آرشیو سه‌شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴، شماره ۳۴۴۴
ورزش
۱۵

یاد

علی حق شناس (روزنامه نگار)

چگونه می شود به این نسل حالی کرد رضااحدی کی بود؟ چه جوری باید به آنها نشان داد پای چپ همین «داش رضا» که امروز روی تخت مریض خونه از بی توجهی و بی پولی و کم محلی دق مرگ شد و مرد به صد تا از این جوجه فوتبالیست های بزک دوزک کرده می ارزید؟

احدی یکی از آس های نسلی بود که همه جوره باختند، هر چند در فوتبال ایران نسلی به هنرمندی آنها نیامده و نخواهد آمد. اما خب، چه فایده؟! امروز برای آنکه به این جماعت تازه به فوتبال آمده نشان دهیم رضا احدی با پای چپش چه می کرد و چه جوری سه چهار نفر از جبهه راست حریف را به هم می پیچاند و سانترهایش در روزگاری که بازی با استوک قرضی و کفش پاره عادی بود سانتی متری روی سر بلندزن تیم می نشست، یا وقتی شوت می زد انگار با خط کش و گونیا همه چیز را جفت و جور کرده، حتی چهار تا فیلم درست و درمون و با کیفیت از شاهکارهایش نداریم. این نسل همه جوره سیاه بخت بود. عاقبت هم یکی شان افیونی شد و یکی شان الکلی. داش رضا هم که سلامت و پاک ماند و در فوتبال مربیگری پیشه کرد و امثال آندو تیموریان را ساخت، از بی پولی افتاد به مسافرکشی. خودش از سر غرور می گفت کار برای مرد عار نیست. اما کیست که نداند توی دلش چه غوغایی بود وقتی می دید پول تل موی فلان بازیکن و وسائل آرایش بهمان فوتبالیست از دخل سی شب دنده عوض کردنش بیشتر است.

حالاهم چند روزی می آید روی بورس و بعد هم واسه ابد فراموش می شود. آخ که تقدیر این نسل چه سیاه بود. خدا هر چه به ساق شان هنر داده بود از سپیدی بخت شان کم کرده بود انگار.