آرشیو پنج‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۶، شماره ۳۸۲۵
صفحه آخر
۱۶
تاکسی نوشت

ایران

سروش صحت

باورکردنی نبود. دیروز توی تاکسی همه به صفحه موبایل شان خیره شده بودند و لحظه به لحظه خبرها را بلند بلند می خواندند. «گلوله تفنگ کلاشینکف تروریست ها تمام شده و اکنون با سلاح کمری در حال شلیک هستند.»، «انتقال سیزده مجروح حادثه تیراندازی مجلس به بیمارستان سینا»، «تکذیب خبر انفجار دوم در اطراف حرم حضرت امام(س)». توی تاکسی یک خانم جوان، یک مرد جاافتاده با ریشی جوگندمی، پسری چهارده- پانزده ساله و یک پسر دانشجوی عینکی نشسته بودند... راننده نگاهی به مسافرین تاکسی کرد: مسافرینی که با نگرانی اخبار عملیات تروریستی را دنبال می کردند و برای هم می گفتند. راننده گفت: «پیر و جوان نداره... اینوری و اونوری نداره... زن و مرد نداره... داخل ایران و خارج ایران نداره... مشکل که پیش میاد همه مون با هم هستیم... همه مون یکی هستیم...

ما ایران هستیم.»