آرشیو شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵، شماره ۲۱۴۷۵
سیاسی
۸

کاسبان دو قطبی سازی انتخابات

مهدی سعیدی

رقابت های انتخاباتی در یک نگاه کلی از دو الگوی نفی ای و اثباتی پیروی می کنند؛ در الگوی اثباتی، نامزد انتخاباتی و گروه همراه او تلاش دارند با ارائه برنامه های خود برای اداره کشور، آرای رای دهندگان را به سوی خود جلب کنند؛ اما در الگوی نفی ای، به جای ارائه برنامه، تلاش می شود با نفی و تخریب رقیب از ریخته شدن آرا در سبد رای وی جلوگیری به عمل آید.

هر چند به طور معمول در هر تبلیغات انتخاباتی از هر دو الگو استفاده می شود؛ اما بحث بر سر اولویت این شیوه در تبلیغات است.معمولا جریان های سیاسی ای که برنامه مشخصی برای اداره کشور ندارند، یا امیدوار نیستند که برنامه آنها با استقبال مردمی همراه شود، حیات و موفقیت خود را در گرو اولویت دادن به الگوی نفی می بینند.

دو قطبی سازی انتخابات، از جمله تاکتیک های الگوی نفی ای به شمار می آید. دردوقطبی سازی موفقیت یک جریان یا نامزد انتخاباتی در گرو «رقیب هراسی» است؛ چرا که یک جریان به خودی خود از همراه سازی مردم ناتوان است؛ از این رو به ناچار تنها راه موفقیت را در وجود قطبی کاملا متضاد در برابر خود می بیند. اگر این قطب متضاد به هر دلیلی در رقابت های انتخاباتی حاضر نباشد، دچار انفعال شده و حرفی برای گفتن نخواهد داشت!اظهارات منتشر شده از منسوبین به برخی جریان های سیاسی کشور حکایت از آن دارد که دوقطبی سازی به تنها شگرد موفقیت این جریان ها بدل شده است.

صادق زیباکلام گفته است: «اگر در انتخابات ریاست جمهوری آینده احمدی نژاد نامزد می شد، خیلی ها از ترس اینکه اصولگرایان دوباره قدرت را به دست گیرند می آمدند و به روحانی رای می دادند؛ اما حالاکه احمدی نژاد نیست شاید همین افراد اصلا رای ندهند و بگویند روحانی رای می آورد و ما که دل خوشی از روحانی نداریم متاسفانه نیامدن احمدی نژاد به ضرر آقای روحانی شد.»

اما در برابر این گونه سناریوهای ناپاک انتخاباتی باید هوشیار بود و اجازه نداد آنهایی که در ارائه برنامه ای مشخص برای اداره کشور ناتوانند، با مهندسی فضای انتخاباتی، رای مردم را به سمت منافع حزبی و جناحی خود هدایت کنند.