آرشیو پنجشنبه ۲‌شهریور ۱۳۹۶، شماره ۳۸۸۸
صفحه آخر
۱۶
تاکسی نوشت

آخر تابستان...

سروش صحت

دیروز اول شهریور بود. راننده تاکسی گفت: «تابستان هم تمام شد.» مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «هنوز مونده... هنوز باید بپزیم.» راننده گفت: «نه... دیگه تمومه... اگه میخواین برین سفر، برین... اگر می خواید بپرید تو آب، بپرین... اگه می خواین عشق گرما را برسین، برسین... اگه می خواین به این برگ های سبز نگاه کنین، نگاه کنین... یه ماه دیگه هیچ کدومشون نیست.» مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «دوباره تا چشم به هم بزنیم تابستان می شه.» راننده گفت: «سال دیگه را می گی؟» مرد گفت: «بله.» راننده لبخندی زد و چیزی نگفت. راننده پا به سن گذاشته بود و مردی که جلوی تاکسی نشسته بود جوان بود.