای سبز و مناطق صنعتی عمده برخوردار است، تونایی این مدل و تناسب تصاویر مذکور را برای این منظور نشان می دهد. مقایسه دمای دمای اندازه گیری شده بر روی تصویر و دمای محاسبه شده در دو ایستگاه ازون سنجی و فردودگاه اصفهان، نشان دهنده دامنه تغییرات حدود 5/4 درجه سلسیوس است. با این حال دمای محاسبه شده در چهار روز از سال عمدتا بیشتر از دمای اندازه گیری شده در عمق 5 سانتی متری خاک در محل دو ایستگاه ازون سنجی و فرودگاه اصفهان است و این مقدار در بالاترین میزان 25/4 درجه سلسیوس بیشتر از دمای ایستگاه است. روابط همبستگی بین نقشه دمای سطح زمین LST و شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) در 9100 پیکسل کد منطقه با ضریب همبستگی 458/0 در سطح اطمینان 99 درصد تایید می گردد که اعتبار روش بکارگفته شده برای برآورد دمای سطح را تایید کرد.  
    کلیدواژگان: دمای سطح زمین، اصفهان، تصاویر ماهواره ای، تخمین دما
  • محمدحسین مبین، زهرا زارعی، حمید سودایی زاده صفحات 103-121
    از میان پدیده های اقلیمی که جوامع و محیط زیست را متاثر می سازند، خشکسالی آب و هوایی یکی از پیچیده ترین آن ها است. این ویژگی شناخت هر چه بیشتر جوانب گوناگون آن را ضرورت می بخشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی برخی از ویژگی های خشکسالی آب و هوایی به ویژه شدت آنها در ایستگاه های هواشناسی کرمان و شیراز است. پس از تهیه داده های ساعتی مربوط به میانگین، بیشینه و کمینه دما و نیز میانگین بارش برای ایستگاه های همدیدی کرمان و شیراز در دوره اقلیمی 51 ساله (2015-1965) و تبدیل به داده های روزانه و ماهانه، شدت خشکسالی های آب و هوایی بر اساس چهار شاخص SPI، RDI، SPEI و EDI در 5 گام زمانی مختلف محاسبه، و کارآیی هر شاخص در تعیین ویژگی های خشکسالی آب و هوایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شدت های خشکسالی محاسبه شده به وسیله هر یک از شاخص ها در گام های زمانی مختلف در هر دو ایستگاه کرمان و شیراز تغییرات و نوسانات ماهانه مشابهی داشته و در هر منطقه بر اساس نوع اقلیم، شاخصی که بیشترین همبستگی را با سایر آن ها در گام های زمانی مختلف دارد، متفاوت است. در ایستگاه کرمان، RDI6 (64/0R2=) و در ایستگاه شیراز، RDI9 (70/0 R2=) ، بیشترین همبستگی را با سایر شاخص ها داشته، کارآیی بالاتری جهت توجیه تغییرات کمی آنها دارند. بیشترین تعداد ماه های خشک در هر دو ایستگاه بدون در نظر گرفتن گام زمانی با EDI تعیین شده، اما در گام های زمانی مختلف، SPEI در کرمان و RDI در شیراز، کارآیی بالاتری جهت تعیین تعداد ماه های خشک دارند. بررسی شاخص های خشکسالی بیانگر غلبه شرایط خشکسالی در کرمان و شیراز به ترتیب در 60% و 45% از سال ها است. کلاس های شدت خشکی ملایم (0>I>1-) ، متوسط (1->I>5/1-) ، بترتیب با فراوانی 65% و 25%، بیشترین و کلاس خشکی شدید و بسیار شدید (5/1->I) کمترین درصد فراوانی (15%) را درهر دو ایستگاه داشتند.

    کلیدواژگان: خشکسالی آب و هوایی، کرمان، شیراز، SPI، RDI، SPEI، EDI
  • حسین غضنفرپور*، محسن پورخسروانی، مهدیه سلیمانی صفحات 123-149

    شهرستان رفسنجان در شمال غربی استان کرمان واقع شده و از شمال به بافق در استان یزد، از جنوب به بردسیر و سیرجان از مغرب به شهر بابک و از مشرق به کرمان محدود می شود. با توجه به وضعیت لرزه خیزی استان کرمان، میزان آسیب پذیری لرزه ای شهر رفسنجان سوال اساسی این پژوهش بوده است. به همین علت این پژوهش سعی دارد وضعیت لرزه خیزی و آسیب پذیری کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان در برابر زلزله را ارزیابی نماید. نتایج نشان می دهد که 51/13 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از آسیب پذیری بالایی برخوردار می باشند که از این مقدار 38/7 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 13/6 درصد نیز در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. همچنین از مجموع 41/36 درصد از پارامترهای کالبدی و جمعیتی این شهر که از آسیب پذیری متوسط برخوردار است، 61/19 درصد آن در در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط و 81/16 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی کم قرار دارد. از طرفی فقط حدود نیمی (08/50 درصد) از پارامترهای کالبدی و جمعیتی شهر رفسنجان از وضعیت آسیب پذیری کم و مناسب برخوردار است که از همین مقدار هم 37/25 درصد آن در پهنه با خطر لرزه خیزی متوسط قرار داشته و فقط 7/24 درصد آن در پهنه کم خطر از نظر لرزه خیزی قرار گرفته است. لازم به هرچند طبق نتایج شهر رفسنجان از خطر لرزه خیزی بالایی برخوردار نیست ولی نتایج تحلیل لرزه خیزی حاکی از آنست که احتمال وقوع زلزله هایی با بزرگی 7 ریشتر امکان پذیر است. به همین علت با توجه به اینکه حدود 50 درصد از مساحت این شهر از نظر کالبدی و جمعیتی آسیب پذیر می باشد بنابراین برنامه ریزی کاربردی جهت کاهش خطرات احتمالی از اهمیت بالایی برخوردار است.

