آرشیو پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، شماره ۶۵۱۰
صفحه آخر
۲۴
اینم از این

پوززنی

علیرضا کاردار

با همسرم مشغول آماده کردن سفره افطار بودیم. در خانه ما در هر حالی کل کل استقلال و پرسپولیس به راه است. گفت: «خوب شد بالاخره شما هم به جمع هشت تیم برتر آسیا رسیدین. حالا اگه قهرمان شدین بعد بیایین باهاتون کل کل کنیم!» خنده ام گرفت از این همه اعتماد به نفس. گفتم: «تقصیری ندارین، اگه داش علی منصور اون قدر تابلو تو میتینگ آقای روحانی شرکت نمی کرد، این طوری نمی شدین! باید از بیرانوند و سیدجلال ما یاد می گرفت که خیلی طبیعی و بدون پرپکانی رفتن میتینگ و تاثیری روی نتیجه بازی هامون نذاشتن!» حرصش گرفت و گفت: «اصلا برد شما با اون گل به خودی حرام بود!» خندیدم و گفتم: «شما با شیش تا گل حلالش کردین؟ خانوم همسر، به خودت بیا!» دلم سوخت، خودم بحث را عوض کردم.

پرسیدم: «ربنای گوشیت رو بذار حال و هوامون عوض بشه.» صدای گوشی اش را بلند کرد و گفت: «بالاخره جریان ربنا چی شد؟ مجازه؟ شرعیه؟ قانونیه؟ چیه؟» گفتم: «هیچ مشکلی نداره، فقط یه عده تو رودرواسی موندن و نمی خوان از سر موضعشون کوتاه بیان، دارن لج می کنن و هرچی به دهنشون میرسه میگن تا توجیه کنن. حالا هم مشکلی نیست، قبلا فقط رادیو و تلویزیون پخشش می کرد، الان تو هر گوشی ای ربنا پخش میشه. اتفاقا الان بیشتر شنیده میشه» با پوزخند گفت: «نگو! حیفت نمیاد صدا و سیمای به این خوبی؟ اگه نداشتیمش کی بود به گفته آقای رئیسی برای آقای روحانی تبلیغ کنه؟!» خندیدم و گفتم: «انصافا بعد از جریان تتلو، این ادعا یکی از شادترین رخدادهای این روزها بود...» پرید وسط حرفم و گفت: «نه! از اونا شادتر این شماره حساب دادن احمدی نژاده. به قول بچه ها حالا که به هیچ جا نرسیده، تا ریال آخر یارانه هایی که بهمون داده رو پس نگیره ول نمی کنه!» گفتم: «آقای رئیسی که هنوز داره میتینگ انتخاباتی میده، سعید جلیلی هم که قصد داره دولت در سایه تشکیل بده، احمدی نژاد هم یه دولت بیخ دیواری درست کنه، همون بغل دستگاه «پوز» بذاره و هواداراش کارت بکشن، ما که بخیل نیستیم.»

صدای اذان بلند شد. گفتم: «دیدی یادمون رفت ماه عسل رو ببینیم؟» گفت: «چیز مهمی رو از دست ندادیم، خودتو بذار جای اونایی که نقشه شون برای تغییر هیات رئیسه مجلس نگرفت، خود به خود اشک تو چشمات جمع میشه، لازمم نیست چشم های رنگی احسان علیخانی رو ببینی!» اینم از این.