آرشیو دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۳۰۹۵
صفحه اول
۱
سرمقاله

هوشیاری درباره فاز جدید بحران

دکتر جاوید قربان اوغلی ( دیپلمات ارشد)

بالاخره پس از حدود یک ماه کشمکش سیاسی و رایزنی های دیپلماتیک پشت پرده و سه روز مذاکرات فشرده در سازمان ملل متحد، پیش نویس قطع نامه آتش بس در سوریه با اجماع 15 عضو شورا تصویب شد. این قطع نامه که از سوی کویت و سوئد به شورای امنیت ارائه شده بود، خواهان برقراری آتش بس 30 روزه در سراسر سوریه شده است. قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در شرایطی تصویب شد که براساس گزارش ها، تعداد کشته های حملات هوایی به ناحیه غوطه شرقی در نزدیکی دمشق، به بیشتر از 500 نفر رسیده است. در قطع نامه، شورا از طرفین درگیر خواسته «بی معطلی» آن را به اجرا بگذارند؛ با وجوداین، تاریخ دقیقی را برای شروع آتش بس تعیین نکرده و براساس برخی اخبار منتشر شده باوجود تصویب این قطع نامه بخشی از غوطه یک بار دیگر پس از تصویب قطع نامه بمباران شد. امید می رود که با برقراری آتش بس 30روزه در سوریه زمینه برای امدادرسانی به مردم گرفتار در غوطه شرقی که دبیر کل سازمان ملل متحد آنجا را «جهنم روی زمین» نامیده، فراهم شود. غوطه در شرق دمشق بیش از یک هفته است که زیر بمباران های گسترده، قرار دارد. دولت سوریه می گوید گروه های مسلح مخالف دولت از این منطقه برای ناامن کردن دمشق استفاده می کنند. پس از موفقیت های ارتش سوریه در شکست گروه های مسلح در بیشتر مناطق این کشور و بیرون راندن آنها از بخش وسیعی از اراضی سوریه، و به ویژه پاک سازی اطراف پایتخت که در اختیار این گروه ها بود، اکنون غوطه تنها منطقه باقی مانده در حومه دمشق است که در اختیار تروریست ها و شورشیان قرار دارد و آنها قادرند با سلاح های سنگین و نیمه سنگین دمشق را هدف قرار دهند. غوطه از مناطق پرجمعیتی است که اکثریت آن را اهل سنت تشکیل می دهند. ویژگی جغرافیایی غوطه شرقی را به مرکزی برای استقرار مخالفان مسلح دولت مرکزی تبدیل کرد که به دلیل همراهی ساکنان منطقه، نیروهای مخالف مسلح توانستند در این منطقه باقی بمانند. آتش بس شورای امنیت شبه نظامیان گروه داعش و جبهه النصره را از این مصوبه مستثنا کرده و با توجه به حضور شبه نظامیان این گروه ها در منطقه غوطه، بیم آن می رود که آتش بس در اجرا با موانعی جدی مواجه شود؛ به ویژه اینکه به نظر می رسد روسیه به عنوان یکی از اعضای دائمی و دارای حق وتو، تحت فشارهای سیاسی و پس از سه روز مذاکرات فشرده شورای امنیت، با تصویب آن موافقت کرد. با وجود رد اتهام کارشکنی در مسیر تصویب پیش نویس قطع نامه از سوی واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه، با توجه به فاجعه انسانی و به ویژه کشته شدن بیش از 120 کودک در بمباران های چند روز گذشته، این کشور به شدت در مظان اتهام قرار دارد. با گذشت هفت سال از جنگ داخلی سوریه و پیروزی های ارتش با کمک هم پیمانان روسی و ایرانی خود در شکست تروریست های مسلح، به نظر می رسد بحران در این کشور مصیبت زده در بعد میدانی و سیاسی وارد فاز جدیدی شده که در آن رقابت اصلی بین قدرت های منطقه ‍ ای و بین المللی برای تثبیت موقعیت خود در آینده این کشور است. از این منظر تبلیغات گسترده غربی ها درباره وقایع تاسف بار غوطه شرقی و فراموشی عمدی فجایع مشابه در یمن را نیز می توان در چارچوب بازی سیاسی برای خرید زمان در بحران سوریه تحلیل کرد.

روس ها با تعلل در تصویب قطع نامه در صدد فراهم کردن فرصت و خریدن زمان برای نیروهای دولتی برای پایان یافتن عملیات دولت در منطقه غوطه بودند. فشار آمریکا و متحدان غربی برای تصویب قطع نامه آتش بس نیز از سر دلسوزی برای زنان و کودکان نیست. هدف غربی ها ممانعت از تکمیل سلسله پیروزی های دولت و غلبه بر گروه هایی است که برخی از آنها از حمایت همین دولت ها برخوردارند. آنها می دانند منطقه به طور کامل در محاصره قرار گرفته و کمک رسانی به گروه های مسلح مخالف دولت و تحت حمایت آنان امکان پذیر نیست. از دیدگاه مخالفان دولت نیز آنچه اهمیت ندارد، فاجعه انسانی و کشتار زنان و کودکان است. بعید نیست آنها در پی آن باشند که اعتبار دولت سوریه و حامیان دولت را در افکار عمومی از بین برده و دولت های غربی را به فشار نظامی بیشتر به دولت اسد وادار کنند.

به نظر می رسد باوجود جنجال های تبلیغی و فشارهای سیاسی برای تصویب قطع نامه آتش بس در شورای امنیت، غوطه به اندازه دیرالزور برای آمریکایی ها اهمیت ندارد. با وجود تهدید آمریکا به اقدام علیه دولت سوریه و برخورداری از توانایی نظامی برای عملی کردن این تهدید و وادارکردن ارتش سوریه به عقب نشینی، ترامپ تاکنون وارد این فاز نشده و قصد رویارویی مستقیم با ارتش سوریه، مانند آنچه را در پایگاه الشعیرات و دیرالزور شاهد بودیم، ندارد. در آن عملیات جنگنده های آمریکایی هم نیروهای سوری و هم بخشی از نیروهای روسیه را هدف گرفتند ولی تاکنون قصدی از خود برای مداخله در این منطقه نشان نداده اند. تمرکز واشنگتن در این مرحله از بحران سوریه در سطح داخل این کشور حفاظت از منطقه تحت کنترل اکراد، که بخش شایان توجهی از منابع نفت و گاز سوریه در این منطقه قرار دارد، در سطح منطقه همراهی با اسرائیل در ممانعت از تثبیت حضور نظامی ایران علی الخصوص در مناطق نزدیک به مرزهای اسرائیل و در سطح بین المللی فشار به روسیه در جهت محدودکردن این قدرت و تقسیم مناطق در آینده سوریه است.

با وجود همه ابهامات درباره آینده سوریه، تردیدی نیست که این جنگ دیر یا زود با حضور بشار اسد و یا بدون او به پایان خواهد رسید. آنچه مهم است حفظ تمامیت ارضی این کشور و جلوگیری از یک سایکس پیکو دیگر در این منطقه، ولی این بار نه به وسیله فاتحان جنگ بلکه توسط بازیگران اصلی برای تقسیم منافع است. اینکه این مهم چگونه باید تامین شود، از امهات مدیریت بحران سوریه و یارگیری های طرف های درگیر بحران است. ترکیه با گذشت بیش از یک ماه از آغاز عملیات موسوم به شاخه زیتون، در مرداب عفرین گرفتار شده است. روشن است دلیل توقف ارتش نیرومند ترکیه، نه فقط مقاومت کردها که حمایت های گسترده جانبی به ویژه آمریکا است. موضوعی که روابط استراتژیک واشنگتن- آنکارا و یکی از اعضای اصلی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. نکته مهم دیگر در این زمینه ضرورت پاک سازی کامل نیروهای مسلحی است که تحت عناوین اسلامی با دولت اسد می جنگند و با اعمال جنایتکارانه خود، چهره ای هولناک از اسلام در معرض افکار عمومی جهان قرار داده اند. تحقق این مهم در گرو همکاری های بین المللی و منطقه ای بین دولت هایی است که له یا علیه اسد از گروه های مسلح حمایت مالی و تسلیحاتی می کنند.

اما مهم ترین نگرانی درباره آینده سوریه نگاه مردم این کشور به کشورهایی است که امروز نقش آفرینان مثبت یا منفی این کشور هستند. ایران به عنوان کشوری اسلامی باید به شدت نسبت به این مسئله حساس باشد. ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی در مناقشه سوریه بلافاصله از آتش بس اعلام شده در سوریه حمایت و سرلشکر محمد باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح ایران با اعلام این موضوع تاکید کرد: «ما به قطع نامه آتش بس پایبند خواهیم بود»؛ موضعی هوشمندانه و انسانی که برخلاف نیات شوم آمریکا باید آن را به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. ضروری است از این فرصت استفاده کرده و ایران نیز در ارسال کمک های انسانی به اهالی این منطقه که از اهل سنت هستند، اقدامات عملی انجام دهد. این کار شائبه طائفی بودن حضور ایران در جنگ سوریه را تا حد زیادی خنثی خواهد کرد.