    کلیدواژگان: لرزه خیزی، آسیب پذیری، کالبدی، جمعیتی، رفسنجان
  • محمود احمدی، عباسعلی داداشی رودباری، مهناز جعفری صفحات 151-173
    کشور ایران خشک و کم آب است، حاکمیت این شرایط و موقعیت قرارگیری آن در کمربند ریزگرد جهانی شرایط بسیار نامطلوبی به ارمغان آورده است. ریزگردها طی سال های اخیر با شدت و فراونی بیشتری به وقوع پیوسته اند و عمده مناطق ایران را تحت تاثیر قرار داده اند لذا به لحاظ مسائل زیست محیطی مطالعه و مدیریت کاهش آثار آن در اولویت می باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی نقش لایه مرزی در انتقال، شرایط به وجود آورنده و تشدیدکننده آشفتگی گرد و غبار به جنوب غرب کشور است. ابتدا روزهای توام با گرد و غبار استخراج و یک دوره که این پدیده به شکل فراگیر و با شدت زیاد در منطقه موردمطالعه به وقوع پیوسته (21 تا 24 فوریه 2016) برای پایش گزینش شد. سپس داده های ارتفاع لایه مرزی (BLH) مبتنی بر برونداد پایگاه ECMWF، پارامتری های هواسپهر از پایگاه NCEP/NCAR و عمق نوری ذرات (AOD) از سنجنده MODIS استخراج گردید. علاوه بر این به منظور ارزیابی شرایط به وجود آورنده و تشدیدکننده آشفتگی مقدار عددی ریچاردسون برای دو ایستگاه رادیوگمانه [1] اهواز و آبادان محاسبه شد. نتایج نشان داد، لایه مرزی هواسپهر در ایجاد تلاطم و انتقال گرد و غبار به کشور نقش مهم و غیرقابل انکاری را دارا می‏باشد بطوریکه در هر 4 روز مورد مطالعه همبستگی بین ارتفاع لایه مرزی و عمق نوری ذرات بیشتر از 70/0 بوده است. شرایط هواسپهری ناپایدار همچون قرارگیری ناوه‏ای بسیار عمیق، چرخند قوی همراه با تاوایی مثبت قابل توجه در محور ناوه، به همراه امگای منفی که گویای صعود، ناپایداری هوا و به تبع آن ایجاد شرایطی ناآرام و متلاطم در منطقه را فراهم نموده شرایط بسیار مساعد و تقویت برداشت گرد و غبار را به وجود آورده است. مقدار عددی ریچاردسون طی روزهای منتخب معرف پیشی گرفتن نیروی مکانیکی تولیدکننده گردابه از نیروی بازدارنده حرارتی بوده که در نتیجه آن جریان ناپایدار و آشفته تر شده و فرآیند اختلاط راحت تر و سریع تر صورت گرفته است.  
    کلیدواژگان: ارتفاع لایه مرزی (BLH)، عمق نوری ذرات (AOD)، مقدار عددی ریچاردسون، جنوب غرب ایران
  • فرشاد علیزاده، نرگس افسری، فتانه تقی زاده فرهمند صفحات 175-194
    زمین لرزه ها جزء خطرات طبیعی هستند و گریز از آنها ممکن نیست. افزایش خسارت های ناشی از زلزله و تعداد زیاد تلفات جانی و مالی بدلیل ضعف سازه ها، بشر را وادار به مطالعاتی برای کاهش این خسارات و آسیب ها می کند. هدف از تحلیل خطرزمین لرزه، پیش بینی میزان دامنه جنبش های قوی زمین در دوره مشخصی از زمان در یک سایت مشخص است. در تمامی ورودی های آنالیز خطر که هر یک بیانگر خصوصیتی هستند عدم قطعیت وجود دارد. در نتیجه شناخت عدم قطعیت ها و چگونگی و میزان در نظر گرفتن آنها توسط روش های مختلف تحلیل خطر، می تواند نشان دهنده میزان اعتمادپذیری آن روش ها در ارزیابی خطر لرزه ای باشد. منطق فازی ابزار مناسبی است که هم به عنوان یک روش تصمیم گیر در حل مسائل و هم اینکه عدم قطعیت ها را مدل سازی می نماید، به کار برده می شود. بندر نوشهر در ایالت لرزه زمین ساختی البرز واقع است که یکی از مناطق لرزه خیز ایران می باشد. در این مطالعه برآورد خطر زمین لرزه برای گستره ای به شعاع 200 کیلومتر از بندر نوشهر در موقعیت عرض جغرافیایی 5/38 – 34 درجه عرض شمالی و 54-49 درجه طول شرقی قرار گرفته، انجام شده است. به همین منظور از 17 چشمه بالقوه زمین لرزه در گستره مورد مطالعه، استفاده شده است. ابتدا برآورد خطر لرزه ای به روش قطعی مرسوم و سپس برآورد قطعی با استفاده از منطق فازی انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده به روش قطعی مرسوم، تغییرات بیشینه شتاب افقی بین g08/0 تا g52/0 است. نتایح حاصل از برآورد خطر لرزه ای قطعی با استفاده از منطق فازی نشان دادند که تغییرات بیشینه شتاب افقی بین g01/0 تا g55/0 است. در نتیجه بیشینه شتاب افقی g55/0 می باشد که حاصل از چشمه شماره 6 با بزرگای 0/7 با سازوکار معکوس در فاصله 3/21 کیلومتری از ساختگاه بندر نوشهر است.
