آرشیو سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۶، شماره ۳۰۱۶
صفحه اول
۱
سرمقاله

مگر مسکن هم تخریب می شود؟

مصطفی ایزدی

یادگار های دولت نهم چنان پابرجاست که در هر مناسبتی یاد برنامه ها و دستورات رئیس آن دولت به میان می آید و منتقدان او حرفی برای گفتن دارند. در روز های پرآشوب زلزله که سکونت در مجتمع های مسکونی موسوم به مهر عمری فراتر از پنج، شش سال ندارد، مخالفان و موافقان مسکن مهر سفره های دل خود را باز کرده و بر طبل مضار و مزیت آن می کوبند، اما همه در یک مشاهده مشترک اند. همه دیده اند که در مناطق زلزله زده دامنه های زاگرس در غرب کشورمان، ساختمان های طبقاتی و تازه احداث شده مسکن مهر فروریخته اند. بعضی از هواداران احمدی نژاد در روزنامه های خود نوشتند پروژه های مسکن مهر خیلی هم خوب ساخته شده، چون ستون هایشان سرپا ایستاده اند! بعضی از آنان می گویند علیه مسکن مهر حرف زدن یک کنش سیاسی است و لعنت بر چنین منتقدانی! بعضی می گویند که همه خانه ها تخریب شدند، مسکن مهر هم جزئی از آنهاست. در میان مخالفان اصلاحات کسانی هم هستند که می گویند و بعضا می نویسند که کشته شدگان در مجتمع های مسکن مهر کمتر از کشته شدگان در مناطق روستایی است! و البته دیگری هم در فضای مجازی اظهارنظر فرموده بود که هیچ مسکن مهری آسیب ندیده و عکس های منتشره از ساختمان های فروریخته مربوط به شهرهای جنگ زده سوریه است! این آخری از همه بامزه تر است. ضمنا در میان هواداران پروژه مسکن مهر، کسانی هم هستند که دفاعیاتشان را با چاشنی اهانت به رئیس جمهور فعلی و معاون اول وی مزین کرده اند، اما مخالفان مسکن مهر، امروز و دیروز نیست که صدایشان درآمده، بلکه نزدیک به 10 سال است که با استدلال و منطق می گفتند این شیوه خانه دارکردن مردم در شان ایران و انقلاب اسلامی نیست. کپی برداری از طرح های کشور های دوردست که هنوز برای اداره کشورشان اندر خم یک کوچه اند، راه به جایی نمی برد، چراکه این سکونتگاه های نامتجانس با شهرهای مادر، از نظر فرهنگی و اجتماعی با زندگی مردم مسلمان ایران دمساز نیستند و این غیر از مشکلات فنی و اجرائی و پیامدهای اقتصادی آن است. از وقتی که سخن از مسکن مهر پیش آمد و قرار شد در بیابان ها و حاشیه های معضل دار شهر های کوچک و بزرگ، با پول های موجود در بانک ها، ساختمان هایی با قیمت هر مترمربع زیربنا، 300 هزار تومان ساخته و به کم درآمدها فروخته شود (در صورتی که حداقل هزینه ساخت یک مترمربع ساختمان ساده در نیمه های دهه 80، با احتساب مشاعات آن، 500 تا 600 هزار تومان تمام می شد)، جمعی از دلسوزان دست اندرکار ساختمان سازی با نوشتن مقالات و یادداشت ها و برگزاری میزگردها و گفت وگو ها و ارسال نامه ها به متولیان مربوطه، استدلال فنی و اقتصادی و فرهنگی می آوردند که این کار به ضرر مردم و کشور است، اما چون متولیان مربوطه، منتقدان این پروژه گسترده و فاجعه آمیز را سیاسی کار می پنداشتند، ذره ای به تخصص آنان و آینده نگری و دلسوزی آنها اعتنا نکردند. نگارنده در هشت سال فرمانروایی متولیان مسکن مهر، چندین یادداشت در مطبوعات سراسری منتشر کرد و نوشت که این طرح در آینده، ساکنان آن را به دردسر می اندازد و معضلاتی را چه در بعد اجتماعی و چه از نظر امنیتی برای مدیریت کلان کشور به وجود می آورد. در یک جمع بندی کلی به این موارد پرداخته بودم...

