آرشیو پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۴۰۴۵
شرح بی نهایت
۱۱

یاد

برف

بیژن جلالی

چه سعادتی است

وقتی که برف می بارد

دانستن این که

تن پرنده ها گرم است

کاش

کاش من هم می توانستم

مثل گربه ام

در تاریکی روی لبه دیوار

راه بروم.

کاش من هم هنگام برگشتن به خانه

قیافه اسرارآمیزی داشتم

که از ولگردی های شبانه ام

حکایت می کرد.