چند پند مثل قند به پسر مثل سپرم
توی هنر و فرهنگ و ادبیات این طوری است که اگر کسی جایزه نگیرد، خودش اعلام استقلال می کند و یک جایزه راه می اندازد و به دیگران جایزه می دهد. (یا نمی دهد تا حالشان را بگیرد).
جوایز دولتی این طوری است که به هر کسی که بیشترین بودجه را گرفته، بیشترین جایزه را می دهند. مردم هم وقتی کسی بیشترین جایزه دولتی را می گیرد می فهمند بیشترین بودجه را گرفته و بلیت مجانی هم بدهند، کسی دیگر نمی رود سراغش.
هنرمندان و نویسندگان ایران برای اینکه کارشان دیده شود، ابتدا درباره آثار دیگران در مطبوعات می نویسند تا دیگران درباره آثار آنان در مطبوعات بنویسند. همین که دیگران درباره آثار یکی بنویسند، طرف اعلام استقلال می کند و می گوید اصلا کار ایرانی نمی خواند و درباره آثار ایرانی نظری ندارد.
یک روش تبدیل به اپوزیسیون شدن در ایران این است که شما سال ها با دولت کار می کنید و با بودجه دولت چیز میز می سازید و بعد از دولت جایزه می گیرید، اما تا خارج بهتان جایزه داد، اعلام استقلال می کنید و می گویید در همه این سال ها علیه دولت کار می کردید!
تلویزیون ایران عجیب ترین تلویزیون جهان است که بدون آنکه مردم آن را تماشا کنند، با پول مردم برنامه هایی می سازد که اعصاب جمعی را به هم بریزد. بعد هر سال می خواهد مردم بهترین برنامه سال را انتخاب کنند. بهترین برنامه سال کدام بوده؟ آن برنامه ای که از همه کمتر رو اعصاب بوده.