آرشیو پنج‌شنبه ۶ مهر ۱۳۹۶، شماره ۶۶۰۶
صفحه آخر
۲۴

فقدان موسیقی سوگ در نظام آموزشی

هوشنگ جاوید (پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی)

فرهنگ عاشورا برموسیقی بخصوص موسیقی دستگاهی تاثیر بسیاری داشته ودراغلب رساله های قدیمی که به موسیقی اختصاص دارد به این مساله اشاره شده است. به طورمثال دررساله «کنزالتحف» که یکی از شناخته شده ترین رساله های قرن 7-8 هجری است، درفصل هفتم آن به ذکر تاثیرات پرده های موسیقی اشاره می کند. همانطورکه می دانید در موسیقی ایرانی دو دوره وجود دارد؛ نخست دوره پرد گانی که بیش ازحمله مغول به ایران و دیگری دوره مقامی که بعد از حمله مغول بوده است که بعد از دوره صفویه شکل جدی تری به خود پیدا کرد. فصل هفتم رساله «کنزالتحف» به این نکته اشاره دارد که زیرافکند، زنگوله و حسینی در ایجاد حزن و فطرت تاثیر بسیاری می گذارد. همچنین در این رساله حکایتی از داوود نبی در مورد تاثیر گذاری نغمه ها بر مردم بیان شده است... در فصل نهم آن به موسیقی سوگ به عنوان موسیقی درمانی نگاه می کند و در فصل چهارم، نغمه گری حزن را با عنوان«تالیف» نام می برد؛ به این علت که فرد اجرا کننده باید به لحاظ مخاطب شناسی، علم موسیقی، شناخت تاریخ و... بسیار قدرتمند بوده و همچنین با صنعت موسیقی آشنا باشد. در واقع آن زمان کسی نوحه گر محسوب می شد یا به آن مولف می گفتند که به همه علوم آگاه باشد تا درلحظه آن چرا که سبب حزن، اندوه واشک بود فی البداهه ازدل برآید و یک اتفاق را ایجاد کند. البته تالیف در بخش موسیقی سازی بسیار مهم تر است. بنابراین موسیقی سوگ یا موسیقی حزن از نظر نیاکان ما نه تنها نادیده گرفته نشده بلکه بسیار جدی به آن پرداخته شده و برای آن دستور کارهم وجود داشته است اما امروزه چشم هایمان را بسته ایم و تنها به تبعیت از فرهنگ فرنگ و آنچه آنها می خواهند به ما بیاموزند پیش می رویم و متاسفانه درسیستم های نظام آموزشی و علمی نیز جایگاهی برای بررسی و تدریس این آیین ها وجود ندارند و هرکسی راه خودش را می رود و آسیب هایی پدید آمده که به این سادگی هم قابل حل شدن نیست.