آرشیو سه‌شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶، شماره ۳۹۳۷
صفحه آخر
۱۶
شلیک از فاصله نزدیک

یک نکته بدیهی

سید عبدالجواد موسوی

رییس محترم قوه قضاییه فرموده اند: «سراغ هرکس که اتهامی متوجه اوست می رویم، متهم به برخورد سیاسی می شویم.» کاملا طبیعی است. آدمیزاد باید خیلی منصف باشد که وقتی در مظان اتهام قرار می گیرد دیگران را به دروغ و غرض ورزی متهم نکند و از آن جایی که فعلا ما با قحطی آدم منصف مواجهیم طبیعی است که اغلب کسانی که اتهامی متوجه آنهاست قوه قضاییه را به سیاسی کاری متهم کنند. اما این فقط یک سوی ماجراست. این درست که آدمیان معمولا خود را در جای حق می نشانند و هرکس که به انکار آنها برخیزد را باطل اباطیل می دانند اما آنهایی که در قوه قضاییه نشسته اند نیز به اقتضای هم نوع بودن با متهمان ممکن است دچار خبط و خطا شوند. احضار شوندگان به قوه قضاییه این قوه را به سیاسی کاری متهم می کنند، تا این جایش کاملا طبیعی است. به هرحال آدمیزاد باید نسبت به اتهامی که به او می بندند از خودش دفاع کند. قانون هم این حق را برای همه متهمان قایل شده و درست به همین دلیل است که حتی جنایتکاران حق دارند برای دفاع از خود وکیل داشته باشند. مشکل آن جایی به وجود می آید که مردم به راحتی حرف کسانی را که از سوی قوه قضاییه احضار شده اند باور کنند. در آن صورت باید پرسید چرا؟ من البته معتقد نیستم قوه قضاییه سیاسی کار است اما معتقدم تعلل در اجرای رسیدگی به برخی اتهامات این شبهه را در اذهان عمومی تقویت می کند. فی المثل اگر مهدی هاشمی در دهه 70 که بازار شایعات درباره ایشان داغ بود و بسیاری از مردم درباره نحوه عملکرد ایشان پرسش های جدی داشتند به محکمه احضار می شد آیا کسی می توانست چنین شبهه ای را نسبت به دستگاه قضا وارد کند؟ آیا احضار مهدی هاشمی آن هم هنگامی که از همه سو مورد حمله قرار گرفته بود شائبه سیاسی کاری را در اذهان قوت نمی بخشید؟ همین آقای بقایی و دوستانش که امروز بی پروا به قوه قضاییه می تازند و بدترین اتهامات را متوجه ریاست این قوه می کنند اگر در اوج اقتدار دولت معجزه هزاره سوم به دادگاه فراخوانده می شدند آیا بازهم می توانستند این حرف های گستاخانه را بر زبان بیاورند؟ و تازه اگر هم چنین می کردند اصلا گوشی برای شنیدن می یافتند؟ عمل نیک هم اگر در زمان خودش انجام نشود شاید معنای دیگرگونه پیدا کند که فرمود: الامور مرهونه باوقاتها.