فهرست مطالب

مجله مطالعات آسیای جنوب غربی
پیاپی 4 (زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1398/02/03
  • تعداد عناوین: 5
|
  • علی بی نیاز* صفحات 1-27
    منطقه آسیای جنوب غربی با دربرگرفتن 25 کشور، حلقه ای از کشورهای با منابع غنی نفت و گاز جهان را در خود جای داده است. ضرورت توجه به منطقه گرایی اقتصادی در منطقه جنوب غرب آسیا را جذاب می سازد. هم از این جهت که منطقه مزبور نمی تواند از چشم حریص و منفعت جوی کشورهای صنعتی پیشرفته و روبه ظهور جهان دور بماند و هم به این دلیل که منطقه مزبور با دسترسی به منابع غنی انرژی، لازم است بر اساس مزیتهای نسبی خود مجاری رشد و توسعه اقتصادی خود را در آینده نه چندان دور جست و جو نماید. نوشتار حاضر بر دو راهبرد نهادی و پروژه ای در همگرایی اقتصادی منطقه جنوب غرب آسیا تاکید دارد. راهبرد اول در راستای تجربه اتحادیه پولی اروپا، بر نهادسازی مشترک پولی و اقتصادی تاکید داشته و تشکیل یک اتحادیه پولی را در زیرمجموعه ای از منطقه آسیای جنوب غربی، بین کشورهای ایران، عراق و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس پیشنهاد مینماید. این اتحادیه به عنوان یک هسته مرکزی رشد و توسعه اقتصادی، همگرایی اقتصادی تدریجی کل منطقه مزبور را تشویق خواهد نمود. راهبرد دوم پیشنهادی این نوشتار همگرایی پروژه ای و بخشی حول انرژی و به ویژه نفت و گاز است. این همگرایی می تواند به شکل تاسیس یک صندوق مالی جهت خریداری شرکتهای معظم نفت و گاز با استانداردهای بین المللی و یا تقویت و ادغام برخی شرکتهای ملی نفت و گاز منطقه باشد. با این چشم انداز، گرچه انتظار می رود حرکت به سوی منطقه گرایی اقتصادی در آسیای جنوب غربی، خواه به شکل تاسیس یک اتحادیه پولی و یا همگرایی در بخش نفت و گاز، با انتقادات و ممانعتهای جدی و شدید همراه باشد، اما بی تردید یک اراده جمعی سیاسی در بالاترین سطح خواهد توانست راه را بر چنین منطقه گرائی هایی گشوده و سعادت و خوشبختی پایدار اقتصادی منطقه آسیای جنوب غربی را تضمین نماید.
    کلیدواژگان: منطقه گرایی اقتصادی، اقتصاد سیاسی، نفت و گاز، شرکتهای چندملیتی
  • محمد تقی آذرشب، سید محمد جواد مومنی* صفحات 29-71
    خاورمیانه بخشی از افریقا و اوراسیا و بسیاری از کشورهای آسیایی و در بعضی از موارد کشورهای افریقای شمالی شمرده می شود این ناحیه گروهای فرهنگی و نژادی گوناگونی از قبیل فرهنگ های ایرانی، عربی، بربرها، ترکی، کردی، فلسطینی و آشوری را در خود جای داده است. فارسی، عربی، ترکی و کردی از جمله زبان های اصلی این منطقه هستند. خاورمیانه به منطقه ای بحرانی در امنیت بین الملل تبدیل شده است و کشورهای منطقه بیش از هر حوزه جغرافیایی به پدیده های مانند انقلاب، کودتا، شورش، خشونت و جنگ روبرو هستند. سوالی که در این مقاله درصدد پاسخگویی به آن هستیم این است که کشورهای منطقه خاورمیانه با چه تهدیداتی مواجه هستند؟ از اینرو امنیت در خاورمیانه را براساس مکتب کپنهاک که امنیت را علاوه بر بعد نظامی، دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی می داند بررسی و تهدیدات امنیتی در دو حوزه منطقه ای و فرا منطقه ای تبیین و تشریح نموده ایم.
