آرشیو پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۹۱۷۳
صفحه اول
۱
سرمقاله

از ادعای گفت و گوی تمدن ها تا امتناع گفت و گوی ملی

حامد حاجی حیدری
منبع: hajiheidari@PhiloSociology.ir

* «عالیجناب حجاریان» و برهان قبیح انگشت شست!

- در بی فکری متراکم اصلاح طلبان، وقتی «عالیجناب سعید حجاریان»، از معدود افراد این جماعت که قدری فکر می کند، خود را ناگزیر از حرف زدن و مصاحبه های بسیار و پی در پی ببیند، چیزی از آب در می آید که برای فروش نشریه «صدای پارس» خوب است؛ «صدای...»...

- «عالیجناب سعید حجاریان»، این روزها زیاد مصاحبه می فرمایند، و وقتی کلام شفاهی بسیار شود، خطا نیز در آن انبان گردد. عالیجناب از یک تمایز داروینی و اصطلاحا زیست شناسانه، نتایج «بانمکی» گرفته اند که معرکه و محشر است، که غایت امکانات فکر و تامل را در اردوگاه اصلاح طلبان به خوبی نشان گذاری می کند و به ما می آموزد که تا چه اندازه باید به ظرفیت های فکری این جماعت اعتماد و اتکاء نمود. «بانمک»... «معرکه»... «محشر»...

- ایشان از تمایز «بانمک» میان «انسان بدون انگشت شست» و «انسان با انگشت شست»، نتیجه گیری فرموده اند که اصول گرایان «انسان ابزارساز» هستند، و به برکت انگشت شستی که کار سایر انگشتان را می کند!، آن قدر توش و توانشان موثر است که از همه چیز و از جمله از اصلاح طلبان برای اغراض خود «ابزار» می سازند. ایشان، اصول گرایان را علاوه بر خصلت «ابزارساز» بودن، به این متهم فرموده اند که «بی آنکه خود بدانند دیدگاه تکامل گرایانه و ماتریالیستی دارند!»، و «طرز تفکری دارند که صرفا زبان زور را می فهمد»؛ این نکته اخیر، از جانب کسی که دوشادوش مرحوم سعید امامی، زمانی لیدرشیپ جناح چپ وزارت اطلاعات را بر عهده داشته است، یک تهدید هم محسوب می شود؛ این که اصول گرایان «صرفا زبان زور را می فهمند!». این ها نتایج درخشانی است که از تمایز داروینی میان «انسان بدون انگشت شست» و «انسان با انگشت شست» به دست می آید؛ «بدون انگشت شست» و «با انگشت شست»، «بدون شست» و «با شست»، عجب...

- سپس، و در نهایت، به بیان شرایط گفتگو پرداخته اند و به اصلاح طلبان توصیه فرموده اند که با اصول گرایان که انسان های «ابزارساز» هستند، وارد گفتگو نشوند.

- هر چند که لازم بود به بخش قبیح و مقدماتی مقاله «عالیجناب حجاریان» نیز پرداخته شود، ولی اصل نکته مورد توجه ما در این مقاله اینجاست؛ این که، اصلاح طلبان در یک چرخش فیصله بخش به گفتمان اصلاحات خاتمه دادند؛ گفتمانی که در زمانی مصادف با دوم خرداد سال هفتاد و شش، داعیه «گفتگوی تمدن ها» را داشت، و امروز، با ظهور ترامپ و عیان شدن مغز و جوهر تمدن مدرن غربی، نه تنها دیگر داعیه گفتگوی تمدن ها ندارند، بلکه در یک گام به عقب، از فرمانده امنیتی و تئوریک خود، در بالاترین سطح ممکن دستور قطع گفتگوی ملی دریافت می کنند.

* اصل مطلب

- به خاطر داریم و قدری به برخی جوان ترها هم یادآوری می کنیم که گوهر ایده دوم خرداد با ایده «گفتگو» و «گفتمان» و «گفتگوی تمدن ها» آغاز شد. اصلا آقای خاتمی که تا آن زمان کمتر شناخته شده بود، یا در سابقه خود حضور در کیهان چپ گرا و خشن آن موقع را داشت، ناگهان از پشت پرده سیاست به در آمد و شعار «گفتگو» و «گفتگوی تمدن ها» سر داد. حالا، تاریخ، گذشت و گذشت و گذشت، تا معلوم گردید که اصلاح طلبانی که آن روز دیگران را خشونت طلب و خود را متمدن و اهل گفتگوی تمدن ها معرفی می کردند، امروز، باید اعتراف کنند که پای میز گفتگوی داخلی که رسیدند (گفتگوی تمدن ها پیشکش)، خیلی کمتر از «عصبانی»های نسل حاج کاظم آژانس شیشه ای، خویشتن داری کردند.

- آغاز اصلاحات و ادعای «گفتگوی تمدن ها»، مقارن با دوران دانشجویی ما بود؛ آن زمان، کسانی «عصبانی» معرفی می شدند که رزمندگان تازه رجعت کرده از جبهه بودند؛ همان تیپ حاج کاظم فیلم تاریخ ساز «آژانس شیشه ای». آن ها برگشته بودند و دیدند که امور و کرد و کار سیاست با آرمان ها فاصله گرفته است. از این قرار، «عصبانی» بودند و جمعی از آن ها در قالبی مانند گروه انصار حزب الله، در عمل هم قدری حرکات «عصبانی» خود را بروز می دادند. آن وقت، «حاج کاظم»ها، مورد بی مهری مثال زدنی قرار گرفتند که هیچ کهنه سرباز دیگر جهان، اینچنین مورد بی مهری قرار نگرفته است. همه گفتند که: رزمنده بودید به جای خود، حالا دانشجو و کاسب و کارگر و خلاصه «شهروند» هستید و باید «گفتگو» کنید. حتی پس از سقوط هواپیمای مسافربری «مرگ بر آمریکا» نگویید و بروید و با آمریکای جرج دبلیو بوش جونیور که دست کمی از این دونالد ترامپ نداشت گفتگو کنید. خلاصه، اصلاح طلبان، کیفرخواست هواپیمای مسافربری ایرانی علیه آمریکا را در دادگاه لاهه، به مبلغ ناقابل سه میلیون دلار فروختند و از پیگیری قضائی، اعلام انصراف کردند و به تهران بازگشتند.

- حالا، روزگار گذشته است و پس از نقطه عطف سال هشتاد و چهار، اصلاح طلبان یک به یک ادعاای خود را پس گرفته اند؛ ادعای خط امامی بودن، ادعای مردمی و ساده زیست بودن، ادعای اعتقاد به صندوق رای، ادعای قانونمدار بودن،... و حالا رسیده اند به اصلی ترین ادعایی که اساسا دوم خرداد به آن تعریف می شد.

- «عالیجناب حجاریان» در این مصاحبه تاریخی با «صدای پارس»، نه تنها از امتناع گفتگو با دانلد ترامپ که ابدا از جرج دبلیو بوش پسر دیوانه تر نیست، سخن می گویند، و بدین سان حرف حاج کاظم های دهه هفتاد را تایید می فرمایند، بلکه یک گام به پس، از یک جایگاه امنیتی سابق، دستور تحکم آمیز «امتناع گفتگوی ملی» را صادر می فرمایند. این، فرجام تئوریسین ارشد اصلاحات است.

* دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران