آرشیو چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۳۰۸۶
هنر
۱۰

گزارشی از دیدگاه هایی درباره سیم و سرمه

کنجکاوی، خطرپذیری، پرسشگری

رضا آشفته

«سیم و سرمه» با نویسندگی، طراحی و کارگردانی روزبه حسینی در تماشاخانه دا اجرا شد؛ اجرائی متفاوت که دو سویه نظر را به خود جلب کرده است و به عبارتی بهتر یا زنگی زنگ یا رومی روم.... به نظرم نمایشی است که بیشتر در حوزه پرفورمنس قرار می گیرد، چون از درام برخوردار نیست و یک رابطه و کلی خاطره با نوای محزون و نغمه های اندوه در فضا پژواک می یابد.

رویا نونهالی (بازیگر، نقاش و کارگردان): خودم را به این گونه دیدار، تشویق می کنم.

تجربه گرایی بیش از اینکه شیوه و روش باشد، یک باور و روحیه متناسب با آن است. این منش، اسبابی لازم دارد مثل کنجکاوی، خطرپذیری، پرسشگری، خود را به روال معمول و مرسوم نسپردن، سهم بیشتر دادن به دریافت مخاطب، به فضا و تصویر و بیان از طریق میزانسن. احوال تجربه گر، درکل، توجه به رازهای موقعیت است و بعضی را چنان مشتاق می کند که اهل تجربه باقی می مانند. «روزبه حسینی» این طور کسی است، برایش آرزوی موفقیت و استمرار می کنم و امیدوارم کارهایش و به ویژه نمایش «سیم و سرمه» که در «تماشاخانه دا» روی صحنه است با بهترین استقبال روبه رو شود. من فرصت مواجهه با تلاش پیگیر را باارزش می دانم و خودم را به این گونه دیدار، تشویق می کنم.

مریم سرجه پیما (نویسنده): وقتی از روایت حرف می زنیم از چه حرف نمی زنیم؟ پاسخ به همین سوال هم محور درام «سیم و سرمه» و کارهای دیگری از این جنس نمی تواند باشد، چراکه آثاری مثل «سیم و سرمه» با این همه تکیه بر متن، به خصوص راهپیمایی راوی و همراه کردن مخاطب با خودش، آن هم نه در قصه و فضایی که پیش چشم او ترسیم می کند که در لابه لای سطرهای سپید و روح محتضری که مدام از گذشته به حال پناه می آورد و در عقبگرد دوارش جویای دردهایش در پس همان دالان تاریکی می شود که از آنجا فرار کرده، بیش از آنکه روایتی دایره ای باشد، پیرنگ ذهنی مولفی ا ست که ترس از زمان و زوال روی نقطه ای نگهش می دارد و گاه به پیش و گاه به پس می چرخد.