آرشیو سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، شماره ۳۱۲۵
صفحه اول
۱
سرمقاله

متفقین در برابر سوریه

دکتر فریدون مجلسی ( تحلیلگر روابط بین الملل)

موشک های آمریکا، انگلیس و فرانسه با همکاری و هماهنگی به اهداف خود در سوریه حمله کردند و حتی کانادا که به انتخاب نخست وزیر جدیدش خوش بین بودیم، از این اقدام حمایت کرد. در برخی از گفت وگوهای مطبوعاتی در برابر این پرسش که آیا ایران می تواند اروپا را در برابر آمریکا قرار دهد، پاسخ این بوده است که وابستگی های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اروپا و آمریکا بیش از آن است که ایران بتواند با اثرگذاری در آن، اروپا را در برابر آمریکا قرار دهد. وقتی نخست وزیر جدید کانادا با حضور دو نماینده ایرانی در مجلس کانادا، انتخاب شد، این امید ایجاد شد که گشایشی در روابط با آن کشور پدید آید. گره اصلی به قتل زهرا کاظمی، روزنامه نگار ایرانی و کانادایی، باز می گردد که با وجود ایرادهای برخی مقامات قضائی درباره نقش قاضی مرتضوی، هرگز به طور شفاف اقدامی آشتی جویانه و تلاشی برای دلجویی بازماندگانش نشد. انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا که بیشترین رابطه اقتصادی و استراتژیک را با کانادا دارد، مزید بر علت شد تا مواضع اتاوا تغییر کند. در ماه های اخیر درگذشت دکتر کاووس سیدامامی، استاد ایرانی- کانادایی جامعه شناسی و فعال محیط زیست، در شرایطی خطیر در زندان اوین روابطی را که در صورت بهبود می توانست گشایش اقتصادی مهمی برای ایران و با توجه به صدها هزار ایرانی تبار کانادایی فراهم کند، به بن بست کشاند. رابطه با آمریکا دقیقا تابع سیاست و دیدگاه جمهوری اسلامی در مورد اسرائیل است. اما درباره اروپا که امید می رفت حمایت بیشتری از بقای برجام و بهره مندی اقتصادی واقعی از آن کند، روابط ظاهرا به دلیل برخی دوگانگی ها در سیاست خارجی با بن بست مواجه شد. در واقع تردیدی نیست که دولت ایران از ابتدای انتخاب آقای روحانی خواهان اصلاح روابط بوده است. روابط، مستلزم توانایی مذاکره با طرف مقابل است که به نتیجه مثبت در قالب برجام انجامید، اما دولت ترامپ که موفقیت خود را تا حدودی مدیون تندروی دلواپسان ایرانی است، از آغاز سیاست خود را بر پایه عقد اخوت با اسرائیل نهاد که اکنون پول عربستان نیز بر آن افزوده است، بی آنکه در رابطه واقعی آنان با ایران بهبودی حاصل شده باشد. ولیعهد عربستان در این میان نقش مخربی برعهده گرفته و هرکدام از متفقین غربی را با قراردادی دل خوش کرده است که مقابله با آن از کیسه ایران بر نمی آید. همین چند روز پیش بود که بدر عربستان با شرکت توتال طرف قرارداد ایران در گاز پارس جنوبی قرارداد 10 میلیارددلاری بست تا فضای همکاری غول نفتی انگلیس با ایران تیره تر شود. قرارداد با انگلیس هم شامل خرید میلیاردها دلار اسلحه و هواپیما بود. در آمریکا ارائه فهرست خریدهای عربستان در حضور ولیعهد آن کشور صحنه بی سابقه ای بود. آلمان هم قبلا اعلام کرده روابط اقتصادی جدی آن کشور با ایران بستگی به رفع تهدید ایران نسبت به اسرائیل دارد. در واقع مسئله برای ایران زمانی آغاز شد که فتنه داعش در سوریه تقریبا پایان یافت؛ پایانی به هزینه های جانی و مالی ایران. حالا غربی ها دیگر نیازی به ادامه شرایط قبلی با ایران نمی بینند. اتهام استفاده سلاح شیمیایی در سوریه آن هم در آستانه پیروزی بر آخرین سنگر های انصارالاسلام در حما، بهانه جویی کودکانه ای به نظر می رسد، همچنان که نخست وزیر انگلیس در ابراز دلیل مشارکتش در حمله موشکی به سوریه، تنبیه روسیه را هم به خاطر کاربرد اسپری محتوی گاز سمی به قصد ازبین بردن دو نفر از اتباعش که در بریتانیا پناهنده بودند، افزود؛ حمله با موشک به سوریه به خاطر استفاده از اسپری علیه دو نفر در لندن!

هرچند روسیه باید از این گونه توطئه های استالینی علیه اتباع خود یا دیگران دست بردارد، اما واکنش موشکی، مصنوعی بودن بهانه جویی ها را نشان می دهد. این یعنی جمیع آنان توجیه شده اند که دلیل اقدامشان بیش از هر چیز، رنگ دفاع از موجودیت اسرائیل را دارد. روسیه به عنوان دوست اسرائیل در این باب با آنها اختلافی ندارد و دنبال منافع خود در پایگاه لاذقیه است و شاید به سازشی برای لغو تحریم هایش تن دهد. ترکیه نیز در هر حال عضو ناتو و نیز دارای روابط گسترده با اسرائیل است. تصور نمی رود روسیه خطر مقابله با آمریکا را برای حفاظت از سوریه یا بشار بپذیرد. ایران در مقطعی حساس قرار دارد. سخنان تهدیدآمیز رئیس جمهور آمریکا که ضمن امکان پذیربودن راه آمدن با روسیه و ایران به عدم امکان آن نیز اشاره کرد، فضای جدیدی را نشان می دهد. اکنون، ایران در سوریه موقعیت هایی دارد که می تواند از آن به نوعی استفاده کند که مستلزم مذاکره است.