    کلیدواژگان: تحلیل خطر، منطق فازی، روش قطعی، بیشینه شتاب افقی، بندر نوشهر
  • عیسی جوکار سرهنگی، نیلوفر خلخالی صفحات 195-207
    یکی از اشکال مهم و پیشرفته فرسایش آبی که در مناطق مختلف سبب تخریب اراضی و تولید رسوب شده و خسارت های مالی زیادی وارد می کند، فرسایش آبکندی است. حوضه نمارستاق به عنوان یکی از زیرحوضه های رودخانه هراز در معرض خطر گسترش این شکل فرسایشی قرار دارد که برای کنترل آن لازم است حساسیت منطقه با بهره گیری از روش های مناسب تعیین شود. برای این منظور نخست 133 آبکند در منطقه با استفاده از تصویر گوگل ارث، عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی شناسایی و نقشه پراکنش آن تهیه شد. از این تعداد 99 آبکند برای مدل سازی و 34 آبکند برای ارزیابی استفاده شد. همچنین لایه های عوامل اصلی موثر شامل جنس زمین، ارتفاع، شیب، جهت دامنه و پوشش گیاهی و کاربری اراضی در محیط ArcGIS تهیه گردید. در مرحله بعد، طول و تراکم آبکندها در هر طبقه از عوامل، با همپوشانی لایه های یادشده محاسبه و نقشه پهنه بندی خطر فرسایش آبکندی در منطقه با استفاده از روش های آماری دومتغیره نسبت فراوانی و ارزش اطلاعات تهیه شد. نتایج نشان داد که سازند شمشک با سنگ بستر شیل، ماسه سنگ، سیلت سنگ و رس سنگ، طبقه ارتفاعی 1200-1000 متر، شیب 50-40 درصد، جهت دامنه ی جنوبی و پوشش مراتع ضعیف بیش ترین حساسیت را نسبت به فرسایش آبکندی داشته و تلفات خاک در آنها بیشتر است. ارزیابی روش های آماری با استفاده از رابطه احتمال تجربی نشان داد که روش ارزش اطلاعات برای پهنه بندی خطر در منطقه مناسب تر است.

    کلیدواژگان: فرسایش آبکندی، پهنه بندی خطر، ارزش اطلاعات، نمارستاق
  • مجید دهمرده، جواد شهرکی، احمد اکبری صفحات 209-227
    تالاب ها در جریان توسعه کشورها نقشی بسیار مهم در رفاه جامعه از طریق تامین کالاها و خدماتی که به طور مستقیم و غیر مستقیم مورد استفاده قرار می گیرند، ایفا می کنند و به همین دلیل دارای ارزش می باشند. در این مقاله، ارزش کالاها و خدمات کارکرد تنظیمی اکوسیستم تالاب هامون، (در زمینه کارکرد تنظیم گاز که شامل ارزش های جذب کربن و تولید اکسیژن می باشد) و کارکرد حفاظت از آب و خاک، مورد محاسبه قرار گرفته است. اطلاعات لازم برای برآورد ارزش کارکردهای تنظیمی در سال 1394 از سازمان های حفاظت محیط زیست، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری و مطالعات گذشته اخذ گردید. ارزش کارکرد های تنظیمی نیز با استفاده از روش های ارزش گذاری بازاری، هزینه جایگزین و ارزش گذاری سایه ای برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که ارزش کارکرد های تنظیم گاز (جذب کربن و تولید اکسیژن) ، 86920، میلیون ریال و ارزش کارکرد حفظ خاک 19/6468 میلیون ریال و ارزش کارکرد حفاظت از آب تالاب 2/71683 میلیون ریال می باشد به طوری که با خشکی تالاب معادل این مقدار ارزش، خسارت در بخش کارکرد های تنظیمی ایجاد شده است. ارزش های برآورد شده برای اکوسیستم تالاب هامون دو کاربرد عمده دارند: اولا در تحلیل هزینه-فایده، جلب حمایت های اقتصادی برای حفاظت از تالاب و تعیین میزان خسارت خشکی و نابودی تالاب به کار می رود و دوم اینکه ارزش های برآورد شده می تواند در تولید درآمد ناخالص داخلی مورد استفاده قرار گیرد. واژگان کلیدی: حداقل 3 و حداکثر 7 واژه که با کاما (،) جدا شده اند.

