ماجراهای عادله دواچی در هتل جهان - 30
آقا نصیر جمدی
بعد نماز صبح زنگ هتل به صدا درآمد. نه این جوریا. متصل. دنبال هم. عادله فکر کرد خواب می بیند. نه مشتی نونی بود با چرخ و ینگه جانونی. نه وقت شیری بود با دله شیر کنار موتور پت پتی ش که وقتی می آمد دود می آورد. انگشت بردار هم نبود. تازه چای دم کرده بود. زیر کتری را کم کرد. بالاخره صدایش را بالا برد «اوووی. سر آورده ی. اینجا هتله! هتله!» بدو رفت در را باز کند. هرچه سعی کرد بفهمد کیست، تاریک وروشن بود. نه ماشین بود که ایستاده باشد و تاریکی اندازه ماشین باشد نه موتور. «آدمس! آیا کی س؟ کی باید باشد این موقع؟ نه آقا مهدیم نیست» آقا تونی اگر صبح زود می آمد و در بسته بود و کلیدش در را باز نمی کرد این جور زنگ نمی زد و وقتی زنگ می زد این طور بود «دینگ. دینگ» آقا مهدی سه تایی بود «دینگ دینگ دینگ»
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.