خرده روایتی از دیدار با نجف دریابندری
استاد هنوز سرپاست
مضطرب نیستم. وقتی کار مهمی داشته باشم، صبح ها سر وقت سر از بالش برمی دارم. دلهره ای اگر باشد، دلهره نوشتن لوح یادبود است که کمی قبل متنش را تمام کرده ام و فقط مانده تا سر صبح قابش کنم. دو سه سال پیش بود که همسرم در مرکزی فرهنگی پای صحبت های نجف دریابندری نشسته بود و از حرف هایی که شنیده بود برایم می گفت.
گفت که «خودش را از نزدیک ندیدم اما سرخوش و شوخ طبعانه از ادبیات می گفت.» به گواهی همسرم، آقانجف گفته بود: یک روز که سوار تاکسی بودم راننده از شغل و کار و بارم پرسید. جواب دادم ویراستارم. با هیجان پرسید «میراث خوار؟» و نجف جواب داده بود: ای، یک جورهایی میراث خوار هم هستم! و او، آن غول ترجمه قرار بود صبح روز هفدهم مرداد 1394 همزمان با روز خبرنگار در خانه اش از ما با چای پذیرایی کند. همسرم پیش از رفتنم می پرسد: «اگر روزی آقانجف نباشد چه؟»
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.