آرشیو پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۵، شماره ۶۲۶۶
صفحه آخر
۲۴
عکس نوشت

قیام سی ام تیر 1331 از دریچه ای دیگر

اوج همبستگی ملی

دکتر مظفر شاهدی (پژوهشگر تاریخ معاصر ایران)

واقعه 30 تیر 1331 که از آن به قیام ملی تعبیر می شده است به عمر نخست وزیری چند روزه احمد قوام (قوام السلطنه) که از 27 تیر آغاز شده بود، پایان داد و بار دیگر دکتر محمد مصدق را در سمت نخست وزیری نشاند. دکتر مصدق که از 8 اردیبهشت 1330 در آن مقام قرار گرفته بود به دنبال بالاگرفتن اختلافاتش با شخص شاه بر سر هدایت وزارت جنگ و فرماندهی قوای نظامی در 26 تیر از سمت اش کناره گیری کرد و شاه با فاصله ای کوتاه، احمد قوام را به عنوان نخست وزیر جدید معرفی کرد. اگرچه قوام تقریبا بسرعت تلاش کرد در جایگاه رئیس دولت جدید سامان نویی به امور جاری و ساری در کشور داده و بویژه با کاستن از فضای هیجانی و شورآفرین سیاسی و اجتماعی به قول خود وظیفه «کشتیبانی» خود را در بستری تازه رهنمون سازد، اما برخلاف انتظار او و البته حامیانش در دربار و احیانا قدرت های خارجی (در درجه اول انگلستان و امریکا)از همان آغاز کار موجی سراسر گسترش یابنده و شتاب آلود از مخالفت های سیاسی و اجتماعی که قاطبه رهبران نهضت ملی (در میان شخصیت ها و جریان های گوناگون) آن را هدایت و پشتیبانی می کردند علیه دولت قوام شکل گرفته و در کارزار خونین چند روزه که اوج آن 30 تیر بود، می شود گفت با تسلیم بلاشرط دولت و دربار پایان یافته و بار دیگر دکتر مصدق را بر مقام نخست وزیری نشاند. اما 30 تیر اگرچه احتمالا نقطه اوج نهضت ملی بود اما به دنبال آن اختلافات زودهنگام روزافزونی میان نخست وزیر و بسیاری از رهبران تعیین کننده و موثر نهضت ملی پدیدار شده و در همان حال صف مخالفان داخلی و خارجی را برای پایان دادن به کار دولت مصدق فشرده تر ساخت. فاصله 30 تیر (اوج همبستگی ملی) تا سقوط نهایی دولت مصدق - که با فروپاشی تقریبا تمام و کمال آن اتحاد همراه بود فقط کمتر از 13 ماه فاصله افتاد! تا دستاوردهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران تقریبا به یکباره نادیده گرفته شده، ضربه ای کاری بر اعتماد به نفس تازه سربرآورده جامعه ایرانی فرود آید.