آرشیو چهارشنبه ۴ امرداد ۱۳۹۶، شماره ۶۵۵۲
تئاتر
۱۲
نگاه

«مفیستو» ستایش تئاتر است

محمد ابراهیمیان (نمایشنامه نویس)

«کیفرخواستم را چگونه آغاز کنم و آن را چگونه به پایان ببرم و در این میان چه خواهد گذشت؟» این دیالوگ الکترا دختر آگاممنون است. بانگ اعتراض الکترا از 2500 سال پیش درآتن تا امشب با اجرای «مفیستو» مسعود دلخواه به ما می رسد. تئاتر یعنی اعتراض، تئاتر معبد آزادی است و اگر بانگ اعتراض را از آن بگیرید چیزی برایش باقی نگذاشته اید. چخوف می گوید: «بدون سبک های اجرایی جدید، بهتر است تئاتری نداشته باشیم.» دلخواه با مفیستو ما را به نمایشگاه تاریخ تئاتر، با تمام سبک های تئاتری ممکن برد، مفیستو نمایشگاه سیاری است که دلخواه طبق سبک دایره وارش آن را ارائه می کند. مفیستو یک اجرای عادی نیست بلکه ستایش تئاتر است. دلخواه با این کار ادای احترامی نیز به مایرهولد و داستان قتلش توسط سیستم استالینی می کند؛ مایرهولدی که به سیستم اداری که می خواست نوعی نگاه خاص را به تئاتر تحمیل کند «نه» گفت. کار دلخواه سمفونی عظیمی است که تمام گروه، با یک رهبری درخشان، قطعه ها را به ژوست ترن شکل ممکن اجرا کردند. علاوه بر سبک های مختلف نمایشی، من سبک های مختلف مینیاتور را نیز در این نمایش دیدم و می توان گفت کار از منظر ظریف کاری یک نقاشی- تئاتر است.

او توانست تالار مولوی را احیا کند. جای اصلی اجرا همین تالار مولوی است. فراموش نکنیم که یک زمانی این تالار، با وجود تئاتر شهر، حرف اول را در تئاتر کشور می زد.باید مسعود دلخواه و ارزش های متعالی که به تئاتر می دهد را پاس بداریم. او یک تنه جور تعلیم و تربیت تمام دانشگاه ها را می کشد و موجب شد پس از چند سال، سالن نمایش را خشنود و هیجان زده ترک کنم.