آرشیو چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، شماره ۳۹۹۲
سیاست نامه
۱۴
گفتار 3

پروست و نیچه

دکتر حامد فولادوند ( نویسنده و پژوهشگر فلسفه)

پروست در رمان در جست وجوی زمان از دست رفته حداقل شش بار نام نیچه را می آورد. این نشان می دهد که پروست آثار نیچه مثل چنین گفت زرتشت و حکمت شادان و این است انسان را خوانده و آشنایی خوبی با نیچه داشته است. او این نکته را در داستانش از طریق شخصیت ها روشن می کند. او در مدرسه نیز با دوستش دانیل آلوی که نیچه شناس بوده در زمانه ای که هنوز نیچه نمرده بود، بحث هایی می کرده است که در مجلات آن زمان منتشر می شد. همچنین پروست از طریق واگنر نیز که برای فرانسویان آشنا بوده، با نیچه آشنایی داشته است. البته پروست به نیچه انتقادهایی نیز دارد و موضوعی واگنری دارد.

نکته مهم در این داد و ستد فکری میان این دو در مساله دقت نیچه به موضوع نگارش و خواندن روشن می شود که پروست نیز بر آن تاکید فراوان داشت. نیچه و پروست هر دو مدام می خواندند، ضمن آنکه هر دو بر مطالعه پیش سقراطیان تاکید دارند زیرا ایشان فلسفه و شعر را با هم ترکیب می کنند. نیچه و پروست هر دو معتقدند که خرد تقدم ندارد، بلکه خرد و دل هر دو با هم هستند. هم پروست و هم نیچه تقدم را به دل می دهند و بعد سراغ خرد می روند. این تقدم در خواندن مهم است. بنابراین برای خواندن یک متن باید احساسات را به عنوان راهنمای اولیه در نظر بگیریم، بعد در هنگام نگارش خرد سراغ ما می آید.