آرشیو سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، شماره ۴۰۶۶
صفحه آخر
۱۶
سروتونین

بستنی بخورید

رامبد خانلری

در هفته ای که گذشت هیچ اتفاقی باعث خوشحالی من نشد. همین حالا که اینها را می نویسم برای افزایش ترشح سروتونین در بدنم بستنی می خورم بلکه افاقه کند. من مثل صدا و سیما نیستم که نه خبری از قیمت دلار و میلگرد و کاغذ داشته و نه از تعدیل نیرو در بسیاری از شرکت های بزرگ کشور. مثل صدا و سیما نیستم که تنها خبرم این باشد که پلیس های امریکایی یک سیاهپوست را به قصد کشت کتک زدند. نه می توانم دل شما را به سکانس حدف شده رقص ارسطو عامل خوش کنم و نه برایم مهم است که حمید هیراد شعر چه کسی را دزدیده و نه با یادآوری هیچ خاطره خوب دیگری در بدنم سروتونین ترشح می شود. همین امروز می خواستم روی آپارات صحنه گل خداداد عزیزی به استرالیا را نگاه کنم، وقتی توپ از کنار مارک بوسنیچ غل خورد، پیش از آنکه از خط دروازه رد شود صفحه گوگل کروم را بستم. بعد دوباره آن را باز کردم و گل مسی به ایران را تماشا کردم. شاید اگر جواد نکونام توپ را لو نمی داد ما بازی با آرژانتین را مساوی تمام می کردیم. حتی فکر تساوی با آرژانتین هم حال من را بهتر نکرد و باعث این نشد که سرتونین در بدنم ترشح شود. آن وقت نشستم به گوش کردن صدای باران که تق تق بر سقف پاسیوی محل کارم می کوبید. این درست که خیلی وقت است باران نباریده، این درست که خشکسالی همه ما را تهدید می کند اما تا کی می شود از صدای باران لذت برد. آن هم وقتی همه همکارها از دلار حرف می زنند. آن یکی می گوید که فلان کس و کارش دلار را از فلان صرافی خریده 6000 تومان آن یکی می گوید با مدارک سفر رفته، گفته اند نفری 1000 یورو بعد از گرفتن کارت پرواز بهشان می دهند اما قول نداده اند. آن وقت به گوگل می روم و سرچ می کنم «راه های افزایش ترشح سروتونین» و می بینم که یکی از ساده ترین این راه ها خوردن بستنی است. همین می شود که زیر این باران شلاقی تا سوپر مارکت می روم و برای خودم دو بستنی نان خامه ای می خرم. برمی گردم به محل کارم و بستنی ها را می خورم، بی خیال سیاه پوستی که در امریکا کتک می خورد، بی خیال صدای باران.