    کلیدواژگان: خاورمیانه، امنیت، مکتب کپنهاک، تهدیدات منطقه ای و فرا منطقه ای
  • احسان جعفری فر*، سجاد احرامی صفحات 73-99
    در تحلیل بحران سوریه و کنش بازیگران دخیل در آن، می توان جهت گیری های متعارض حزب الله و اسرائیل را مورد بررسی قرارداد. موقعیت ژئواستراتژیکی سوریه باعث شده است تا اهمیت آن برای دو نیروی حزب الله و اسرائیل در سوریه با اهمیت باشد. حزب الله به سوریه به عنوان ستون فقرات مقاومت می نگرد و سقوط بشار اسد را به معنای تضعیف محور مقاومت می داند و در مقابل، اسرائیل به سبب همسایگی با سوریه نگران تاثیر قدرت محور مقاومت و محدودیت فعالیت های خود در قبال لبنان و فلسطین است. از همین رو، سقوط یا تداوم رژیم بشار اسد تاثیر مستقیمی بر منافع و اهداف هر یک از آن ها خواهد داشت. سوال اصلی مقاله این است که تاثیرات منطقه ای دخالت حزب الله و اسرائیل در بحران سوریه چیست؟ و در پاسخ به این پرسش با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری منابع به صورت کتابخانه ای و فضای مجازی، این فرضیه مطرح شده است که با توجه به قرار گرفتن سوریه در محور مقاومت، تاثیرات منطقه ای دخالت حزب الله و اسرائیل برای بقا رژیم بشار اسد در دو حوزه ی روابط اعضای محور مقاومت با یکدیگر و توازن قوای نیروهای محور و ضد محور مقاومت در تقابل با یکدیگر موثر است.
    کلیدواژگان: حزب الله، بحران سوریه، خاورمیانه، محور مقاومت
  • محمدرضا دهشیری، مسعود ملایی* صفحات 101-130
    منطقه خلیج فارس همواره به عنوان یکی از مناطق مهم امنیتی، راهبردی و اقتصادی در نظام بین الملل از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، به گونه ای که در طول قرن های اخیر، پیوسته مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی بوده و از تجاوز آنها در امان نمانده است. با اکتشاف نفت، و با توجه به نقش اساسی آن در اقتصاد جهانی، امنیت و ثبات این منطقه دغدغه ی اصلی کشورهای منطقه و جهان است. عمده ترین نگرانی کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ غربی در منطقه ی خلیج فارس، مسئله ی «امنیت» بوده است. موقعیت راهبردی منطقه خلیج فارس، بازارصدور کالا، تجهیزات نظامی و ذخایرعظیم انرژی از مشخصات و مختصات مهم این منطقه است. اهمیت منطقه خلیج فارس به دلیل موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک آن و لزوم حفظ امنیت این منطقه موجب ارائه الگوهای امنیتی متعدد و متنوعی از سوی کشورهای منطقه و گاها بازیگران خارج از این حوزه جغرافیایی شده است که در این میان به نظر می رسد دیدگاه و الگوی اتخاذ شده توسط عربستان صعودی و عراق به جهت موقعیت و اهمیتی که این دو کشور در ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس دارا می باشند از اهمیت خاصی برخوردار است. بررسی و مطالعه تطبیقی عوامل، عناصر و مولفه های موثر در طرح ریزی امنیت خلیج فارس در این دو کشور که در کنار ایران بازیگران مهم در حوزه خلیج فارس محسوب می شوند، هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.
    کلیدواژگان: خلیج فارس، امنیت، ژئوپلتیک، الگوی امنیتی، موازنه قوا
  • غلامرضا کریمی، امید خزایی* صفحات 131-161
    انرژی دارای ارزش و اهمیت بسیار تعیین کننده ای در روابط بین الملل می باشد و وجود آن در هر منطقه جغرافیایی می تواند آن منطقه را تبدیل به عرصه ای برای رقابت و کشاکش نموده و صف بندی ها و آرایش های سیاسی را حول آن شکل دهد. در این بین روسیه که دارای میزان قابل توجهی از ذخایر نفت و گاز است به پشتوانه این منابع عظیم انرژی و قیمت بالای آنها در بازار جهانی و اتکای روسیه به این منابع، عزم خود را برای تبدیل شدن به ابرقدرت انرژی در سطح منطقه و جهان جزم کرده است. در راستای دکترین فوق روسیه به دنبال استفاده حداکثری از انرژی و تسلط بر مناطقی است که دارای منابع انرژی می باشند. بنابراین پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به بررسی چگونگی تاثیر دیپلماسی و راهبرد امنیت انرژی روسیه بر روابط سیاسی و اقتصادی روسیه و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز بین سال های 2000 تا 2015 می پردازد. که براساس یافته های پژوهش روسیه با بهره گیری از دیپلماسی و راهبرد امنیت انرژی تهاجمی در روابط سیاسی و اقتصادی خود با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به دنبال وابسته کردن هرچه بیشتر این کشورها به خود و ممانعت از گرایش این کشورها به سوی غرب و پیوستن به ناتو بوده است.
    کلیدواژگان: ژئوپلیتیک، انرژی، سیاست خارجی روسیه، خطوط لوله انتقال انرژی