1- پول شویی دلالان بین دستگاه های واگذارکننده پروژه های حجیم و پیمانکاران مسکن مهر، اساس معادلات فیمابین را به فساد مبتلا می کند و بنیان این کار را می سوزاند.

2 – هیچ پیمانکاری نمی تواند بنای پنج طبقه به بالا را به گونه ای بسازد که هر مترمربع آن را به 300 هزارتومان به متقاضی بفروشد، مگر اینکه دو کار انجام دهد: یکی، از چنان مصالح و نیروی انسانی ارزان قیمت و به دردنخوری استفاده کند که بدون توجه به اخلاق و وجدان و کوچک ترین تعهدی نسبت به سرنوشت زن و فرزند ساکنان آینده آن، چیزکی تحویل بدهد و در پی کارش برود. دوم، قسط اول تسهیلات را بگیرد و کار را شروع کند. وقتی کار به اصطلاح زخمی شد، شروع به چانه زدن و ادعاکردن و دبه درآوردن می کنند. همان چیزی که مهندسان به آن کلیم (claim)کردن می گویند تا بالاخره کارفرما را که وزارت مسکن و شهرسازی بود تسلیم کنند و بر سر عقل آورند و متوجه کنند که ساختمان سازی زیر قیمت 500 یا 600 هزارتومانی، به هیچ دردی نمی خورد و در مقابل کوچک ترین لرزش زمین، بر سر ساکنانش آوار می شود.

3- در شعار های اولیه ارائه کنندگان طرح مسکن، قرار بود که 10 میلیون واحد مسکن مهر برای 40 میلیون ایرانی ساخته شود! برای هر واحد، 25 میلیون تومان وام در نظر گرفته بودند؛ یعنی بانک مسکن که بانک عامل بود باید به این پروژه گسترده و سراسری در طول پنج سال جمعا مبلغ 250 هزار میلیارد (250،000،000،000،000) تومان وام از طریق پیمانکاران و انبوه سازان با احتساب سود مشارکت در ساخت، به تعاونی های مسکن و افراد متقاضی بدهد. بانک مسکن در همان سال اول زمین گیر شد و بنابراین دامان دیگر بانک های دولتی را گرفت. در نهایت بانک ها بی پول شدند، پیمانکاران در نگرانی کار و سرمایه شان روز می گذراندند، متقاضیان، اعم از تعاونی ها و افراد، این طرف و آن طرف در پی مسئولان می دویدند و... تا اینکه ارث به دولت یازدهم رسید و اکنون جمعا دو میلیون و 300 هزار واحد، کل مسکن مهر هاست که تعدادی تحویل متقاضیان شده و تعدادی هم در دست ساخت هستند.

4 – انتخاب پیمانکار به دلیل تبعیضی که اعمال می شد، در دولت دهم یکی از عوامل ناراحتی انبوه سازان ایرانی بود. در آن دولت تصمیم گرفته شد پیمانکار وارد کشور کنند، بنابراین با یک شرکت بزرگ ترکیه ای قرارداد بستند تا تعداد زیادی از واحدهای مسکن مهر اطراف تهران را در شهر های جدید پرند و پردیس بسازند. امکانات و تسهیلاتی که برای این شرکت در نظر گرفتند، بیشتر از آنچه بود که برای پیمانکاران ایرانی در نظر داشتند. شرکت «کوزو» با آوردن تجهیزات ویژه انبوه سازی (قالب های تونلی) از ترکیه و بناکردن برج های بلند، با معماری خاص که چندان موردپسند خانواده های ایرانی نیست، کار خود را انجام داد. قطعا مسئولان امروزی مسکن مهر می توانند جزئیات این قراردادهای تبعیض آمیز را برای مردم شرح دهند.

5- واقعیت این است که استحکام مسکن های ساخته شده، با استانداردهای بین المللی فاصله دارد. بنده چون با بعضی از پیمانکاران سازنده مسکن مهر در ارتباط بودم و ساختمان های نیمه تمام را دیده ام و بعضا در معرض پیشنهادهای پذیرش پیمانکاری از سوی دلال ها بوده ام، بدون تجربه و آگاهی این مطالب را نمی نویسم. اگرچه برای بیان مشکلات و معضلات فرهنگی و سیاسی لکه های سکونتی ایجادشده با مسکن مهر، حرف های زیادی دارم که بخشی از آن را قبلا تقدیم کرده ام و اگر فرصت و ضرورت پیش آمد، باز هم خواهم نوشت.