آرشیو شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، شماره ۶۴۶۰
حوادث
۹
یادداشت خبرنگار

چشم انتظار حوادث شیرین 96

زهره صفاری

یک سال دیگر هم با همه افت و خیزها، تلخ و شیرین هایش به شمارش معکوس رسیده است. سالی پر از اتفاقاتی که شاید هرگز از ذهن تاریخ پاک نشوند. ما راوی این اخبار تلخ و شیرین بودیم. با خنده مردم شاد شدیم و با گریه هایشان اشک ریختیم. درددل های نانوشته ای را شنیدیم که شاید هفته ها با یادآوری آنها به فکر چاره ای بودیم، اما براستی که خبرنگاری حوادث عشق می خواهد؛ عشقی که انگیزه ات شود تا بتوانی با هر سختی و با هر سنگی که جلوی پایت می اندازند، بازمانده یک فاجعه را در روستایی دورافتاده پیدا کنی و پای حرف هایش بنشینی.

حادثه نویسی، پراسترس و پر اتفاق اما پرهیجان و خاطره انگیزهم است؛ خاطراتی که گذر زمان هم فراموش اش نمی کند. حوادث نویسی کاوش در بطن یک خبر ساده است. پاسخگویی به سوالاتی که شاید هر کس با شنیدن یک خبر به ذهنش برسد و پاسخی برایش نداشته باشد.

با مروری بر سیصد و اندی روز که از سال گذشت نمی توان گفت که سال 95 خاطره شیرین نداشت اما حوادث تلخ اش آنقدر زیاد بود که شیرینی هایش حرفی برای گفتن نداشتند. فاجعه پلاسکو و شهادت آتش نشانان، سقوط بهمن و مرگ یک راهدار و تعدادی از رانندگان، تصادف قطارها در سمنان، سقوط اتوبوس سربازان و قتل دخترکان خردسال و... نقاط سیاه خاطره نگار سال بود.

اما خبرنگار حوادث حتی در سخت ترین شرایط نیزهمدل و گوش شنوای مردم است. همین اعتماد و همراهی است که ما را هر روز دلگرم تر می کند تا رسالت مان برای هشیاری مردم و گشودن گره ای از کار آنها را ادامه دهیم. ما باید قوی بمانیم تا زبان گویای قدرتمند مردم باشیم.

سال جدید در یکقدمی است. برخی ها فکر می کنند هر چه تلخی بیشتر باشد صفحات ما داغ تر است، اما همگی ما امیدواریم سال جدید بهترین ها برای مردم عزیزمان اتفاق بیفتد تا این باور اشتباه از ذهن ها پاک شده و حوادث و ماجراهای شیرین 96 برتلخی ها و ناکامی ها غلبه کند.