خبرنگار اعتماد به شهر «پارس آباد» رفته تا اندوه، خشم و وحشت مردم عزا در خانه آتنا اصلانی، محل قتل او و سرنخ های جنایت مرد رنگرز را روایت کند
در دل شهرسوگوار...
پریناز (مادر آتنا) دست به شکمش می کشد و می گوید: «خدا آتنا را بعد از 6 سال چشم انتظاری به ما داد. صدای دست و پا زدنش را توی شکمم که می شنیدم اشک در چشم هایم جمع می شد. وقتی به دنیا آمد و توی بغلم گذاشتند صدای نفس هایش دیوانه ام می کرد. آن روز سه تایی من و بهنام (پدر آتنا) و آتنا راه بیمارستان تا خانه را پرواز می کردیم. آتنا درمان تمام دردهایی بود که در زندگی ام کشیده بودم. حالت چشم هایش مثل خودم بود.» هق هق می زند. اشک ها یکی بعد از دیگری باشتاب راه چشم های پریناز را پی می گیرند و به موهایش می ریزد. بی حال و بی جان گوشه ایوان فرش شده حیاط خانه، پدری خوابیده و سوزن سرمی که آن را با میخ به دیوار آهنی چسبانده اند، میان رگ هایش است.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.