این روزها جلسات رای اعتماد وزیران پیشنهادی دولت دوازدهم در مجلس برگزار می شود. برای تهیه گزارش، لباس مجلسی هایمان را پوشیدیم و راهی آنجا شدیم:

-رئیس: خب عزیزان اگه نون و پنیر و چایی شیرینتون رو خوردید بیایید راجع به وزیر پیشنهادی صحبت کنید. هرکی آماده است دستش بالا. ش ش شما. ش ش شما هم بیا. نماینده ممتنع صحبت بفرمایید. + ممتنع: والا عرض خاصی ندارم. شما خوبی؟ چه خبر؟ -رئیس: ممنونم، سوالی اگه دارید بپرسید. +ممتنع: بله چشم، دیگه چه خبر؟ -رئیس: بفرمایید آقا. تا نفر بعدی می آد من یه لطیفه براتون بگم. یه روزی در زمان های قدیم که هنوز ماشین اختراع نشده بود و مردم با پراید این ور و اونور می رفتن، یه مرده می خوره به نرده. بله نفر بعدی مخالف وزیر هستند. بفرمایید. - مخالف: جناب دکتر! اولا تلگرامی که دولت شما اختراع کرد، بعد از اینترنت و کراوات و اسپری خوشبوکننده جزو مستهجن ترین اختراعات بشره. مثلا من نوشتم m70iran طرف پیام داده که عزیزم فنی ات چطوره؟ یعنی با پلاک شهربانی ماشین اشتباه گرفته بود. ثانیا این آقا باید بگن که سرور تلگرام دقیقا کجاست؟ از طرفی این آقا می گه خیلی دلم می خواست سه زن رو معرفی کنم اما نشد. بنده خودم اگه بودم با استفاده از تمامی پتانسیل ها چهارتا زن معرفی می کردم، کار نشد نداره. در بخش پایانی سخنانم نیز به وزیر خارجه ایشون فحش می دم. با تشکر. +رئیس: آقای عزیز! اونی که شما باید بهش رای بدی و راجع بهش صحبت کنی وزیر معرفی شده است، نه رئیس جمهوری؛ #التماس -تفکر. یکی از دوستان تذکری می خوان بدن، تا ایشون آماده بشه من یه لطیفه جدید براتون بگم. یه روزی یه مرده... همین، تموم شد. آخه مرده اصغرفرهادی بوده پایان لطیفه بازه معلوم نیست می خوره یا نمی خوره به نرده. - تذکر دهنده: آقای رئیس بنده درخواستی از رئیس جمهوری دارم که ممکنه...[صدای صحبت و همهمه جمعیت که مانع از حرف زدن نماینده می شود]. اوه جناب رئیس، خانم موگرینی رو اون عقب سالن نشسته رو درخت! [حضار، گوشی به دست برمی گردند عقب را نگاه می کنند و سکوت مناسبی در جلسه حاکم می شود]. بله آقای رئیس عرض می کردم بنده می خوام یه چیزی بگم می ترسم برنامه قطع بشه. خواستم بگم توی شرایط پیش اومده لطفا دکتر روحانی وزیر بهداشتشون رو بفرستن واسه سر زدن به... [قطع برنامه و پخش خبر فوری با موضوع آبیاری گیاهان دریایی.