آرشیو سه‌شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، شماره ۴۰۰۳
صفحه آخر
۱۶
رسانه باز

گمشده ای به نام استراتژی

جلال سمیعی

1- رسانه های هر سازمان یا برند، قرار است دروازه کنترل ورود و خروج اطلاعات باشند: دروازه ای که از شدت پیچیدگی ها و ملاحظات دیده و نادیده، در تعریف عملی روابط عمومی سازمانی، ممکن است خود تبدیل به یک سد محکم و مانع ارتباطات شوند.

2- بسیاری از تحولات فضای رسانه ای، در مدل مصرف محتوا و رسانه جامعه و مخاطبان، به سرعت در دشواری های ارتباطی هر سازمان و برند اثر می گذارد: تعریف جدید روابط عمومی ها، دیگر با فکس و تکذیبیه و نشست خبری نمی تواند تعریف کامل و محتاطانه ای باشد. وقتی از استراتژی محتوا و رسانه حرف می زنیم، مقصودمان پیش بینی همین خطرها، ملاحظات سازمانی و تصاویری برای ساخته شدن هویت بصری، عمومی و شفاهی آن برند هم هست.

3- معمولا گرفتاری بسیاری از روابط عمومی ها و بخش های مرتبط با محتوا و فرم ارتباط با مخاطبان وقتی برجسته تر می شود که بحرانی رسانه ای یا تبلیغاتی، دامنگیر سازمان و برند شده است: داشتن استراتژی و یکپارچگی رویه و زبان ارتباطی در بخش های مرتبط با یکدیگر، به این معناست که در عرصه محتوا و رسانه باید یک تیم هماهنگ متشکل از همه این بخش ها همواره بر کارها نظارت کنند.

4- سیاست ارتباطی یک مجموعه را مدیران آن، اهداف اصلی سازمان و جامعه هدف و مخاطبانش شکل می دهند: وقتی بلاتکلیفی در مدیران یا بدنه مجموعه حل نشود، به ویژه در عرصه اطلاع رسانی و ساخت رسانه ها و هویت آن سازمان، هر بحران تجاری یا رسانه ای می تواند همه چیز را به هم بریزد. نگاهی به تبلیغات هیجان زده اینستاگرامی و تلگرامی بسیاری از برندها نشان می دهد گاهی ممکن است خودشان هم چندان مخاطب شان را نشناسند.

5- محتوا در رسانه های امروز، یک گم شده نادیده است: گم شده بزرگ تر اما استراتژی رسانه است، که باید آن محتوا را در کانال های ارتباطی با مخاطبان هدایت کند: ارتباطاتی که اگر مبتنی بر پیش بینی بحران ها و واکنش ها نباشد، همواره روی گسل فعال بحران ها خواهد ماند.