آرشیو چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶، شماره ۳۹۲۰
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

به بهانه سالمرگ احمد محمود

نویسندگی به قامتش می آمد

جمال میرصادقی

جایی از زبان یک فیلسوف یونانی خواندم«ادبیات خوب، فقط به خلاقیت نیست و سه عنصر مهم و اصلی دارد: خود نوشته، خواننده و نویسنده». وقتی از احمد محمود حرف می زنیم در واقع از همان عنصر سومی حرف می زنیم که از پایه های یک ادبیات خوب است: محمود به معنای واقعی کلمه در ظاهر و باطن نویسنده بود: نویسنده ای که حکایتش مصداق همان مثل معروفی است که می گوید: «از کوزه همان برون تراود که در اوست». احمد محمود هیچ ادا و اطواری نداشت. برای مطرح کردن خودش لباس قرمز مخمل نمی پوشید و به خصوصیات برتر اخلاقی پایبند بود. هرگز نمی گویم که بین نویسندگانی که دیدم و با آنها معاشرت نزدیک داشتم، کسی بود که فضیلت اخلاقی نداشت. اما فضیلت اخلاقی هم مانند خیلی چیزهای دیگر می تواند براساس معیارهای فردی چشیده و سنجیده شود. چیزهایی که در تعریف فضیلت اخلاقی برای من به عنوان یک نویسنده اهمیت داشت، بیش از هر چیزی به شخصیت نویسندگانی مانند احمد محمود و بزرگ علوی نزدیک بود. با شناخت این دو نویسنده، فهمیدم تمام معیارهایی که در تعریف فضیلت اخلاقی برایم اولویت دارد و مهم است، دقیقا همان چیزهایی است که در ابعاد مختلف شخصیت احمد محمود و بزرگ علوی به وضوح دیده می شود. روزی که تصمیم گرفتم کتاب «داستان نویس های نا م آور معاصر ایران» را بنویسم، بهانه ام همین بود: همین که این نکته های مهم، این ناگفته ها را درباره نویسندگان تاثیرگذار ایران آن طور که از نزدیک می شناختم به رشته تحریر در بیاورم تا علاقه مندان بخوانند و بدانند. ارتباط نزدیک و دوستانه من با بسیاری از نویسندگان نامی ایران مانند صادق چوبک، بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود دولت آبادی و احمد محمود این فرصت را برایم فراهم کرد تا فراتر از داستان ها و کتاب ها آنها را بشناسم و در دنیای خارج از قصه ها با آنها معاشرت کنم. اینچنین است که می توانم با صراحت تکرار کنم که احمد محمود نویسنده ای تمام عیار بود که با خلق شاهکار «همسایه ها» هم اثری ماندگار در ادبیات فارسی به جا گذاشت و هم چهره ای با فضیلت اخلاقی که نویسندگی به قامتش می آمد و برایش شایسته بود.