آرشیو چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۶، شماره ۴۹۷۲
جامعه
۱۷
یادداشت

زلزله در جامعه

دکتر مازیار طلایی ( جامعه شناس)

حوادثی مانند زلزله نظم اجتماعی و ساختار کالبدی و معماری زندگی مردم را به هم می ریزد و جدای از تلفات جانی که به همراه دارد از آن به عنوان فاجعه نیز یاد می شود، چراکه باعث می شود نظام اجتماعی دچار اختلال شود. این اختلال تبعاتی را به همراه دارد که از مهم ترین هایش می توان به نقصان زندگی معمولی مردم اشاره کرد که شامل از دست دادن نزدیکان و سرمایه های اقتصادی می شود.

با تمرکز روی تبعات این حادثه باید به فقر اقتصادی بیشتر توجه کرد به این مفهوم که با چنین حادثه ای افراد طبقه پایین جامعه از لحاظ اقتصادی ضربه های بیشتری می بینند، چراکه شرایط خانه های آنها نیز نسبت به دیگر گروه های جامعه ناایمن تر است. تبعات چنین آسیبی مواجهه آنها با محرومیت جدید است و چنین آسیبی سطح نیازهای این افراد را پایین تر می برد. اگر براساس هرم مازلو پیش برویم می بینیم این افراد در این هرم هم تنزل پیدا می کنند و به سمت تامین نیازهای اولیه شان می روند در حالی که می توانستند به سمت بالای هرم حرکت کنند.

مساله دیگر این که چنین حادثه ای کنترل نهادهای نظارتی و اجتماعی و البته شبکه های ارتباطی بومی را نیز تخریب می کند در نتیجه افراد بیش از گذشته دچار تنهایی می شوند. باید یادآور شد در این شرایط به طور معمول نهادهای حمایتی که می توانستند کمک مناسبی به افراد کنند نیز دستخوش آسیب شده اند؛ به همین دلیل بستری فراهم می شود تا برخی به اعمال بزهکارانه روی آورند. این را می شود از میزان آسیب های اجتماعی همچون سرقت و البته نوع دیگری همچون خودکشی و پناه بردن به مواد مخدر و غیره متوجه شد.

آسیب دیگری که از مختل شدن نظام های حمایتی و نظارتی ایجاد می شود این است که افراد ناراضی فرصتی پیدا می کنند برای بیان حرف هایشان و انتقاد از این که چرا اقدام های پیشگیرانه صورت نگرفته است و این مورد کارآمدی نهادهای حاکم را نشانه می رود، البته ابراز نارضایتی و انتقاد به خودی خود امری مذموم نیست، اما در چنین شرایطی هم از نیت فرد منتقد و هم از شرایط موجود برای بیان این نوع انتقاد می توان متوجه شد که چه اهدافی پشت این انتقادها قرار دارد.