    کلیدواژگان: ارزیابی اقتصادی، خسارت زیست محیطی، اکوسیستم، تالاب هامون
  • حمیدرضا سلوکی، فرزانه نوری نهاد صفحات 229-241
    رودخانه سیستان، از رودخانه های اصلی دشت سیستان است که بر روی آن سازه های هیدرولیکی مختلفی ساخته شده است. در این تحقیق، تعدادی از سازه های مهندسی تحت تاثیر فرسایش بادی، مورد بررسی قرارگرفته اند. محدوده های مورد مطالعه، ورودی آب چاه نیمه ها، سدهای کهک، زهک و سیستان و پل نهورابرا شامل می شود. در مرحله اول جهت رودخانه در هر محدوده نسبت به جهت باد غالب تعیین شده است و سپس موانع طبیعی و مصنوعی، شامل پوشش گیاهی، ساختمانها و ارتفاعات طبیعی که در مسیر وزش باد بوده؛ مشخص شده است. در مرحله بعد بافت خاک، وزن واحد حجم و چسبندگی خاک زمینهای ساحل رو به باد رودخانه تعیین شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، بخشهای مختلف رودخانه سیستان به صورت موازی، مایل و عمود نسبت به جهت باد غالب قرار گرفته است. بافت خاک عموما رس سیلتی، همراه با شن، لوم، لوم سیلتی و لوم ماسه ای است که در محدوده های حاشیه رودخانه به لوم و لوم سیلتی تغییر می یابد. خاکهای این محدوده عموما حد روانی کمتر از 25 داشته و دارای چسبندگی ناچیزی هستند. مقاومت برشی زهکشی نشده خاکهای سطحی در طول مسیر رودخانه و در محدوده ساحل رو به باد، کمتر از 30 کیلو پاسکال است. همچنین، وزن واحد حجم خاک، در محدوده مورد مطالعه، بین 2/1 تا 3/1 گرم بر سانتیمتر مکعب می باشد. پوشش گیاهیسواحل رو به باد، در نزدیکی سازه های مهندسی، بسیار کم و حداکثر 20 درصداست. نتایج نشان می دهد که رسوبات منطقه عمدتا دانه ریز بوده و فاقد چسبندگی هستند و تراکم کمی دارند. بنابر این بر اثر خشکسالی های اخیر و کاهش پوشش گیاهی، فرسایش و حمل خاک به شدت افزایش یافته است و سازه های مربوط به سد کهک، سد سیستان و پل نهوراب، بیشترین تاثیر پذیری را دارند.

    کلیدواژگان: فرسایش بادی، سازه های هیدرولیکی، مقاومت برشی زهکشی نشده
  • محسن حمیدیان پور صفحات 243-262
    به منظور واکاوی ساختار همدیدی الگوهای گردشی جو موثر بر روزهای برفی نیمه شرقی ایران از رویکرد محیطی – گردشی اقلیم-شناسی سینوپتیک استفاده شد. بدین منظور نخست روزهای برفی بر اساس کدهای هوای حاضر (ww) ایستگاه های شمال استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از سازمان های زیربط اخذ گردید. مبتنی بر این روزها متغیرهای تراز زمین از جمله فشار تراز دریا، دما و متغیرهای ارتفاع ژئوپتانسیل، بادمداری و نصف النهاری، ضخامت جو، جهت جریان در ترازهای 1000، 850 و 500 ه. پ. از داده-های شبکه ای NCEP/NCAR استفاده شد. نتایح این مطالعه نشان داد که ریزش برف در این منطقه با توجه به موقعیت جغرافیایی و دارا بودن از اقلیم خشک و نمیه خشک پدیده ای کم-بسامد بوده و در شکل گیری ریزش باران به شکل جامد یا مایع (برف یا باران) ارتفاع تاثیر بیشتری نسبت به عرض جغرافیایی دارد. ضمن اینکه بارش برف تحث تاثیر عواملی سینوپتیکی مانند پرفشار سیبری و ادغامش با پرفشار اروپایی به منظور فرارفت هوای سرد و همزمان ریزش هوای مرطوب و گرم از سامانه ی کم فشار مستقر در روی دریای عرب، خلیج بنگال و خلیج فارس میسر می گردد. لازم به بیان است که شکل گیری پرفشار سیبری در عرض های پایین تر برای ایحاد برف بسیار موثرتر است. به طوری که در این شرایط فشار مرکزی این سامانه حدود 1040 ه. پ؛ و پربند 1030 ه. پ. شرق ایران را متاثر می کند. علاوه بر آن این پژوهش نشان داد که هرگاه اعظم کشور (به ویژه بر روی رشته کوه های زاگرس) زیر استیلای پرفشار های داخلی و همگرایی بالایی قرار بگیرد در اثر چرخش واچرخندی خود در سطح زمین باعث انتقال هوای مرطوب دریای خزر به منطقه می گردد. از دیگر نتایح این مطالعه نقش رودباد قوی با سرعت 65 متر بر ثانیه در تراز 300 ه. پ؛ و گاها انحنای نصف النهاری آن در تشدید ناپایداری و صعود هوا می باشد. ریزش برف در منطقه با ضخامت 5300 تا 5400 با دمای حدود 3 درجه سلسیوس همراه است.

    کلیدواژگان: برف، سینوپتیک، ارتفاع، منطقه خشک، عرض جغرافیایی
  • سیدابوالفضل مسعودیان * صفحات 264-275
    دستکاری های انسان در طبیعت بدون پیامد نیست. تغییراتی که انسان در محیط ایجاد می کند از راه تغییر ویژگی های گرمایی رویه ی زمین می تواند به تغییر دما و در نتیجه تغییر توزیع فراوانی دما منجر شود. تغییر دما خود زنجیره ای از تغییرات محیطی را در پی خواهد داشت. در کشوری هم چون ایران که به سبب گرمی هوا و کمبود منابع آب زیست پذیری بسیار شکننده ای دارد گاهی تغییرات محیطی می تواند به معنای مرگ و زندگی باشد. بررسی داده های دمای رویه ی زمین مودیس آکوا برای گذر شب و روز از 1382 تا 1396 نشان می دهد که دستکاری های انسان توزیع فراوانی دمای رویه ی زمین را در پهنه های معینی از کشور دستخوش تغییر کرده است. ساخت سدها و بر هم زدن چرخه ی طبیعی آب، تهی کردن منابع آب زیرزمینی از راه حفر چاه های بی شمار، گسترش شهرها، تغییر کاربری زمین، نابود کردن جنگل ها و درختزارها نمونه هایی از دستکاری های انسان در طبیعت هستند که چهره ی دمایی ایران را در طی دهه ی گذشته دگرگون کرده است. تعادل میان توان طبیعی سرزمین ایران و باری که بر این سرزمین گذاشته شده بر هم خورده است. تداوم مدنیت در مراکز کهن تمدنی کشور با خطر نابودی روبرو است مگر آن که ایرانیان شیوه ی زندگی خود را تغییر دهند و بین نیازهای خود و توان طبیعی سرزمین ایران تعادلی برقرار سازند.
