آرشیو پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، شماره ۲۹۸۴
روزنامه فردا
۲۰
حرف درشت

محمود جونیور اورجینال

پوریا عالمی

کودک پنج ساله ای در پی بازیگوشی کودکانه، منزلی را به آتش کشید و خسارت های زیادی به بار آورد. (به نقل از روزنامه خراسان).

بعد از انتشار این خبر، محمود احمدی نژاد سریعا به مشهد رفت و با کودک مشهدی دیدار کرد:

محمود: پسرم اسم تو چیست؟ کودک: اده... بود و... دده... من احمد محمودی نژادم.

محمود: آفرین... پسری که در پنج سالگی بتواند یک خانه کامل را آتش بزند، طوری که کاملا تبدیل به خاکستر بشود معلوم است که می تواند استاندار و بعد شهردار و بعد رئیس جمهور بشود... آفرین... خود من وقتی بچه بودم کشاورز بودیم و یک آلونک را آتش زدم... تو خیلی شبیه من هستی پسرکم... در نتیجه من از امروز تو را محمود احمدی نژاد دوم می نامم. ستاره بین ها و منجم ها پیش بینی کرده بودند که در سال 96 (که 96 حالتی است که کسی با کسی شوخی ندارد) کودکی به دنیا خواهد آمد که عینهو خود من است و آینده درخشانی خواهد داشت. با این خانه ای که تو آتش زدی معلوم است آینده ات روشن است.

محمود: خب بگو ببینم می خواهی در آینده چه کاره بشوی؟

کودک: اده... بودو... دده... من می خوام وقتی بزرگ شدم رئیس جمهور شم....

محمود: نه فرزندم... با این آتشی که تو سوزاندی، حتما در آینده می توانی قلب خیلی ها را بسوزانی... پس حیف است رئیس جمهور بشوی... واقعا رئیس جمهور محدود است... تو باید به همه مردم جهان خدمت کنی و برای اینکه خدمت همه مردم جهان برسی یا باید رئیس جمهور آمریکا بشوی یا رئیس سازمان ملل یا رئیس خورشید بشوی و زیرش را زیاد کنی تا همه بپزند....

کودک: ولی آمریکا که رئیس جمهور به این ماهی دارد مثل ترامپ و زده دهان همه را بسته...

محمود: نه فرزندم... دونالد ترامپ را کاملا از من کپی کردند... اینها رحم ندارند... اول منشور کوروش را از ایران دزدیدند و حقوق بشر را کوبیدند توی سر ما... حالا هم ستینگ مرا کپی کردند و ترامپ را دقیقا از روی من زدند و حالا می کوبند توی سر ما... ولی تو اورجینالی فرزندم... تو محمود جونیور اورجینال هستی....

الان در پاییزیم و اشک ما درآمده... در نتیجه در حالی که فصل زمستان به سرزمین ما نزدیک می شود، محمود و محمود دوم به سمت نامعلومی حرکت می کنند. آیا آنها با برف سال آینده بازمی گردند؟ ما نمی دانیم... (کات).