خروس ها هم هنوز خوابند، آفتاب تازه درآمده که مردم ریخته اند چهارگوشه چهارراه: به شوق دیدن مرگ. عده ای با دعوت نامه پیامکی که از روز قبل دست به دست شده، آمده اند. خبر مرگ که در شهر پیچید، خیلی ها دست به گوشی شدند و فوروارد کردند، شبکه های اجتماعی مانند وایبر هم به رایگان. از ساعت پنج ونیم صبح تا ساعت 9 که سه محکوم را کشاندند بالاو اعدام کردند، آنان که بودند پا به جفت ایستادند و نیامده ها هم رسیدند، آنقدر آمدند و آمدند که کنترل جمعیت با دو ردیف نرده محافظ و ماموران پرشمار، باز هم عرق از تن پلیس ها و سربازان بیرون کشید. یک تکان از انتها تا برسد به نفرات جلوی صف-آنان که از کله سحر جا گرفته بودند- می شد موج.