    کلیدواژگان: تغییرات محیطی، دمای رویه ی زمین، مودیس، ایران
|
  • Abbas Ahmadi , Hamid Toranjzar , Azadeh Kazemi Pages 1-14
    Salinity is one of the most destructive processes in soils, particularly in arid and semi-arid areas. In order to use and exploitation of such soils, the soil monitoring and mapping are necessary. In this study, in order to zoning and mapping of soils, sampling was collected based on network method from Bolagh (Saveh) saline lands and the electrical conductivity of saturated soil extract was determined. Then the data had been transferred to the ArcGIS 10 software and soil mapping had been drawn. The exponential model of Semivariogram showed the best cross-validation and efficiency than the other models (spherical, linear and gussian). Also, the amount of nugget effect to the threshold was 84/43% which indicates that the medium spatial correlation for soil EC amounts in the study area. Also, the variogram effect range was calculated about 261 meters. Assessment of the resultant index indicates that the geostatistical has been able to soil salinity mapping with moderate accuracy and precision. The results showed that among five soil salinity classes, the soils of study area classifying in four Classes (including non-salinity, low salinity, medium salinity and high salinity) which highest quantities are related to middle southern regions. These results show that soil salinity in this area has high variability.
    Keywords: Soil mapping, Geostatistical, Soil Salinity, Kriging, Variogram
  • Leila Gorji , Javad Tabatabaei , Akbar Ghazifard , Mojgan Entezary Pages 15-34
    Locating and identifying vulnerable areas of the aquifer and managing water supplies use and land use is a good approach to preventing underground water pollution. Nitrate has always been considered as a water pollution index. The aim of this study was assessing the vulnerability of Meymeh aquifer to nitrate through GIS, statistical methods, and Drastic Model. Drastic Model identified the vulnerability of Meymeh Aquifer as low and medium (75-128). After calculating the drastic new index using Raster Calculation in ArcGIS, the correlation between nitrate concentrations in groundwater samples and the new drastic index was calculated. The correlation coefficient of -0/162 (before optimization) to0/842 (after optimization) has increased. These correlations were significant at the 95% probability level (P-value <0/05). To gain nitrate concentration maps, samples were taken through standard sampling principles from 10 wells and analyzed through spectrophotometry approach. Next, nitrate concentration maps were drawn using interpolation models. Combining vulnerability map and nitrate concentration map indicates that most of the area under study was safe and low-risk and only one area of Meymeh was a high-risk area with nitrate concentration above 50 milligrams per liter in underground water. According to the nitrate concentration zonation map, The highest concentrations were observed in groundwater in the southern region of the Meymeh aquifer is due to the interaction of pollution caused by farming activities, Return water irrigation, Lithology, Higher nutrition rates, Hydraulic Conductivity and The permeability of the soil.
    Keywords: Drastic model, Nitrate Contamination, GIS, Meymeh aquifer
  • Hashem Nouri , Kaka Shahedi , Mahmoud Habibnezhad Roshan , Attaolah Kavian , Marzban Faramarzi Pages 35-49
    In Iran, the vast floods are occurring frequently those are due to huge area, climate changes, land use change and temporal and spatial variations of precipitation. The current research mainly aims to assess Analytical Hierarchy Process (AHP) method to provide flood susceptibility map. In this study, different factors, e. g. elevation classes, the percentage of slope, land curvature, distance from the river, geology, land use types, curve number and soil hydrological groups are used in the Razavar watershed in Kermanshah province. The raster maps of these layers were provided by using ArcGIS10. 1 and SAGA GIS2. The flooding probability of each class for different factors as well as the importance of each factor in comparison with other factors was evaluated according to the expert opinions, then the related weights were calculated in the expert choice software. Furthermore, the obtained weights of each class/factor were applied to every layer using Geographic Information Systems (GIS) to provide flood susceptibility map. The results showed that the percentage of the slope had the highest effects on the flood, and also distance from the river and the elevation classes are in the next priorities. The lowest factor in the flood is related to curve number. Moreover, the results indicated that about 48. 5% and 30. 9% of the study area were recognized with high sensitivity and low/very low sensitivity, respectively.

    Keywords: Razavar watershed, Flooding probability, Effective factors, AHP
  • Rasoul Heidari Soreshjani , Younes Gholami , Zahra Salimic Pages 51-73
    Always crises, natural and unnatural disasters have threatened the urban life and have led to cities destruction. But many cities shortly after these crises have been able to return to their ordinary life. This return can be called as resistance. Increasing in resistance of the cities against the natural disasters, especially earthquake is effective in reduction of losses and also in the recovery period of the societies. The plan makers and administers the cities, as the most important entities involved in designing the cities, have a key role in increasing the resistance of urban communities against earthquake. Physical resistance is one of the effective aspects of resistance of societies, through which the physical and geographical characteristics of the cities in disasters can be evaluated. This study is a practical, descriptive and analytic study and aims to identify the indicators and factors affecting physical resistance and to quantify and compare the physical resistance sub-criteria in old areas of Bushehr. The population of this study is the residents in old areas of Shanbadi, Aliabad, Mahkboland, and etc. 381 questionnaires consist of general and specific questions, using Liker scale, were handed out among the residents of these areas. The reliability, using Cranach’s alpha, was evaluated for analysis of physical resistance in old areas, ANOVA and T-test have been applied to divide the areas according to physical indicators. In order to obtain the required map in these areas, GIS software was used. Finally, physical resistance indicators (e. g. access, quality of buildings, the access before the earthquake, infrastructural resistance, earthquake, resistance) using multi comparison T-test were studied. The results show that the neighborhoods in these areas are different in terms of their physical resistance indicators.
