آرشیو دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۴۰۴۲
سیاست نامه
۱۴
مرور کتاب

نگاهی به کتاب فوکو در ایران نوشته بهروز قمری تبریزی

انقلاب چون موقف روشنگری

کاوه رهنما

میشل فوکو، فیلسوف، جامعه شناس و نظریه پرداز فرانسوی در ایران مخاطبان بسیاری دارد و مهم ترین آثار او به زبان فارسی ترجمه شده و با اقبال گسترده ای از سوی علاقه مندان به فلسفه و جامعه شناسی مواجه شده است. بحث های متنوع و کثیری درباره روش شناسی فوکو، نوآوری های او در فلسفه و جامعه شناسی و نگاه متفاوت او صورت گرفته و بسیاری از دانشجویان ایرانی در حوزه های فلسفه، جامعه شناسی و علوم سیاسی با استفاده از آنچه نوع رهیافت فوکویی می خوانند- درست یا غلط- پایان نامه و تحقیق نوشته اند. برخی آثار قابل توجه هم با این رویکرد از برخی از محققان نام آشنای ایرانی منتشر شده است، یعنی کسانی چون داود فیرحی یا محمد توکلی طرقی یا مهرزاد بروجردی در آثارشان کوشیده اند با استفاده از مفاهیم و نوع نگرش فوکویی به تحلیل تاریخ اندیشه و روشنفکری یا مسائل تاریخی ایران بپردازند.

یک علت اصلی اقبال به فوکو از سوی پژوهشگران ایرانی حضور او در بحبوحه انقلاب اسلامی 57 در ایران در مقام خبرنگار و نگارش مقالاتی در این زمینه است. این مقالات و گفت وگوها و اظهارنظرهای بعدی فوکو درباره وقایعی که در آن روزها در ایران رخ می داد، موجب شد که بحث ها و واکنش های متفاوتی از سوی اهل اندیشه و قلم نسبت به این فیلسوف متفاوت فرانسوی پدید آید. بسیاری دیدگاه های او را همسو با انقلاب اسلامی ایران ارزیابی کردند و گروهی نیز از تغییر دیدگاه بعدی او سخن راندند، عده ای نیز گفتند که تحلیل ها و مباحث فوکو درباره انقلاب ایران را باید در تداوم پروژه فکری فوکو و تحولات و تغییراتی که در آن مسیر پدید آمده ارزیابی کرد و بنابراین نگاه فوکو به انقلاب اسلامی ایران را در وهله نخست نباید در مقام تحلیل خواند.

در میان آثار کثیری که در هیات مقاله یا کتاب در زمینه تحلیل رویکرد فوکو به انقلاب ایران نگاشته و منتشر شده، دو کتاب حائز اهمیت است: نخست کتابی که ژانت آفاری، پژوهشگر ایرانی مقیم امریکا و استاد دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا با عنوان فوکو و انقلاب ایران (2005) نگاشته است و دیگری کتاب فوکو در ایران: انقلاب اسلامی بعد از روشنگری نوشته بهروز قمری تبریزی (2016) استاد تاریخ دانشگاه ایلینیوز امریکا. کتاب قمری تبریزی که در 272 صفحه به زبان انگلیسی در آگوست سال 2016 از سوی انتشارات دانشگاه مینه سوتا ذیل مجموعه موسلیم اینترناشنال منتشر شده است، نگاه تازه ای به مقالات و گفتارهای فوکو درباره انقلاب ایران دارد و مدعی است که تاکنون پژوهشگران درباره آن به خطا رفته اند. او مدعی است که فوکو در این مقالات و نوشته ها و گفتارها متوجه شده بود که ایرانیان در نقطه ای آستانه ای قرار گرفته بودند و می کوشیدند به امکان اندیشیدن به مقولاتی چون کرامت بشری، عدالت و آزادی فراسوی مرزها و اصول شناخته شده روشنگری اروپایی بیندیشند. قمری تبریزی در این کتاب نه فقط به اهمیت نوشته های این متفکر فرانسوی درباره انقلاب می پردازد، بلکه همچنین بر نوشته ها و درسگفتارهای متاخر او درباره مقولاتی چون اخلاق و معنویت نیز می پردازد. کتاب قمری تبریزی تنها نوعی بازاندیشی در آنچه فوکو چهار دهه پیش نوشته نیست، بلکه با بهره گرفتن از بصیرت ها و اندیشه های او، نوری می تابد بر وقایعی که در این چند دهه رخ داده است: وقایعی چون یازده سپتامبر، جنگ علیه ترور، خیزش عربی و... قمری تبریزی معتقد است از منظر فوکو انقلاب ایران با واقعه ای مواجه است که با مقولات رایج اندیشه روشنگری مثل پیشرفت هنجاری همخوان نیست. جذابیت انقلاب ایران از دید فوکو دقیقا در این ابهام و گنگی آن نهفته است. قمری تبریزی در اثر هوشمندانه و پرغنایش با روشی بینارشته ای نزاع فکری جاندار و درخشانی را آغاز می کند و نشان می دهد که نوشته های فوکو تنها کوششی برای فهم اسلام گرایی نیست، بلکه نشان می دهد که عقلانیت روشنگری دروازه ای گشوده به امکان های ناشناخته برای جوامع بشری است و به انتها نرسیده است. کتاب از یک درآمد با عنوان ادعانامه فوکو، 5 فصل و یک نتیجه گیری تشکیل شده است. عناوین فصول کتاب به ترتیب عبارتند از: فصل اول: اندیشیدن به نااندیشیدنی: جنبش انقلابی در ایران: فصل دوم: چگونه فوکو انقلاب ایرانی را فهمید؟ فصل سوم: سوءتعبیر از انقلاب، بدخوانی فوکو: فصل چهارم: قلمروی وحشت، مسائل زنان و سیاست زنانه: فصل پنجم: روشنگری چیست؟ انقلاب ایرانی همچون یک لحظه روشنگری و نتیجه گیری: نگارش تاریخ اکنون.