آرشیو پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۴۰۵۱
صفحه آخر
۱۶
شهر نگار

پرش در فرهنگ

محمد زینالی اناری

این روزها، مردم به دنبال تسویه حساب با رنگ زمانه هستند و بدون اینکه اتفاق خاصی در زندگی مردم بیفتد، صرفا به دلیل تغییرات جوی، قصد دارند یک بازآفرینی در حال و روز خود داشته باشند. فلسفه یا اسطوره ای که عید نوروز داشته، فعلا این طوری است و با یک خانه تکانی و چند جشن عوض شده است. اگرچه معنا و مفهوم نوروز از ابتدا هم همین بوده، اما یک سازماندهی و شاکله ای در فرهنگ جامعه وجود داشت که آیین های اجرا شده آن را برای مردم معنادار می کرد.

اما اینک بیش از اینکه آن سازمان یافتگی برای هم آیین کردن مردم و تحول زندگی را شکل بدهد، یک سامان جدید بدون تکیه دادن بر معنا و مفهوم دیرین نوروز رخ می دهد.

از سویی پرش از روی آتش که ادله و اسطوره خاص خود را داشته و اگر هم امروزه چندان دارای مضمون نیست، اما یک معنای تاریخی دارد که از نظر میراث فرهنگ حایز اهمیت است. اما برنامه های امروز بدون جنبه های آیینی و میراث فرهنگی رخ می دهد و از هر اتفاقی برای شکل دادن به جشن و شور استفاده می کند.

اگر دنیای دیرین را دنیای اسطوره ای بدانیم، قاعدتا اتفاق حال حاضر باید به دنبال مدرن شدن و عقلایی شدن باشد.

با این نگاه هم امروز استفاده از میراث فرهنگی به خاطر ارزش های تاریخی و همبستگی های بومی برای تمایز فرهنگ ها در جهان عقلانی محسوب می شود. اما ناگهان یک آیین من در آورده مانند ترقه بازی و در آوردن صداهای مهیب از راه می رسد، بدون اینکه معنا و مفهوم خاصی داشته، بی ربط با هویت بوده، از کارهای غیر عقلانی و هیجان انگیز عجیبی است که هیچ استدلالی نمی تواند آن را تبیین کند.

تنها چیزی که این وسط می ماند، توجیه و توضیح این واقعه با توجه به دو پدیده است: سود معامله برخی مواد مصرفی و نیاز مردم به هیجان بسیار شدید در مناسبات آیینی. نکته ی سومی که از دیرباز یک واقعیت فیزیکی بوده، آیینی شدن برای سازماندهی با تقویم و برنامه اجتماعی است. در ماجرای هم آیین شدن با زمان و برنامه زندگی ما به واسطه نداشتن بازار صحیح و برنامه درست فراغتی و مصرفی، ناگهان اسیر منطق سود و معامله کالاهای ساده محترقه و هیجان خواهی پاسخ نداده شده هستیم که نیاز به توجه اساسی و آیینی کردن صحیح دارد.