    Keywords: physical resistance, old areas, Vulnerability, ANOVA
  • Mahdi Dehghan , Kamal Omidvar , Gholamali Mozafari , Ahmad Mazidi Pages 75-90
    The particulate matter less than 10 µm (PM10) and visibility are known as two important parameters in researches connected to the tropospheric aerosols and dust so that the air pollution is related to those at the specific time. This study analyzes the relationship between PM10 and visibility whit using evolutional Genetic Algorithm. The area’s case study was Yazd city as representative of central of Iran. Visibilities data whit separation of 05, 06, 07 and 09 synoptic conditions, for 5 years (2010-2015) from Yazd Meteorology Organization; and PM10 data from air pollution control stations connected to Yazd Environment Organization have been catches. To reach mentioned mathematic relations, linear regression equation and several kinds of famous functions have been a comparison; which Gaussian function selects as the best fitness function. The results of this research, were the general equation between PM10 and visibility, PM10 and visibility whit 05 code, also PM10 and visibility connected to 09 synoptic code, using Gaussian function in 1 term; and equation between PM10 and visibility when to happen 06 and 07 synoptic conditions, using Gaussian function in 2 term that has been presentation.

    Keywords: PM10, Visibility, Genetic Algorithm, Gaussian function, Yazd
  • Abbasali Arvin Pages 91-102
    One of the most important applications of satellite images is the use of it to determine and estimate the surface temperature of the earth. To investigate this, the Landsat 8 series was used to calculate and estimate the air temperature in the city of Isfahan and surrounding area. The surface of the earth's surface temperature (LST) was calculated using the Subrino window algorithm. The results showed that the use of this method on satellite images of Isfahan region, which covers a variety of urban areas, green spaces, and major industrial areas, shows the ability of this model and the proportion of these images for this purpose. The comparison of a temperature measured on the image and the temperature calculated in two of Ozone-metric and Airport stations in Isfahan shows a range of changes of about 4. 5 degrees Celsius. However, the calculated temperature in four days of the year is more than the measured temperature at a depth of 5 cm in the soil at the site of the two Ozone-metric and Isfahan Airport stations and this value is at a maximum of 4. 25 degrees Celsius above the station's temperature. The correlation relations between the LST surface temperature map and the normalized vegetation difference index (NDVI) at 9100 pixels of the area code with a correlation coefficient of 0. 445 are confirmed at a confidence level of 99% Which confirmed the validity of the method used to estimate the surface temperature.
    Keywords: Land Surface Temperature (LST), Isfahan, Estimation of Temperature, Satellite Image
  • Mohammad Hossein Mobin , Zahra Zarei , Hamid Sodayizadeh Pages 103-121
    Among the climatic phenomena that affect communities and the environment, climatic drought is one of the most complex ones. The purpose of this research is to express some of the characteristics of climate drought, especially their severity in arid and semi-arid regions of Iran. After providing hourly data on average, maximum and minimum temperature as well as average rainfall, of Kerman and Shiraz synoptic stations which are representative of arid and semi-arid regions of the country respectively, and converting them into daily and monthly scales, the severity of climate droughts was calculated based on four SPI, RDI, SPEI and EDI indicators during the statistical period of 1965-2015 and at 5 different time steps. The efficiency of each indicator was evaluated in determining the characteristics of climate drought. The results showed that the drought severity estimated by each of the indices at different time steps in Kerman and Shiraz has the same monthly changes and fluctuations. But in each region, based on the type of climate, the index that has the highest correlation with the others at different time steps is different. So, in Kerman, RDI6 (R2=0. 64) and RDI9 (R2=0. 70) in Shiraz had the highest correlation (higher coefficient of determination) with other indices, and have higher efficiency for Justifying the quantitative changes of other indices. In addition, at different time steps, the SPEI in Kerman and RDI in Shiraz have good performance in determining the number of dry months. Meanwhile, in terms of the frequency of occurrence of dry months in different drought severities, the class of mild dryness (0> I> -1) with a frequency of 65% and then the moderate dryness class (1> I> -1. 5) had the highest percentage Frequency, and severe dry and severe drought (I>1. 5) had the lowest percentage of abundance (15%) at both stations.
    Keywords: Climatic drought, Kerman, Shiraz, SPI, RDI, SPEI, EDI
  • Hosain Ghazanfarpour, Mohsen Pourkhosravani, Mahdiyeh Soleimani Sardo Pages 123-149

    Today, only the urban problems are not limited in the social, economic, political, cultural issues, but natural factors which constitute the substrate of cities have a significant impact on the process as well. So the ability of cities to cope with natural hazards and proper planning is of particular importance to prevent or reduce the adverse effects. The aim of this study was to assess the seismic status of physical and demographic vulnerability in Rafsanjan City against earthquake. That's why the seismic assessment of the statistical and analytical methods and assessing the physical and demographic vulnerabilities with indicators of buildings, roads and population was conducted by using Geographic Information System Software (GIS). Also Analytic Hierarchy Process (AHP) is used to rank the vulnerability. The results show that 52. 36% areas of Rafsanjan are in moderate seismic hazard zone. 47. 64% area in low seismic hazard zone. In assessing the physical and demographic vulnerabilities, 13. 51% areas of the city are largely affected, the 36/41% areas are moderately affected, and 50. 08% areas of the city have low vulnerability However, according to the results, Rafsanjan city also has high seismic risk, but seismic analysis indicates that the probability of an earthquake with magnitude of 7 Richter scale is possible. For this reason, considering that about 50% of the city areas is vulnerable in terms of physical and functional condition so planning to reduce the risks is high important.

