آرشیو شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳، شماره ۵۷۶۰
صفحه آخر
۲۴
یادداشت

وقتی سازمان آتش نشانی از هنرمندان عقب می ماند

مهدی نورعلیشاهی

دوستی داشتم که از قضای روزگار خیلی هنرمند بود. رفتارهای هنری زیادی داشت. تا کتابی فلسفی دستش نمی گرفت از خانه بیرون نمی رفت. عینکش را گرد کرده بود که بشود شبیه ژان رنو حرفه ای. هر از چندگاهی پیپ می کشید و در میان حرف هایش چند کلمه به فرانسه صحبت می کرد. دوستم هنرمند نبود اما هنرمندانه وجهه هنری به خود گرفته بود. دوستم حتی یکبار هم در زندگی اش نمایشگاه نقاشی برپا نکرد با آنکه فوق لیسانس نقاشی داشت. ولی همیشه در صحبت هایش از کمبود فضاهای نمایشگاهی یا نمایشگاه های هنری برای آشنایی بیشتر مردم با مقوله هنر سخن می گفت.

همه این سطور را پشت هم چیدم تا از نمایشگاهی بگویم که چندی پیش در یک گالری خصوصی(تاکید دارم خصوصی) از سوی برگزارکنندگان خصوصی و البته با کمترین بودجه ای برگزار شد. این کمترین بودجه آنقدر نبود که برگزارکنندگان بتوانند بیلبوردهای شهری را با آن آذین کنند. یا آنکه تبلیغات تلویزیونی که این روزها از قضای روزگار ارزان هم شده است را با آن پر کنند. آتش نشانی پیشتر برای نجات کودکی خود را به آتش می زند و بعدها جوانانی که می دانستند این موضوع پیش از هرچیز اصل هنر است آن را در قالب یک نمایشگاه هنری و در قالب تصویر سازی به نمایش گذاشتند.هیچ نهادی به آنان کمک نکرد.هیچ ارگانی حتی حالشان را هم نپرسید؛ سازمان آتش نشانی هم که در سوگ همکارشان به غم نشسته بودند نیز همین طور!

نمایشگاه تصویرسازی امید به همت گروه «تصویرگران هنر موگه» برپاشد بی آنکه هیچ نهادی پشت یا کنار این جریان فرهنگی و اجتماعی باشد.هیچ نهاد و سازمان فرهنگی و اجتماعی دیگر.

این نمایشگاه برپا شد. جالب آن است که آثارهنرمندان خارجی که از کشورهای دیگر به دست این جوانان رسید آنقدر کیفیت داشت که خود نمایشگاهی در خور شود، همان طور که هموطنان هنرمند آتش نشان فداکار به عرضه آثار خودشان پرداختند.آتش نشانان 16 شهر دنیا از این نمایشگاه حمایت کردند اما سازمان آتش نشانی کشورمان حمایتی از این جریان اجتماعی که جهانی شد، نکرد. جای نقد دارد که متولی یک حوزه با بودجه های آموزشی و فرهنگی و تشکیلات سازمانی از شهروندان عقب بماند.