آرشیو پنج‌شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، شماره ۳۷۸۷
صفحه آخر
۱۶
چهره روز

مردی که نمی خواست رییس جمهور شود

یک نفر در آن ایامی که درهای وزارت کشور باز بود و هر آدمی با هر شکل و شمایلی به ستاد ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری می آمد یادآوری کرد: یاد ثبت نام ناصر حجازی هم به خیر. آن یک نفر نوشته ای کوتاه و ساده در توییتر گذاشت، از ناصر حجازی نوشت و اینکه یک روزی با شناسنامه به ستاد انتخابات آمد و برای ریاست جمهوری ثبت نام کرد و وقتی رد صلاحیت شد، پیام داد: «همانطور که شما سیاستمدارها دوست ندارید که ورزشی ها به سیاست بیایند، ما هم دوست نداریم که ورزش سیاسی شود». این روایت و یادآوری ساده، بارها و بارها در شبکه های مجازی مختلف همخوان شد و باردیگر نام مردی را به سرزبان ها انداخت که یک ورزشکار ساده نبود و بیشتر از آنچه سنگربان تیم ملی باشد از روزگار جوانی تا ایام پیری و حتی بعد از مرگ، محبوب مردم شد. ناصر حجازی که سال های سال زبان به ریا نگرفت و هرآنچه در دل داشت و منتقدش بود را به زبان می آورد، حتی در ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری و در روزهایی که حضور چهره های مختلف در وزارت کشور برای مردم تبدیل به کمدی خبری شده بود، چهره ای برای یادآوری اتفاق های درست و واقعی بود. حالا بعد از چند سال دخترش آتوسا حجازی، در گفت وگویی با خبرآنلاین درباره این حرکت پدر روایت می کند: «ناگهان شناسنامه اش را دستش گرفت، کت و شلوارش را پوشید و به راه افتاد. پرسیدم بابا کجا؟ گفت می روم ثبت نام کنم تا رییس جمهور شوم. مگر ما ورزشی ها نمی توانیم سیاسی شویم؟ چطور آنها می آیند و ورزشی می شوند، ما نمی توانیم؟پدرم دوست داشت ورزشی ها همه کاره ورزش باشند و برای ورزش تصمیم بگیرند. می گفت همان طور که سیاسی ها وارد ورزش شدند من هم می روم وارد سیاست شوم ببینم چه حالی به آنها دست می دهد. هر کسی باید سر جای خودش فعالیت کند و در آن چیزی که سررشته دارد، ولی نیست دیگر». این روایت مربوط به 12 سال پیش است، روایتی که شاید کهنه شده باشد، اما اگر نگاهی به منطق پشت این حضور داشته باشیم، همچنان می بینیم که درخواست ساده حجازی، درخواست مهمی است که در این 12 سال گذشته امتداد داشته است.