    Keywords: Seismicity, Vulnerability, Physical, Demographics, Rafsanjan
  • Mahmoud Ahmadi , Abbasali Dadashirodbari , Mahnaz Jafari Pages 151-173
    The country is dry and low in the water, the coincidence of this situation and its position in the global rebound belt has brought about very bad conditions. Repeaters in recent years have been affected by the severity and frequency of major events in Iran and, in terms of environmental issues, studying and managing the reduction of its effects is a priority. The purpose of this research is to evaluate the role of the transverse boundary layer in the transition, the conditions creating and exacerbating the disturbance of dust to the southwest of the country. The research methodology first extracted days with dust and a period in which this phenomenon was enormously and intensely studied in the studied area (February 21-24, 2016) for monitoring. The data boundary layer height (BLH) based on the outputs of base ECMWF, Paramtryhay Hvasphr base NCEP / NCAR and Aerosol Optical Depth (AOD) was extracted from MODIS. In addition, in order to evaluate the conditions that create and exacerbate disturbances, the numerical value of Richardson Number was calculated for two radio stations in Ahwaz and Abadan. The results showed that the boundary layer of the atmosphere in creating turbulence and transfer of dust to the country has a significant and non-interlocking role so that in every 4 days the study between the height of the borderline and the optical depth of the particles was greater than 0. 70. Unstable airborne conditions such as very deep creeping, strong rotation with a significant positive tau in the axis of the woods, along with negative omega that suggests climb, air instability, and consequently creating uneasy and turbulent conditions in the region, are very favorable and Has strengthened dust removal. The Richardson numerical value in the selected days represents the overrun of the mechanical force of the vortex generator from the thermal deterioration force, which resulted in an uneven and turbulent flow, and the mixing process was performed more easily and quickly.
    Keywords: boundary layer height (BLH), Aerosol Optical Depth (AOD), Richardson Number, Southwest of Iran
  • Farsahad Alizadeh , Narges Afsari , Fataneh Taghizadeh Farahmand Pages 175-194
    The purpose of the seismic hazard analysis is to predict the extent of the strong ground movements over a certain period of time on a specific site. There are uncertainties in all the inputs of the risk analysis, each of which expresses a property. As a result, recognizing uncertainties and how they are considered by different risk analysis methods can indicate the reliability of those methods in seismic hazard assessment. Fuzzy logic is a suitable tool that is used as a decision-making method for solving problems and modeling uncertainties and ambiguities. Nowshahr Port is located in the Alborz seismic province which is one of the seismic regions in Iran. In this study, a seismic hazard estimate for a range of 200 km radius from Nowshahr port was carried out at a latitude position of 34-38 degree north latitude and 49- 54 degree east longitude. For this purpose, 16 potential seismic sources have been used in the studied area. First, seismic hazard estimation was done by the Conventional deterministic method and then using fuzzy logic. According to the results obtained in the conventional deterministic method, Peak Ground Acceleration values estimated from Conventional deterministic method 0. 52g and 0. 55g application fuzzy Logic System.
    Keywords: Seismic hazard, Deterministic, Fuzzy Logic, PGA, Nowshahr
  • Eisa Jokar Sarhangi , Nilofar Khalkhali Pages 195-207
    One of the most important and advanced forms of water erosion is gully erosion that causes the destruction of land and sediment production in many areas, resulting in a lot of economic damage. The Nemarestagh watershed is one of the sub-basins of the river Haraz which is exposed to expanding this form of erosion. It is necessary to determine the sensitivity of the area by using appropriate methods to plan its control. For this purpose, 133 gullies were first recognized and recorded through Google Earth image, aerial photography and extensive field surveys. Randomly out of this number, 99 gullies are used for modeling and 34 gullies are implemented for evaluation. The layers of effective factors including lithology, elevation, slope, aspect and vegetation and land use were prepared using ArcGIS environment. In the next step, the length and density of gullies in per class of the factors were calculated by overlaying the layers and the map of the risk zoning of gully erosion in the region was provided using the frequency ratio and information value statistical methods. The results showed that Shemshak formation with shale, sandstone, siltstone and conglomerate, elevation of 1000-1200 meters, the slope of 40-50 percents, the southern direction and poor pasture have a highest gully erosion susceptibility. The evaluation of statistical methods using the probabilistic probability showed that the information value model is more suitable for hazard zonation in the area.
    Keywords: Gully Erosion, Hazard Zonation, information value, Nemarestagh
  • Majid Dahmardeh , Javad Shahraki , Ahmad Akbari Pages 209-227
    Wetlands play an important role in the prosperity of society in developing countries through the provision of goods and services that are used directly or indirectly, and therefore they are valuable. In this article, the value of carbon sequestration, oxygen production, water conservation and soil conservation were estimated to assess the economic losses caused by drought. the information needed to estimate the value of the production and regulation functions were obtained from Environmental protection organizations, The Forest Service, Rangeland and Watershed and previous studies, in the year of 2015. The production and regulation functions were estimated by using the market valuation method, alternative cost and shadow price.
