تبادلات فرهنگی بین کشورها کلمه ای است که گاهی شنیده می شود اگرچه در کشور ما چندان به ثمر ننشسته است. ابتدا باید دانست این کلمه برای این منظور مناسب نیست. بهتر آن است تعاملات فرهنگی را برایش جایگزین کنیم. تبادل از تبدیل می آید. ما نمی خواهیم تبدیل شویم و فرهنگ و هنر خودمان را تغییر دهیم، ما به دنبال آشنایی با هنر ملت ها و آشناکردن آنها با هنر خودمان هستیم. اهمیت این تعاملات در آنجا معنی می دهد که آدم ها همیشه به دنبال کسانی هستند که به خودشان شباهت نداشته باشند، این امر می تواند ایجاد جذابیت کند. در هنر هم همین طور است. این اختلافات فرهنگی است که چیزهای جدید به ارمغان می آورد و ضروری تلقی می شود. به خصوص در جوان ها که به دنبال راه های جدید، آموزش های جدید و روش های متفاوت هستند. موسیقی در وضعی بدتر از آنچه ما فکر می کنیم، به سر می برد. به تازگی گفته اند در هنرستان موسیقی سازهای سمفونیک را تدریس نکنند. یعنی همین هایی که در حال تحصیل هستند فارغ التحصیل شوند، دیگر در این رشته هنرجو جدید نمی گیرند. این نگرش در دنیای موسیقی ناراحت کننده است. به عبارتی می توان گفت جلوی این فرهنگ گرفته می شود؛ فرهنگی که پنجره ای رو به جهان داشت. ارکستر سمفونیک یک پنجره به روی جهان است. باید این پنجره باز شود و ما دنیای اطرافمان را ببینیم و دنیای اطراف هم ما را ببینند.

* رهبر اسبق ارکستر سمفونیک