آرشیو دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۱، شماره ۷۶۶۹
صفحه آخر
۲۰

سپاه ابرهه

توشه ای از تاریخ نور

محمود فرشیدی
منبع: * برگرفته از کتاب فروغ ابدیت

ابرهه فرمانده لشکری بود که از طرف نجاشی پادشاه حبشه به حکومت مدینه منصوب شده بود. او کلیسایی ساخت و به نجاشی نوشت تصمیم دارم مردم را از زیارت کعبه منصرف سازم و کلیسا را زیارتگاه آنان قرار دهم. با پافشاری مردم بر زیارت کعبه، سوگند یاد کرد که کعبه را ویران کند. عبدالمطلب با ابرهه دیدار کرد و در این دیدار به او گفت: شتران مرا پس بده، من صاحب شتران خود هستم و خانه کعبه هم صاحبی دارد.

عبدالمطلب پس از بازگشت از کعبه به مردم گفت به دره و کوه پناه ببرید تا از لشکر ابرهه آسیب نبینید. او خود را در دل شب به در کعبه رساند و حلقه در را با چشمان گریان در دست گرفت و از خداوند خواست، خود از خانه خود دفاع کند و سپس به قله کوه پناه برد. با ورود ابرهه و لشکریانش، مرغان مسلح به سنگریزه، بر سرشان هجوم آوردند و تمام آنان را سرکوب کردند.