آرشیو شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۲، شماره ۲۶۴۵
صفحه آخر
۱۶
یاد فیلسوف

افسانه یی که تفکر برانگیخت

در سوگ محمود عبادیان

دکتر سیاوش جمادی

محمود عبادیان شایستگی درسی که در دانشگاه علامه تدریس می کرد را داشت. نمی خواهم به محیط آکادمیک جسارت کنم ولی این شایستگی به ندرت پیش می آید. زمانی که در علامه درس می خواندم، افتخار شاگردی ایشان را داشتم. نمی خواهم به اساتید دانشگاه جسارت کنم ولی بودند اساتیدی دوره کارشناسی ارشد که به جای بحث درباره فلسفه دوره اگزیستانسیالیسم، قصه حسین کرد شبستری می گفتند. در همین دوران ایشان با جدیت تمام و بدون توجه به محدودیت امکانات، سعی می کرد با مشارکت خود دانشجویان، تفکری را برانگیزاند. محمود عبادیان با تمام وجودش به تدریس عشق می ورزید و شرافتمندانه کار می کرد و فروتن بود. صرف نظر از بعد علمی، زندگی شخصی ایشان افسانه یی بود. زمانی که در شرکت نفت آبادان فعالیت می کرد پدر من آنجا کارمند بود. محمود عبادیان با سختی و تلاش بسیار به تهران می آید و نه تنها برای کارگر و کارمند تلاش می کند بلکه خودشان هم زندگی کارگری داشتند. زندگی ایشان بیشتر افسانه به نظر می آید تا واقعیت. حمید عنایت اول کسی بود که ترجمه های قرص و محکمی از هگل انجام داد و در زمان خود اهمیت بسیار بالایی داشت. آقای محمود عبادیان هگل شناسی را ادامه دادند و آثار بسیار مهمی از هگل ترجمه کردند. شایستگی ایشان به اندازه یی بود که نتوانستند او را از دانشگاه حذف کنند. ایشان در آشنایی ایران و فسلفه خوان های ایرانی با بخشی از تاریخ اندیشه غرب سهم به سزایی دارند. شاید در حال حاضر این تاثیر و اهمیت به طور واضح مشخص نباشد اما گذر زمان هرچه بیشتر بر این مساله صحه می گذارد. فعالیت های ادبی ایشان و پژوهش های ادبی که ایشان انجام دادند بسیار شایسته بودند. بحث درباره این ادعا ها مجال گسترده تر می طلبد که بتوان به درستی حق مطلب را درباره اهمیت و جایگاه محمود عبادیان ادا کرد. شناخت هگل، شناخت مارکسیسم و... و ترجمه پایان نامه دکترای مارکس کار بسیار مهمی بود که ایشان در دوران کهولت هم انجام دادند. بی ادعا و فروتنانه کار خودش را انجام می داد و تحت تاثیر امواج قرار نمی گرفت. من خیلی متاثر می شوم وقتی می بینم اوضاع این گونه شده است و کسانی که دینی به گردن ما دارند، در تنهایی و جدایی بدرود حیات می گویند و ما به ناگهان خبر از دست رفتن شان را می شنویم.