زمزمه
نثار غربت شهید محسن حججی
یوسفی تازه به بازار آمد
ای سربریده، سرور و سالار آمدی
از عرصه نبرد، سزاوار آمدی
با تیغ خصم آن سر تا عرش رفته را
انداختی زمین و سبکبار آمدی
حالا عزیز مصر نه، هستی عزیز عصر
آن یوسفی که تازه به بازار
آمدی
در چشم قاتلت هوس انتقام بود
از خشم و انتقام، تو بیزار آمدی
دارم یقین در آینه تکثیر می شوی
تنها به جبهه رفته و بسیار آمدی
یک عده هم به سنگ ملامت تو را زدند
منصوری و به جلوه سر دار آمدی