آرشیو سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۶، شماره ۴۹۷۱
صفحه آخر
۲۰
نگاه روز

از برای دل ما قحط پریشانی نیست...

حامد عسکری ( شاعر)

زلزله کرمانشاه این روزها حواسمان را به خودش جلب کرده است. عکس ها، خبرها و فیلم ها یکی یکی می رسند و می خوانیم و می شنویم و می بینیم. گرافیست ها و طراح ها هم دست به کار شده اند و طرح و بنر است که آپلود می شود. سلبریتی ها هم از قافله عقب نیستند. دم همه شان هم گرم بابت همدلی، نوعدوستی و انساندوستی... که دست همه شان را باید بوسید که مولانا می گوید همدلی از همزبانی بهتر است... اما (و دریغ از این اماها که همیشه خیلی را رنجانده است) تا کی باید این اتفاق بیفتد؟ تا کی باید چوب دردناک ضعف زیرساخت ها و عدم مدیریت های صحیح و خبررسانی صحیح را بخوریم. خیلی از رسانه هامان به جای آرام کردن فضای ملتهب مردم، مسابقه فاجعه گذاشتند. هر چقدر عکس ها فجیع تر و دلخراش تر باشد انگار لایک بیشتری می خورد و بیشتر فوروارد خواهد شد.

جامعه همیشه تشنه آرامش است و در مواقع بحران بیشتر. خبررسانی دقیق و متقن که برای کمک به نیروهای امدادی باشد، آگاهی بخشی بسیار پسندیده و نیکوست. اما دامن زدن به خون و خاک و جنازه زیرآوار و خرابه ها برای دیده شدن؟ چه عرض کنم؟ کمک کنیم برای برگرداندن آرامش... مردم نازنین کرمانشاه این روزها داغدارند... داغدار عزیزانشان و خاطره هایی که سوخت و زندگی هایی که در چند ثانیه چیزی از آن باقی نماند. دامن زدن به بازی های سیاسی، جناحی و قومی در شرایطی که هموطنانمان محتاج یک بطری آب معدنی و یک پتو برای در امان ماندن از سرما هستند، قطعا گرهی از کار باز نخواهد کرد. کمک کردن همیشه انجام دادن کاری نیست. گاهی بهترین کمک می تواند انجام ندادن کاری باشد. اگر فکر می کنید کاری که می کنید درست است و از نتیجه مثبت و تاثیرگذارش مطمئن هستید، حتما انجام دهیم. اما اگر کارمان نتیجه اش در مه پنهان است و نتیجه خوبی را انتظار نداریم، انجامش ندهیم بهتر است.