آرشیو چهار‌شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۶، شماره ۹۱۲۷
صفحه اول
۱
سرمقاله

نقد یک بیانیه

سید مسعود علوی

16 نفر از چهره های اصلاح طلب که شماری از آنها در فتنه 88 دستگیر و محاکمه و مجازات شدند، با انتشار بیانیه ای دخالت آمریکا در امور داخلی ایران و حمایت ترامپ از آشوب گران را محکوم کردند. این اقدام خوبی بود که حساب برخی از اصلاح طلبان از حساب منافقین و سلطنت طلب ها و ضد انقلاب در ناآرامی های اخیر جدا شود. چه خوب بود این جماعت که هشت ماه کشور را در سال 88 به بهانه تقلب به آشوب کشاندند، اقدام آمریکا و منافقین و سلطنت طلب ها و بهائیان را در آشوب آفرینی محکوم می کردند و اجازه نمی دادند امنیت و اقتدار ملی در آن سال به مخاطره بیفتد و دشمن به همین بهانه تحریم ها را تشدید کند.

در بخشی از بیانیه آنها آمده است: «اعتراض را حق عمومی مردم می دانیم. ما از حق اعتراض شهروندان دفاع می کنیم.» اینکه مردم نقدی به عملکرد دولت یا حتی اعتراض داشته باشند، چیز عجیبی نیست. حتی برای این نقد و اعتراض، تجمع اعتراض آمیز داشته باشند، آن هم عجیب نیست. این چیزی نیست که نیاز به رسمیت شناختن یا نشناختن داشته باشند. مردم از اول انقلاب، اجتماعات اعتراض آمیز علیه عملکرد برخی مسئولین، زیاد داشته اند. حتی برای این اجتماعات مجوزی از وزارت کشور نگرفتند. پلیس و وزارت کشور هم کوچک ترین برخوردی با آنها نکرده است، نظیر اجتماعات اعتراض آمیز مال باختگان موسسات اعتباری، برخی بازنشستگان، بیکاران یا کارگرانی که حقوق معوقه دارند، در مقابل مجلس، ریاست جمهوری یا بانک مرکزی.

فقط در سال 95 هزار و پانصد تجمع اعتراض آمیز در سراسر کشور داشتیم. در نیمه اول سال جاری هم بیش از 1387 تجمع اعتراض آمیز داشتیم. مردم حرف خود را به گوش مسئولین رساندند. مسئولین هم در حد وسع و امکانات کشور، پاسخگوی مطالبات آنها بودند. این چیزی نیست که 16 نفر بنشینند، بیانیه بدهند که گویی حکومت اجازه اجتماع بیش از چهار نفر را به احدی نمی دهد. اما اینکه پس از اغتشاشات بیانیه می دهند و می گویند ما اعتراض را حق عمومی مردم می دانیم و از آن دفاع می کنیم، پرسش این است؛ کدام اعتراض؟ کدام مردم؟ اگر اعتراض به عملکرد مسئولین است که عمده آنان از اصلاح طلبان می باشند. مردم هر روز صدای این اعتراض را به گوش آنها می رسانند. اما اگر منظور اعتراض منافقین و سلطنت طلب ها و پیاده نظام آمریکا در کف خیابان است که شعارهای ساختارشکنانه می دهند، اینها ربطی به مطالبه مردم از حکومت به ویژه مطالبات معیشتی ندارد. اینها مطالبه آمریکا از ملت ایران است که بروید سمت براندازی حکومت و ایران را تحویل ما بدهید تا مثل زمان شاه، ایران را غارت کنیم.به رسمیت شناختن این حق - بخوانید حق آمریکایی ها - چه توجیه عقلی ای در این بیانیه دارد؟ همین حق را آمریکایی ها و اسرائیلی ها در سال 88 از اغتشاش گران مطالبه کردند و از آنها حمایت نمودند و گفتند فریاد بزنید؛ «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! متاسفانه همین جماعت 16 نفره، آن زمان نه تنها علیه آمریکا و رژیم صهیونیست موضع نگرفتند بلکه برخی از آنها جزء دستگیر شدگان و مجرمین آشوب های 88 بودند. امروز هم آشوب گران شعار می دهند؛ گرانی و تورم بهانه است، اصل نظام نشانه است! بیانیه 16نفر می تواند یک تلاش برای جدایی اصلاح طلبان داخلی با اصلاحات آمریکایی باشد.

البته گذشته را می شود فراموش کرد و این بیانیه ای را که در آن آمریکا محکوم شده، با حسن ظن، نوعی توبه از عملکرد گذشته تعبیر کرد. اما لازم بود در بیانیه علیه منافقین و سلطنت طلب ها و چپ های آمریکایی و بهائیان که در این آشوب ها

نقش بازی کردند، موضع گیری می شد و در این حوادث نقش آنها کمرنگ نمی شد.بعضی ها حافظه تاریخی ملت را انکار و به شعور عمومی اهانت می کنند. راه برون رفت از این بیراهه، صداقت است. صداقت حکم می کند که اصلاح طلبان که بخش عظیمی از مدیریت کشور را اشغال کرده اند به مطالبات برحق مردم پاسخ دهند و به وعده هایی که دادند، عمل کنند. مردم، ادب و آداب اعتراض را خوب می دانند و نیز مقابله با آشوب طلبان و اغتشاش گران را طی نزدیک به چهل سال اخیر، هم تمرین کرده و هم موفق از آن بیرون آمده اند.

جریان انقلابی و اصولگرایان پای نظام و انقلاب و اسلام ایستاده اند و دولت را بخشی از حاکمیت و نظام می دانند و علی رغم بی مهری ها به اصولگرایان، شجاعانه و صادقانه از دولت دفاع می کنند. هیچ گاه دولت را در وسط معرکه بدعهدی آمریکا و رذالت و شرارت ضد انقلاب به ویژه منافقین، تنها نمی گذارند و در صف اول حمایت از دولت ایستاده اند. البته سعی می کنند با پیشنهادهای راهگشا، اشتباهات دولت را تصحیح نموده و با نقد مشفقانه، راهی برای برون رفت

از مشکلات پیدا کنند.