    The results show that the functions of regulating gas (carbon absorption and oxygen production) are 86920, Conserving soil and water conservation is 174004/31, 1629163/63 $. and the total value of the regulatory functions of Hamoon wetland is 165/071 billion. Estimated values for Hamoon wetland ecosystems have two major applications: first, in cost-benefit analysis, gaining economic support for the protection of Hamoon wetland and can be used to determine the number of damages and destruction of wetlands caused by drought. Second, the estimated value can be used in the production of the gross domestic product.

    Keywords: Economic Assessment, Environmental Damage, Ecosystem, Hamoon Wetland
  • Hamid reza Soloki , Farzane Noori nahad Pages 229-241
    Introduction
    Sistan River is one of the main rivers in Sistan plain which has various hydraulic structure built upon it. The current study evaluates various engineering structures which have been impacted by wind erosion.
    Methodology
    The research regions included the water entrance to Chahnime, Kohak dam, Zahak Dam, Sistan Dam, and Nohrab bridge. In the first stage, the direction of the river in respect to dominant wind and the condition of shores facing wind are studied, and the natural and artificial obstacles, such as vegetation, natural heights, and buildings, which were in the path of the wind were determined. In the second stage, soil texture, dry unit weight and soil coherence of shores facing wind were measured.
    Results
    Based on the research, the Sistan River direction was parallel, oblique, and perpendicular in respect to the dominant wind direction. The soil texture was mainly silty clay with gravel, loam, and loamy sand. However, the soil texture changed at the riversides to loam and silty loam. The liquid limit of the studied soils was lower than 25 with little soil coherence. the undrained shear strength of surface soils within the path of the river and its shores were determined less than 30 kPa. Also the range of dry unit weight of soil in the studied area is between 1. 2gr/cmᶾ to 1. 3gr/cmᶾ. and its vegetation indicated vegetation was lower than 20% near the engineering structures.
    Conclusions
    The results of this study indicate that the sediments were mostly grainy, lacked adhesion with very low density. Therefore, due to the recent drought and reduced vegetation, soil erosion and transportation have increased dramatically. Consequently, the Kohak dam, the Sistan dam and Nohrab bridge have been highly influenced from erosion and transport of wind sediments.
    Keywords: wind erosion, hydraulic structures, Undrained shear strength
  • Mohsen Hamidian Pour Pages 243-262
    In order to study the Synoptic structure of the atmospheric circulation patterns of effects on the semi-easterly snowy days of Iran an environmental-cyclic approach from synoptic climatology was used. For this purpose, the first snow days based on current weather codes were obtained (WW) from the Meteorological Organization of Sistan and Baluchestan and South Khorasan province. Based on these days, variables such as sea level pressure, temperature, geopotential height, orientation and zonal components of the wind, thickness, streamlines in various levels were taken from the website of National Center for Environmental Prediction and National Center for Atmospheric Research (NCEP / NCAR) with a resolution of 2. 5 by 2. 5 degree and the synoptic maps were prepared. The results of this study showed that snowfall in this region is a low-frequency phenomenon
    because of the geographical location and the type of dry and dry climate and in the formation of rainfalls in the form of solid or liquid (snow or rain) elevation has a greater effect than latitude. Meanwhile, snowfall can be affected by the influence of synoptic systems such as Siberian high and its integration with the high pressure of Europe to advection the cold air and simultaneous transmission of wet and warm air will be obtained by the low-pressure systems on the Arabian Sea, the Gulf of Bengal and the Gulf. It is necessary to state that the formation of Siberian high pressure in the lower latitudes is much more effective for snowfall. In this situation, the central pressure of this system is about 1040 hPa and line 1030 hPa affects East of Iran. In addition, the study showed that when the major part of the country (especially on the Zagros Mountains) is under the influence of local high-pressure, with an anticyclonic circulation, it causes to transmission of a wet stream of Caspian Sea to the region. Other results this study are the role a strong jet stream with a speed of 65 m/s at level 300 hPa in the southeast and south Iran and the output axis of the jet stream is associated with a southwest-northeast axis. Snowfalls occur in thickness of 5300 to 5400 meter and temperature of about 3 degrees Celsius in the area.
    Keywords: Synoptic, Arid area, Snow, height, Jetstream
  • S.Abolfazl Masoodian Pages 264-275
    Anthropogenic environmental changes can have serious consequences. Environmental changes affect the frequency distribution of the land surface temperature (LST) due to changes in the thermal properties of the land surface. Temperature changes, in turn, trigger a series of changes in various aspects of the environment. Such changes in Iran that suffer from a hot and dry climate may be matter of life and death. Analysis of 15 years of MODIS/Aqua LST data (2003-2017) shows that man-made land-use changes affect the frequency distribution of LST in some parts of Iran. Construction of dams has been altered the hydrologic cycle in many watersheds of the country. Overconsumption of groundwater resources, urbanization, and deforestation have affected the tempo-spatial behavior of LST in Iran during the past half-century. As a result, there is a huge imbalance between natural resources and expectations of society. Ecological footprints are beyond the capability of natural resources of the country. So there is an urgent need for abrupt changes in lifestyle and reducing the ecological footprints. Natural climatic changes along with these anthropogenic environmental changes would pose a serious threat to the survival of many metropolitans of Iran with several thousand years of history. Many civilization centers of the country survived severe droughts, but this time the changes are too fast.
    Keywords: Environmental changes, Land Surface Temperature, MODIS, Iran