آرشیو سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۶، شماره ۳۹۵۴
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

فردا سالمرگ رهی معیری است

شد خزان گلشن آشنایی

سهیل محمودی

زنده یاد رهی معیری و دوست و همراهش شادروان استاد امیری فیروزکوهی، نیما را و پیشنهادهای او را نپذیرفته بودند و هیچ گونه تعلق خاطری به آنچه از دنیای نیما و شاگردانش می شناسیم، نداشتند. این درست برخلاف شیوه ای بود که شهریار، دیگر غزلسرای همنسل آنان پیش گرفت و شعر خود را از پیشنهادهای نیما بیگانه نساخت و با آن حال و هوا به سخن خویش غنا بخشید. رهی، شعر امروز و ادبیات مدرن را نتوانست بپذیرد. در همان حوزه سنت شعر فارسی ماند اما کاری کرد کارستان. او توانست با ذوق و خلاقیت خویش در متن سنت، به نوآوری دست بزند. مانند کاری که شاعر پیشکسوت او، البته با نگاهی اجتماعی، سیاسی و عمیق تر، ملک الشعرای بهار در حوزه شعر فارسی انجام داده بود. بهار قصیده سرا و ادیب و رهی غزل پرداز و نکته سنج توفیق شان در خلاقیت و تغییر در قلب و بطن سنت بود. غزل رهی را می توان یکی از آبرومندانه ترین نمونه های غزل فارسی به اسلوب پیشینیان در روزگار ما دانست. او ظرایف زبان شعرش را از سنت غزل سعدی آموخت و مضمون گرایی و تصویرگرایی را از شیوه غزل صائب. این پیوند هوشمندانه و هنر تلفیق همراه با ذوق و خلاقیت رهی از او چهره ای متفاوت ساخت همان گونه که تصنیف های رهی آوازه ای بسیار برای او پدید آورد. تا به حال تصنیف های رهی، موفق ترین نوع کلام بر مبنای ملودی های ایرانی بوده است. رهی به خوبی و با هوشمندی و هنرمندی توانست صمیمیت ترانه و تصنیف را با جوهره شعر در آثار چشمگیرش در حوزه ادبیات موسیقی پیوند بزند. تصنیف های رهی، شعرترین تصنیف هایی هستند که با موسیقی ملی ما درآمیخته و گره خورده است. بیاییم ما لحظاتی تصور کنیم که آن همه ملودی ها و آهنگ های جاودانه و بی نظیر هنرمندانی چون شادروانان سیدجواد بدیع زاده، مرتضی محجوبی، روح الله خالقی، حسن یاحقی و علی تجویدی و... بدون کلام رهی ارایه شده بود. این تصور ما را با فضایی تهی روبه رو می سازد. یعنی اینکه حافظه شنیداری و موسیقی هشتاد سال اخیر ما، سرشار از کلام دلنشین و اثرگذار رهی معیری است. این برای یک شاعر، موهبت بزرگی است که چند نسل با تصنیف های او زندگی و عاشقی کرده باشند.